برخی از کارشناسان حوزه ترکیه و خاورمیانه با اشاره به پیچیدگی های پرونده قتل «جمال خاشقجی» روزنامه نگار منتقد سعودی در ترکیه، بر این باورند که آنکارا با بهره گیری حداکثری از این فرصت به دنبال تثبیت و ارتقای جایگاه منطقه ایش و گرفتن امتیاز از دولت عربستان است.
مرزنیوز به نقل از ایرنا:باوجود گذشت بیش از یک ماه از قتل خاشقجی روزنامه نگار منتقد سعودی به دست برخی از مقامات عربستان اما این پرونده همچنان باز است. قضیه به سه شنبه دهم مهرماه (دوم اکتبر) برمی گردد که خاشقجی پس از ورود به کنسولگری عربستان در استانبول ناپدید شد.
به دنبال شواهد ارایه شده و تاکید آنکارا بر قتل این روزنامه نگار توسط سعودی ها، مقامات آل سعود تنها چاره را در پذیرش مسئولیت ارتکاب جرم دیدند.
عربستان سعودی در ابتدا پافشاری میکرد که خاشقجی بدون هیچ آسیبی کنسولگری را ترک کرده، بعد گفت که او طی یک نزاع کشته شده و سرانجام اعلام کرد که در عملیاتی شرورانه توسط عوامل خودسر به قتل رسیده است. سپس ۱۸ مظنون را دستگیر کرد که سرنخ برخی از آنها گفته می شود به بن سلمان ولیعهد این کشور می رسد.
در تازه ترین اطلاعات انتشار یافته، دادستانی استانبول در بیانیه ای اعلام کرد که خاشقجی را اندک زمانی پس از ورود به ساختمان کنسولگری خفه کرده اند. سپس «یاسین آکتای» مشاور رئیس جمهوری ترکیه نیز در گفت وگو با روزنامه «حریت» این کشور گفت که عاملان این جنایت جسد خاشقجی را قطعه قطعه کرده و در اسید انداخته اند.
حال این پرسش به ذهن می رسد که چرا مقامات ترکیه اطلاعات قتل خاشقچی را به صورت قطره چکانی اعلام می کند و این که آنها با پیگیری پرونده مذکور چه اهدافی را در حوزه سیاست خارجی دنبال می کنند؟
در این ارتباط گروه پژوهش خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) با برگزاری میزگردی به بررسی سیاست خارجی ترکیه با سوژگی پرونده خاشقجی پرداخت.
دکتر «سید اسدالله اطهری» و دکتر «جعفر حق پناه» دو تن از استادان دانشگاه و کارشناسان مسائل ترکیه در کنار «احمد دستمالچی» سفیر پیشین ایران در لبنان و اردن و کاردار اسبق ایران در عربستان دراین میزگرد به بیان نظرات خود در این زمینه پرداختند.
در گزارش پیش رو به شرحی کلی از میزگرد مذکور اشاره می شود و متعاقبا نقطه نظرات هر یک از صاحبنظران به طور تفصیلی در گزارشاتی جداگانه خواهد آمد.
** نگاه اردوغان به پرونده خاشقجی
احمد دستمالچی معتقد است که درباره خاشقچی سناریوهای محتمل مختلفی وجود دارد؛ سناریوهایی از جنس هماهنگی ترکیه و آمریکا برای تضعیف یا سرنگونی بن سلمان تا هدایت این رخداد از سوی شخص بن سلمان. با وجود همه این فرضیه ها درباره موضوع خاشقچی، سیاست های ترکیه برای برخورد با عربستان همان سیاست فرصت طلبی است و اردوغان به دنبال بهره گیری حداکثری از این رویداد است.
وی بیان داشت: با وجود محتمل بودن این سناریو ها به نظر می رسد موضوع بزرگتری در ذهن اردوغان وجود دارد که می توان آن را طرح های بلند مدت و اعمال هژمونی ترکیه در آینده منطقه است.
بلافاصله بعد از اینکه عربستان و قطر با یکدیگر اختلاف پیدا کردند، ترکیه با جسارتی وصف نشدنی از فرصت ایجاد شده استفاده کرده و با رایزنی با قطر در این کشور پایگاه نظامی ایجاد کرد.
