پایگاه اینترنتی بلومبرگ در گزارشی به قلم “نوح فلدمن” با عنوان ” چرا اردن هدف بعدی داعش است؟” می نویسد: آیا اظهارات اخیر عبدالله دوم پادشاه اردن نشان از این دارد که این کشور با جدیت تمام در حال ورود به جنگ با گروه داعش است یا آن که تنها نمایشی موقتی برای افکار عمومی پریشان و مبهوت اردن است؟واقعیت پیچیده این است که اردن و ” داعش” درگیر یک بازی طولانی و دائمی شدهاند.
در حقیقت عبدالله دوم در اظهارات اخیر خود این پیام را به گروه داعش رساند که اگر بیش از این افکار عمومی کشورش را به چالش بکشد، آماده است تا منابع ممکن را برای جنگ علیه شبه نظامیان این گروه اختصاص دهد.
گروه داعش نیز با انتشار تصاویر ویدئویی تکان دهنده اخیر تلاش کرد تا عبدالله دوم را بیازماید و دریابد کشور محتاط اردن تا چه اندازه آسیب پذیر است و در برابر یک تهدید خارجی که می تواند به آسانی به تهدیدی داخلی تبدیل شود ، تا چه حد می تواند تضعیف شود.
بلومبرگ ادامه داد: وقایع و پیام های مبادله شده اخیر بین اردن و گروه داعش نشان از آن دارد که کشمکش های آنها تازه شروع شده است. برای پی بردن به این موضوع که چطور این کشمکش ها می تواند ادامه یابد ، باید ابتدا به منافع راهبردی گروه داعش در ارتباط با اردن پرداخته شود.
پس از پیشروی های داعش، حال به اردن می رسیم؛ کشوری که قدرتمند تر از سایر همسایگان شرقی خود است و از وجود جمعیت اعراب سنی اش بهره می برد و بدون منبع درآمدی قابل اعتماد نظیر نفت برای کسب وفاداری جمعیت خود ، این کشور در برابر چالش های اصولگرایان آسیب پذیر بوده است و خواهد بود.
آیا ابو مصعب الزرقاوی سرکرده شبکه القاعده در منطقه بین النهرین را به یاد دارید؟ وی متولد زرقاء یکی از شهرهای اردن در فاصله ۱۵ مایلی از شمال شرقی امان بود. این شهر با ۷۰۰ هزار نفر جمعیت نه تنها زادگاه زرقاوی بلکه شمار زیاد دیگری از افراط گرایان است.
برای گروه داعش، اردن می تواند هدف موفقیت آمیز بعدی باشد. این گروه تاکنون به طور مستقیم حق حاکمیت اردن را به چالش نکشیده است اما در میان مدت یا بلند مدت ، می تواند از خارج و داخل مشکلات جدی را برای مشروعیت آن به بار آورد.
داعش می تواند این کار را با راهبردی حساب شده برای نشان دادن ضعف دولت با کشتار اردنی ها و ارتکاب اقدامات تروریستی در داخل این کشور پادشاهی ، دنبال کند. حتی اگر تلاش ها برای تضعیف عبدالله با شکست مواجه شود ، گروه داعش هنوز هم در موضع تهاجمی در برابر اردن قرار خواهد داشت که این وضعیت برای آن بهتر از موضع تدافعی است.
از نقطه نظر اردن ، وجود گروه داعش بی تردید موضوع بدی است و بی ثبات سازی های افراطی در کشورهای همسایه ، عراق و سوریه شاید برای اردن بدتر از هر کشور دیگری باشد. همان طور که در جریان بروز بحران آوارگان عراقی صورت گرفت ، آوارگان از سوریه با پول خود به اردن آمدند اما آنها بعد از به پایان رسیدن پول خود نیز در این کشور ماندند و آوارگان بی پول که حضورشان بیشتر موجب بی ثباتی اردن می شود نیز این روند را در پیش گرفتند.
با وجود آن که ارائه برخی کمک های مالی بین المللی از سنگینی این بار کاسته است اما کشوری که بخش قابل توجهی از جمعیت آن را آوارگان فلسطینی تشکیل می دهند ، هرگز به مشکل آوارگان به دیده اغماض نمی نگرد و عبدالله در این میان به خوبی می داند که از سوی گروه داعش در معرض خطر قرار دارد. این موضوع به روشنی واکنش جدی و خصمانه وی را در خصوص قتل خلبان اردنی به دست گروه داعش ، توجیه می کند.
گروه داعش هنوز هیچ تهدید واقعی را برای عبدالله ایجاد نکرده است اما اگر تصمیم به ایجاد چالش برای دولت وی گیرد ، امری غیرممکن نخواهد بود.
حتی تنش های لفظی نیز خطرات خود را دارد. گروه داعش ممکن است در این میان نفع بیشتری ببرد چرا که می تواند اردن را به اختصاص منابع بلند مدت و بیشتر از جمله اعزام نیروهای زمینی علیه این گروه وا دارد. این امر می تواند آمریکا را به هیجان آورد و احتمالا موجب خرسندی عربستان سعودی شود چرا که این دو کشور خواستار مقابله با گروه داعش بدون استفاده از نیروهای زمینی خود هستند.
البته گروه داعش نیز به خوبی از این موضوع مطلع است اما ممکن است از بروز جنگ زمینی محدود در برابر نیروهای اردن در ازای تبدیل شدنش به یک بازیگر منطقه ای معتبر و دائمی استقبال کند.
در این صورت نمی توان گفت که ماجرا تمام شده است بلکه تا جایی که به اردن و گروه داعش مرتبط می شود باید گفت این تازه سرآغاز ماجرا است.
منبع:فرارو