غلامرضا شافعی سفیر اسبق ایران در روسیه ضمن برشمردن جنبه های مختلف روابط تهران و مسکو در دوره سفارت خود، معتقد است اگرچه روابط ایران و روسیه استراتژیک نبوده و نیست، اما زمینه زیادی برای گسترش دارد و باید مستحکم شود. سفیر ایران در روسیه در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی، می گوید روابط ایران و روسیه از یک اصول کلی که رهبران دو کشور تعیین کرده اند تبعیت می کند اما رویکرد دولتهای حاکم نیز بر این روابط مؤثر بوده است.
روابط ایران و روسیه در دوره پس از فروپاشی شوروی یکی از موضوعات بحث برانگیز هم در حوزه سیاست خارجی دو کشور و هم در متن سیاست بینالملل بوده است. با وجود تمایل رهبران دو کشور به گسترش همکاریهای دوجانبه، طی ربع قرن گذشته عملاً روابط ایران و روسیه تحت تأثیر عوامل مختلف، از جمله عامل غرب، با فراز و نشیبهای زیادی همراه بوده است. واکاوی این فراز و نشیبها و عوامل شکل دهنده به آنها میتواند به رهبران هر دو کشور برای ادامه مسیر در یک وضعیت باثباتتر کمک نماید. در این راستا مؤسسه مطالعاتی ایران و اوراسیا ( ایراس) به منظور ارائه تصویری دقیقتر از روند روابط دو کشور با غلامرضا شافعی سفیر اسبق ایران در روسیه گفتگویی انجام داده است که متن آن را در زیر ملاحظه میفرمایید.
غلامرضا شافعی سفیر اسبق ایران در روسیه ضمن برشمردن جنبه های مختلف روابط تهران و مسکو در دوره سفارت خود، معتقد است اگرچه روابط ایران و روسیه استراتژیک نبوده و نیست، اما زمینه زیادی برای گسترش دارد و باید مستحکم شود. سفیر ایران در روسیه در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی، می گوید روابط ایران و روسیه از یک اصول کلی که رهبران دو کشور تعیین کرده اند تبعیت می کند اما رویکرد دولتهای حاکم نیز بر این روابط مؤثر بوده است.
به عنوان نقطه آغاز بحث اجازه دهید نگاهی به گذشته و دوران سفارت شما در روسیه داشته باشیم؛ اگر بخواهید بطور خلاصه ارزیابی کوتاهی از دوران سفارت خودتان در روسیه داشته باشید، مهمترین دستاورد این دوران را برای ایران و روسیه چه می دانید؟
دوره ای که من به روسیه رفتم مصادف با وقوع حادثه یازده سپتامبر ٢٠٠١ بود؛ به عبارت دیگر اولین سه شنبه بعد از سه شنبه یازده سپتامبر ٢٠٠١ که برج های دو قلوی نیویورک مورد هدف قرار گرفتند، من وارد روسیه شدم، در حالی که نه تنها دنیا ، بلکه روابط روسیه و آمریکا نیز وارد فضای دیگری شده بود. روس ها بلافاصله با آمریکایی ها ابراز همدردی و درباره همکاری در زمینه مبارزه با تروریسم اعلام همکاری کردند. تروریسم آن زمان موضوع داخلی روسیه هم بود. روس ها در در مناطقی چون چچن با تهدید مشابه روبرو بودند و چندین واقعه تروریستی نیز در روسیه رخ داده بود. روس ها انتظار داشتند که از طریق همکاری با آمریکا در مبارزه با تروریسم و جنگ افغانستان، از حمایت آمریکا در جنگ با عوامل داخلی برخوردار شوند. به خصوص به این دلیل که تصور می کردند این عوامل از سوی برخی منابع خارجی یا کشورهایی که از همپیمانان آمریکا تلقی می شدند، مورد حمایت قرار می گیرند. به این ترتیب یک دشمن مشترک به نام تروریسم برای آمریکا و روسیه پیدا شده بود و روسیه این موضوع را پذیرفته بود. خاطرم هست وزیر خارجه وقت روسیه در ملاقاتی که داشتیم، میگفت من به دلیل مسؤولیتم سفرهای زیادی به آمریکا داشتم اما در سفری که بعد از واقعه یازده سپتامبر داشتم، فضا آنقدر امنیتی شده بود که حتی کفش های من وزیر خارجه را هم بازرسی کردند. به عبارت دیگر یک ویژگی دورانی که من در روسیه بودم این بود که فضای همکاری بین روسیه و آمریکا متاثر از پیامدهای یازده سپتامبر ٢٠٠١ شکل گرفته بود.
