در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، توسعه روابط همهجانبه با کشورهای همسایه از اولویت برخوردار است.
مرزنیوز به نقل از جام جم؛ براین اساس جمهوری اسلامی ایران، از هر نوع ایده و ابتکاری برای افزایش تعامل و همکاری با همسایگان استقبال میکند. ایران در مشی سیاسی و تعاملات منطقهای و بینالمللی خود نه فقط از ایدهها و ابتکارهای مثبت و ارزشمند استقبال میکند، بلکه خود نیز در ارائه راهکارها و پیشنهادها در جهت تقویت صلح و امنیت و همزیستی بر مبنای احترام به حقوق ملتها پیشگام بوده است.
دکتر رضا سیمبر، استاد دانشگاه معتقد است که در سیاست تعاملی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید تلاش کنیم حتیالامکان از نگاه سیاسی به همسایگانمان پرهیز کنیم. وی در گفتوگو با جام سیاست در این زمینه به سوالاتمان پاسخ داده که میخوانید.
ایران دارای ۱۵ همسایه است. آیا در مناسبات با این کشورها، دو طرف تاکنون توانستهاند با یکدیگر روابط حسنهای برقرار کنند؟
اولا باید گفت که متاسفانه ایران بر اساس شواهد تاریخی دارای همسایگان خوبی نبوده و عمدتا سابقه تنازع و سایه فشار برای واگرایی از نظر مفهومی و عملیاتی در روابط همسایگی ما وجود داشته است. اگر در تاریخ ایران نگاه کنید میبینید در شمال بحث آذربایجان از زمان اتحادیه جماهیر شوروری و دعواهای ارمنستان پیش آمد و ما در این زمینه مشکلاتی را داشتیم، در بحث عراق ۸ سال جنگ را داشتیم که آنها مدعی مالکیت خوزستان بودند و در بحث دیگر شاهد نظرات کردها برای رویای کشور کرد بودیم. در شرق ایران بحث افغانستان را داریم که با وجود کمکهای بسیاری که ایران در زمان اشغال این کشور داشت، اما متاسفانه در خیلی از موارد دولت این کشور یا دولتهای قبلی، نمک خوردند و نمکدان را شکستند، پاکستان هم که متاسفانه سیاست دوگانهای را در مقابل ایران اتخاذ کرده و از طرف دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نیز به رهبری رژیم سعودی هم نگاه خصمانه خود را بارها و بارها به ایران نشان دادهاند، اما این به آن معنا نیست که بگوییم همه مسائلی را که با همسایگانمان داشتیم به گردن آنها است، بلکه ما نیز باید دیپلماسی فعالتری را اتخاذ و تلاش میکردیم که مباحث را با تعامل به جلو ببریم. در مورد ارتباط جمهوری اسلامی ایران با دو کشور منطقه، یعنی عراق و عربستان سعودی یک بحث ضربهپذیری از درون وجود دارد، وقوع انقلاب اسلامی و تحولی که درایران رخ داد باعث هراس این دو کشور شد و شاهد بودیم که اعراب حاشیه خلیج فارس که بحث بحران هویت و مشروعیت در مورد آنها هویدا بود، خود به خود از ایران هراس پیدا کردند و ایرانهراسی را برای مقابله با جمهوری اسلامی ترویج کردند. تحولات دموکراتیکی که در ایران رخ داد برای این کشورها هراس ایجاد کرد و به همین دلیل در مقابل ایران جبههگیری کردند. در سیاست تعاملی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید تلاش کنیم حتیالامکان از نگاه سیاسی با همسایگانمان پرهیز کنیم؛ چون از نظر گفتمانی نگاه ما با نگاه همسایگان و بازیگران خارجی متفاوت است و نگاه غرب، شرق، شمال و جنوب به گونهای منطقهای است که تلاش دارند امنیت را از طریق بازیگران خارجی تامین کنند، ولی تاکید ما در دستگاه دیپلماسی با توجه به انقلاب اسلامی تامین امنیت از دورن منطقه است. لذا در منطقهای که تنش سیاسی وجود دارد پیشنهادم این است که از طریق روشهای غیرسیاسی، بحثهای همگرایی و همسایگی را جلو ببریم و بر این مبنا روی ترافیک دانشگاهی، بحثهای اقتصادی تاکید کنیم و دیپلماسی اقتصاد محور را با همسایگان خود دنبال کنیم وگرنه اگر بخواهیم با دیدگاههای سیاسی جلو برویم و وارد مباحث شویم قطعا با برخی همسایگان مشکل پیدا میکنیم. لذا به نظر میرسد که دستگاه دیپلماسی ما باید برنامهریزی دقیق و اقتصاد محور داشته باشد.
کدام قرابتهای فرهنگی و اقتصادی میتواند به گسترش روابط همسایگان ما کمک کند؟
البته دیپلماسی فرهنگی برای ما حائز اهمیت است. باید توجه کنیم حتیالامکان دیپلماسی فرهنگی را از مباحث سیاسی دور کنیم و شعر، ادب، زبان، تئاتر و موسیقی را مبنا قرار دهیم چون قرابتهای زیادی در این بخش با همسایگان وجود دارد. اما اگر بخواهیم در دیپلماسی فرهنگی مباحث سیاسی را وارد کنیم، قطعا در کنار آن مباحث هویتی مطرح میشود که در ادامه تنشهایی را درپی خواهد داشت. باید حواسمان باشد در پیشبرد هرهدف فرهنگی ابتدا باید جامعه خود را ارتقا دهیم تا بتوانیم در این بخش تاثیرگذاری داشته باشیم، ولی اگر جامعهای پر تنش و پر از مسائل اقتصادی داشته باشیم قطعا نمای بیرونی از کشورما خوب نخواهد بود و قطعا دیپلماسی فرهنگی کارایی کافی را نخواهد داشت. پیشرفت و کارایی دیپلماسی فرهنگی در ایجاد ثبات و تقویت قشر متوسط و ثبات اقتصادی ایران است و آن موقع است که میتوانیم چهره بهتری از ایران برای همسایگان خود داشته و قطعا دیپلماسی فرهنگی بهتری را ایجاد کنیم.
آیا دستگاه دیپلماسی ما توانسته چنین سیاستهایی را به بهترین نحو لازم میان همسایگان بر قرار کند یا اینکه باید تلاش مضاعفی به خرج دهد؟
متاسفانه دستگاه دیپلماسی ما نتوانسته است چنین کاری را بکند و موفق نبوده است، باید در بافت دستگاه دیپلماسی ما خانهتکانی وسیعی صورت گیرد که آقای دکتر ظریف هم اذعان به این قضیه دارند و تحرکاتی را نیز شروع کردهاند. افراد متخصص از دانشگاهها نفوذ دردستگاه دیپلماسی کشور ندارند و از افراد دارای فکر استفاده نمیشود و بیشتر رفتار دستگاه دیپلماسی بافت سنتی خود را دارد. انتخابها در وزارت خارجه در مورد کادر دیپلماتیک به نظر انتخابهای درستی نیست و باید از تفکر دانشگاهیان و نخبگان استفاده شود تا کارآمدی بالا برود.