دولت یازدهم راهبرد «تعامل ایجابی و متوازن، رفع تقابل رسانه ای و برقراری آرامش در فضای رسانه ای در قبال عربستان سعودی» پس از درگذشت ملک عبدالله و جانشینی ملک سلمان را برگزیده است که الزامات حداقلی آن، کسب شناخت از وضع خود و فضای مقابل و بازیگران این عرصه، چگونگی شکل گیری سیاست ها، عملکردها و جهت گیری ها است.
تحقق این راهبرد دست کم هفت مرحله دارد:
الف) مرحله شناخت
اقدام ها و گام های زیر در مرحله شناخت پیشنهاد می شود:
۱- شناسایی انواع رسانه های فعال در کشور عربستان و نیز مهمترین گردانندگان آنها به عنوان بازیگران اصلی این عرصه.
۲- بررسی خط مشی ها و همچنین عوامل تعیین کننده و تاثیرگذار بر سیاست های رسانه ای آنها با توجه به زمینه های فرهنگی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی و البته منافع ملی و ملاحظات راهبردی (استراتژیک) این کشور.
۳- واکاوی دلایل بروز هر گونه تقابل میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در زمینه های فرهنگی، مذهبی، سیاسی، اجتماعی و…
۴- استخراج ضعف ها و قوت های هر طرف که گاهی به سبب آنها روابط دو طرف به تیرگی می گراید.
۵- بررسی تهدیدها و فرصت های بیرونی که هر کدام برای دیگری قایل است و همچنین تهدیدها و فرصت هایی که طرف های سوم (ثالث) در ایجاد آنها نقش دارند.
ب) استخراج اختلاف ها و اشتراک ها برای برنامه ریزی رسانه ای
پس از طی مرحله ی نخست است که شناختی تقریبا کامل درباره رسانه های عربستان و حساسیت های آنها به دست می آید. با توجه به ضرورت برداشتن گام های پنج گانه ی یاد شده و اقدام های ارایه شده در ارتباط با رسانه های داخلی جمهوری اسلامی ایران، زمینه های اختلاف و اشتراک استخراج می شود و می توان از آنها برای برنامه ریزی های رسانه ای میان ۲ کشور بهره بهره برد.
ج) بررسی آثار و پیامدها (عواقب)
از آن جا که راهبرد تعیین شده، کاهش تقابل و رسیدن به «تعامل ایجابی و متوازن» در عرصه رسانه ای با عربستان است، باید پس از استخراج عرصه های مشترک برای کاهش فاصله های ذهنی و عملی، تاثیرات ناشی از همگرایی های احتمالی در عرصه ملی و منطقه ای برای هر دو طرف و در نتیجه، دستاوردهای واقعی ناشی از آن برای افزایش اقتدار ملی تهران و ریاض تبیین شود.
د) تعیین اولویت ها
در این مرحله تعیین اولویت ها به ویژه درباره حساسیت های به وجود آمده در گذشته و خطوط قرمز موجود، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.
هـ) اقناع نخبگان، صاحبنظران و مدیران رسانه ای
پس از آن، لازم است مدیران سیاسی و فرهنگی و شکل دهندگان به پیام های رسانه ای در این زمینه «اقناع» شوند؛ یعنی دلایل اتخاذ چنین راهبرد کلی، آنچنان برای آنان تبیین شود که مفهوم و هدف نهایی آن را به طور کامل درک کنند که لازمه ی آن، طرح الزامات این امر برای آنان، یادآوری حضور مشترک در یک منطقه، اشتراکات دو طرف در عرصه های فرهنگی و اسلامی، تبیین نقشه های آمریکا و رژیم صهیونیستی برای اختلاف افکنی مذهبی، جنگ افروزی و فریب کاری آن ها و همچنین بیان قدرت ناشی از کنار نهادن سیاست های تقابلی با عربستان آن هم به زبانی صادقانه و شفاف است.
از جمله گام های این مرحله، برگزاری دوره های هم اندیشی و نشست ها و میزگردهای تخصصی است که با حضور سیاستگذاران عرصه ی اطلاع رسانی و نخبگان سیاسی و رسانه ای شکل می گیرد.
روشن است در وهله نخست احتمال بروز دیدگاه های مخالف در این عرصه وجود دارد که بکارگیری درست شیوه های اقناع و بیان الزامات و دلایل راهبردی (استراتژیک) پشت این نگاه، بسیاری از افراد را قانع خواهد کرد و البته وجود نگرش های باقیمانده نیز فضایی پویا در عرصه رسانه ای را ایجاد می کند.
و) خودداری از ورود دولتی و دستوری
ورود مستقیم مدیران دولتی به این میدان و صدور آیین نامه ها یا شیوه نامه ها، تاثیر واژگون یا وارونه برای پیاده سازی راهبرد تعامل سازنده و ایجابی با عربستان در عرصه ی رسانه ای خواهد داشت چرا که پیش زمینه ذهنی و البته تجارب کسب شده طی سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ در باره عربستان سبب ریشه دواندن نگاه های تقابلی بین فعالان رسانه ای ۲ کشور شده است. این نگاه های تقابلی با توجه به برخوردهای حکومتی با معترضان شیعی در این کشور و نیز در بحرین در زمان حکمرانی ملک عبدالله و همچنین حمایت های برخی از مقام های ریاض از دیدگاه های سلفی، تشدید یافته است.
ی ) صبر و تدبیر
از آنجا که به هر حال، نمی توان کنش ها و واکنش های طرف مقابل را پیش بینی کرد، باید در پاسخ به هر گفته یا عمل تقابلی از طرف عربستان، با تفکر، صبر و تدبر ویژه ای در عرصه ی رسانه اقدام شود. تداوم راهبرد و سیاست دوری از تقابل از سوی یک طرف، پس از مدتی تاثیر خود را بر طرف مقابل خواهد گذاشت.
منبع:ایرنا