سفیر پیشین ایران در لبنان و اردن اظهار کرد: برخی شنیده ها حاکی از آن است که ترکیه بعد از موضوع خاشقجی با کویتی ها نیز مشابه طرحی که با قطر داشت را اجرا کرده است. بنابراین می توان ادعا کرد که نگاه اردوغان به این موضوع ها بلند مدت و دوراندیشانه تر از موضوع های مطرح شده نظیر معامله یا انتقام است.
‘اردوغان، عربستان را برای دستیابی به برنامه های خود هدف گذاری کرده است. وی به دنبال عربستان آرام است و این آرامش با هر روشی که امکان پذیر باشد به وجود خواهد آمد؛ یا با حضور بن سلمان بدون نفوذ و قدرت یا بدون وی و با حضور جانشین جدید آن.’
کاردار اسبق ایران در عربستان در بخشی از صحبت های خود به مواضع و خواست آمریکا اشاره کرد و افزود: به نظر می رسد آمریکا با این تغییرات مخالفتی ندارد چرا که آمریکا به این نتیجه رسیده که بن سلمان که روی آن سرمایه گذاری کرده، فردی نبوده که به دنبال آن بوده اند. این بن سلمان شخصی نبود که بتواند پرونده های سنگینی را که بر اساس اهداف مشترک آمریکا، عربستان و اسرائیل باز شده است، رهبری کند. هر پرونده ای که بن سلمان به آن ورود کرد با شکست مواجه شد و نمی توان پرونده ای را یافت که بن سلمان در آن شرکت کرده و موفق شده باشد.
** اهداف ترکیه؛ تقویت اقتصاد و تضعیف رقیب منطقه ای
از نگاه اطهری، ترکیه به دنبال استفاده از این فرصت پیش آمده برای تقویت اقتصادش است. همچنین در نظر دارد تا در کنار رژیم اسرائیل و ایران بتواند به عنوان قدرتی رقیب مطرح شود. و این امر می تواند جایگاه خاصی به ترکیه بدهد. این فرآیندها می تواند یک قدرت منطقه ای را تضعیف کرده و اقتصاد ترکیه را قدرتمند تر کند. ترکیه به طور غیرمستقیم به دنبال تقویت حکومت نوعثمانی است و تصور می شود از این موضوع (پرونده خاشقجی) اردوغانی بسیار قدرتمند بیرون بیاید.
این استاد دانشگاه پیوندی بین عملگرایی و ایدئولوژی در سیاست خارجی ترکیه برقرار می کند و تاکید دارد: موفقیت ترکیه زمانی بیشتر شد که ایدئولوژی را در خدمت عملگرایی قرار داد. به این معنی که اردوغان از واژه اسلام نیز برای تقویت خود بهره گرفت. برخی معتقدند که در ترکیه شخصی شدن قدرت ایجاد شده، در حالی که قدرت همیشه در ترکیه شخصی بوده است.
این کارشناس مسائل بین المللی درباره بازیگری آنکارا در سطح منطقه معتقد است که ترکیه به آن شکلی که باید در خاورمیانه نقش آفرینی نکرده اما هیچگاه منطقه را نیز از یاد نبرده است. این کشور در تمام پیمان های منطقه ای نظیر پیمان سعدآباد، سنتو و … حضور داشته اما روح مسلط بر ترکیه این است که این کشور بیشتر به غرب گرایش دارد، بنابراین وزن دخالت های ترکیه در خاورمیانه را باید بسیار کم دانست.
وی در تشریح سیاست خارجی ترکیه نیم نگاهی نیز به روابط آنکارا- تهران دارد و بر این باور است: ایران و ترکیه همکاری های امنیتی و نظامی دارند و به عبارتی می توان گفت که با یکدیگر دیپلماسی دفاعی برقرار کرده اند. از طرفی، رابطه نفت و انرژی صرف نظر از نوع رژیم ها نیز میان ایران و ترکیه وجود دارد. گفته می شود که ایران و ترکیه رقبای طبیعی و دوستان ضروری یکدیگر هستند بنابراین روابط خوبی با یکدیگر دارند.