از سوی دیگر قیمت جهانی نفت پایین آمده بود. کشورهای عضو اوپک از جمله ایران به دنبال تدابیری برای افزایش بهای نفت بودند، این در حالی بود که روسیه با روی کار آمدن پوتین به دنبال افزایش تولید بود. روسیه در دوران شوروی روزانه حدود ١١ میلیون بشکه نفت تولید می-کرد و این رقم پس از فروپاشی به حدود شش تا شش و نیم میلیون بشکه در روز رسیده بود. پوتین تلاش داشت تولید نفت در روسیه را دوباره به سطح قبلی برساند و سهم خود را از بازار انرژی کسب کند. بنابراین دولت روسیه سرمایه گذاران خارجی را تشویق می کرد در صنعت نفت و گاز این کشور سرمایه گذاری کنند. این سیاست با سیاست اعضای اوپک از جمله ایران در تضاد بود. من در آن مقطع تلاش داشتم در رایزنی با طرف روسی، آنها را مجاب کنم که با عرضه کمتر می توانیم سطح قیمت را بالا ببریم و بهبود قیمت، با فروش نفت کمتر سود بیشتری کسب کنیم که این به نفع روسیه هم بود. این شرایط مشابه شرایطی بود که هم اکنون نیز تقریبا بر بازار نفت حاکم است. با این تفاوت که اکنون روسیه به تولید بیش از ده میلیون بشکه در روز رسیده است. به هر حال در آن مقطع توانستیم با روس ها به این توافق برسیم که آنها حداقل اعلام کنند روزانه حدود صد و پنجاه میلیون بشکه از تولید خود کاهش خواهند داد، ولو به این سیاست عمل نمی کردند. همین موضوع در بازارهای جهانی موثر بود.
همان موقع قرار بود آقای چاوز رئیس جمهور وقت ونزوئلا به روسیه سفر کند و با آقای پوتین دیدار داشته باشد که در راستای همین درخواست بود. پوتین تمایلی به این دیدار نداشت، آقای خاتمی رئیس جمهور ایران از من درخواست کرد از آقای پوتین درخواست کنم که با آقای چاوز دیدار داشته باشد، وقتی من درخواست رئیس جمهور ایران را به رئیس جمهور روسیه منتقل کردم، آقای پوتین به شوخی گفت چاوز می آید که ما را خفه کند، یعنی درخواست کاهش تولید دارد و من استدلال کردم که این به نفع روسیه هم است. سرانجام نیز در آن مقطع با تلاش جمعی اوپک و همفکری های سایر تولید کنندگان یک تفاهم در بازار جهانی ایجاد شد که یک قیمت متوسطی مثلا ٢٥ دلار مبنا قرار گیرد و بازار برای ثبات در این قیمت تلاش کند. هر گاه قیمت بالا می رفت تولید افزایش می یافت و هر گاه قیمت پایین می آمد تولید کاهش می یافت تا این ثبات قیمت باقی بماند. این تفاهم مشخصاً بین ایران و روسیه نیز نتیجه داد.
بعد مهم دیگر در روابط روسیه و ایران در آن زمان، همکاری دو کشور در نیروگاه بوشهر بود. به دنبال توافقی که در جریان سفر آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور قبلی ایران به روسیه رخ داده بود، روس ها مسؤولیت تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر را که آلمانی ها نیمه کاره رها کرده بودند بر عهده گرفته بودند و در این دوره آغاز کردند. به هر حال این کار با دشواری های زیادی روبرو بود. از جمله اینکه روس ها باید کار خود را با مهندسی آلمانی تطبیق می دادند و این کار زمان زیادی میبرد. اما موضوع مهم دیگر در این زمینه بحث تامین سوخت نیروگاه بود. ایران از کارخانه ای روسی سوخت مورد نیاز را خریده بود اما دولت روسیه اجازه ارایه آن را نمی داد. در آن زمان یکی از استدلال هایی که برای طرف روس داشتم این بود که این نحوه کار شما، به ما می-فهماند که باید خودمان به سمت تولید سوخت برویم.