** پرونده خاشقجی نمی تواند تحولی راهبردی رقم بزند
حق پناه نیز معتقد است که موضوع خاشقجی پدیده ای جاری است که فی النفسه نمی تواند تحولی راهبردی را نه در داخل عربستان و ترکیه و نه در روابط کشورها رقم بزند. حتی تاثیر عمده ای نیز در سیاست های آمریکا در منطقه نخواهد داشت.
این کارشناس مسائل منطقه تاکید کرد: عربستان باید به حد و حدود خود بازگردد و از آن بلند پروازی های خام دست بردارد.
وی همچنین در ارتباط با بازی رهبران آنکارا، اظهار کرد: ترکیه استاد بهره گیری از فرصت های این چنینی بوده است. این کشور تاکنون بسیار خوب رفتار کرده و توانسته است بسیاری از مشکلات داخلی و منطقه ای خود را پوشش دهد. بنابراین می توان گفت که این کشور تاکنون امتیازهای تاکتیکی بسیار مناسبی را به دست آورده است اما اینکه تا چه حد این امتیازات تاکتیکی حفظ خواهد شد، هنوز مشخص نیست.
استاد دانشگاه تهران در بخشی از صحبت های خود به چند فاکتور دخیل در سیاست خارجی ترکیه اشاره کرد و گفت: به نظر می رسد آنچه که در سیاست خارجی ترکیه تداوم داشته، نخست ادامه روند سیاست «مرکانتلیستی» و «تجارت گرایی» است که در این کشور به صورت تاریخی وجود داشته و دارد. همچنین موضوع دیگری که در این کشور در جریان است، فرآیند «ایدئولوژی گریزی» است. در ترکیه برخلاف آن چیزی که معمولا شنیده می شود، به نظر می رسد همچنان عملگرایی بر ایدئولوژی مرجح است. محور سوم نیز اصل «تعادل» و «میانجی گری» است و با توجه به ژئوپلتیک و ژئوکالچری که این کشور داشته، همچنان این موقعیت را حفظ کرده است.
حق پناه بر این باور است بر خلاف تصور، ترکیه میل و انگیزه زیادی برای نقش آفرینی جدید در منطقه نداشته و به نوعی محکوم به ورود به بازی ناخواسته ای شد که ناشی از خلاء قدرتی است که پس از خروج آمریکا از سال ۲۰۰۹ از عراق پدید آمد. بی میلی که آمریکایی ها برای مداخله در تحولات خاورمیانه به ویژه در دوره اوباما موجب شد تا ترکیه ناخواسته با این موضوع ها درگیر شود. ترکیه همیشه سعی داشته که نقش پل و حائل میان غرب و شرق را ایفا کند و این امر به ایجاد نوعی مدرنیته ترکیه ای منجر شده است. همه این موارد موجب مشاهده خصیصه ای در فرهنگ راهبردی ترکیه شده و آن اینکه این دوره با دوران صلح عجین بوده و متناسب با زمان جنگ و بحران نیست.
وی درباره شخصی شدن قدرت در ترکیه و افزایش قدرت رئیس جمهوری در این کشور، اظهار کرد: در موارد خاص به دلیل اینکه ترکیه سیاست عملگرایی داشته و همچنین به دلیل شخصی شدن قدرت می تواند با دست باز تصمیم بگیرد؛ مواردی که خود را در پرونده خاشقجی نشان داد.
حق پناه بخشی از سخنان خود را به موضوع مناسبات ایران و ترکیه اختصاص داد و گفت که هیچگاه طی سال های ۱۳۷۶ به بعد، روابط دوجانبه ایران و ترکیه عقب گرد محسوسی نداشته و روابط ایران و ترکیه همواره رو به بهبود بوده است. درست است که تا حدی فراز و فرودهایی در حجم مبادلات تجاری وجود داشت اما در دیگر حوزه ها چه دولتی و چه غیر دولتی همواره روابط رو به بهبود بوده است. چرا که دو کشور به این نتیجه رسیده اند روابط دوجانبه را از دیگر مسائل تفکیک کنند.
از نگاه این تحلیلگر مسائل منطقه ای، روابط دوجانبه ایران و ترکیه بیشتر بر اساس قانون برد -برد هدایت می شود و باوجود تحریم های اخیر آمریکا، همکاری اقتصادی تهران- انکارا ادامه خواهد یافت.