شما فرمودید که شرایط نفتی که در آن زمان حاکم بود، مشابه شرایط کنونی است. اما برخی کارشناسان بر این باورند به نوعی قیمت فعلی به نفع ایران است که فعلا عرضه ای ندارد، و در مقابل رقبای ما چون عربستان نفت خود را حراج می کنند، به نظر شما در شرایط فعلی چه تفاهم نفتی می تواند بین ایران و روسیه شکل گیرد؟
البته نفت ایران و عربستان نسبت به نفت سایر رقبا با قیمت بسیار ارزان تولید می شود و در نتیجه همین قیمت برای عربستان نیز هنوز سود دارد. این کشور معتقد است که با پیشرفت تکنولوژی ممکن است سوخت های جدید جایگزین نفت شوند و بنابراین تا فرصت است باید این سوخت را عرضه کند. اما این تحلیل غلط است، چرا که هر ساله نیاز جهانی به انرژی فسیلی افزایش می یابد. اما همکاری بین ایران و روسیه در زمینه نفت و گاز می تواند در زمینه های مشاوره ای، حفاری، استخراج و تولید باشد. ایران باید از دانش دیگر کشورها استفاده کند که یکی از این کشورها روسیه است که دارای تکنولوژی نفتی است. اگر چه روس ها بخشی از این تکنولوژی را از خارج وارد کردهاند اما این کشور اولین تولید کننده گازی جهان است و دارای تکنولوژی قابل رقابت با غرب است. از سوی دیگر ایران به دلیل تحریم ها از به روزرسانی تکنولوژی خود بازمانده است. در واقع زمینه همکاری فراهم است. در دوران دولت آقای خاتمی ما از طرف غرب با محدودیت های ناشی از قانون داماتو روبرو بودیم، اما دولت توانست در فازهای ٢ و ٣ پارس جنوبی با توتال فرانسه و پتروناس مالزی قرارداد همکاری منعقد کند. البته شرکت گازپروم روسیه نیز در این کنسرسیوم با ایران کار میکرد. ولی این همکاری اکنون می تواند پیشرفتهتر باشد. من در دوره سفارت خود تلاش میکردم وزارت نفت ایران را بیشتر با طرف روسی وارد رایزنی کنم. در آن زمان بنیاد مستضعفان ابراز تمایل میکرد که در حوزه گاز وارد شود. بنابراین چند سفر برای مسؤولان آن نهاد به روسیه و دیدار با مقامات گازی روسیه طراحی کردیم. اما به نظر من آن همکاری به لحاظ دانش فنی و اقتصادی شکل نگرفت و هنوز جا دارد این همکاری افزایش یابد. روسیه بزرگترین صادر کننده گاز جهان است. این کشور ٢٥ درصد گاز اروپا را تامین میکند. اروپا علاقمند است این وابستگی را کاهش دهد که از نام ایران در این میان یاد می شود. اما این رقابت نباید به روابط ایران و روسیه در سایر حوزهها آسیب وارد کند. ایران و روسیه از مؤسسان اوپک گازی بودند و این همکاری می تواند در این چارچوب دنبال شود. یک تقسیم بازار بین ایران و روسیه می تواند انجام شود. به عبارت دیگر یک بعد همکاری در حوزه انرژی می تواند علمی و تکنولوژیکی باشد و بعد دیگر می تواند شامل تقسیم بازار در بازارهای جهانی باشد.
یک از بحث های مهم در روابط ایران و روسیه که اشاره داشتید، همکاری هسته ای بود. دوران سفارت شما با آغاز مذاکرات هسته ای ایران و تروئیکای اروپایی هم زمان بود. اگر چه روسیه در آن زمان طرف اصلی گفتگوی ایران نبود اما رایزنی ها با این کشور در مورد برنامه هسته ای ایران به طور جدی وجود داشت و آقای روحانی به عنوان دبیر شورای امنیت ملی برای این منظور به مسکو سفر داشت. با توجه به اینکه شما هم در این مذاکرات شرکت داشتید، موضوع اصلی گفتگوها چه بود و روس ها در آن مقطع چه مواضعی در قبال پرونده هسته ای ایران داشتند؟
روسیه بازی بینابینی داشت. روس ها مانند اروپایی ها معتقد بودند که سوخت نباید در ایران تولید شود. روسیه مدعی بود که تعهدات بینالمللی دارد که اجازه نمیدهد مسکو بپذیرد در هیچ کشوری حتی اوکراین که آن زمان متحد روسیه بود، سوخت هسته ای تولید شود. در آن زمان تحت شرایط مذاکرات صورت گرفته، در تهران تصمیم بر تعلیق تولید سوخت هسته ای گرفته شد و آقای روحانی دبیر شورای امنیت ملی به روسیه سفر کرد و تهران در مسکو از تصمیم به تعلیق تولید سوخت هستهای خبر داد. این برای روس ها یک امتیاز بود که ایران در این کشور تعلیق را می پذیرد. من آن زمان نیز مخالف تعلیق بودم. اما ایران برای نشان دادن حسن نیت مدتی تعلیق را پذیرفته بود. در اواخر دولت آقای خاتمی نیز رفع تعلیق اعلام شد.
ایراس: من می خواهم دو محور برای ادامه گفتگو باز کنم، یکی همان جنبه اقتصادی روابط است که بماند برای انتهای بحث، یکی محور سیاسی است و به این باز می گردد که صرف نظر از نظر متخصصان، یک تصور عمومی وجود دارد که روابط ایران و روسیه استراتژیک است و از سوی دیگر یک انگیزه در تهران و دیگری در مسکو وجود دارد که می توان رابطه ایران و روسیه را استراتژیک کرد. به نظر شما که از روس ها شناخت نزدیک دارید، آیا روابط روسیه و ایران این ظرفیت را دارد؟
بستگی به این دارد که اتحاد استراتژیک را چه معنا کنید. آن زمان هم که من در روسیه ماموریت داشتم نیز این بحث مطرح بود که آیا رابطه دو کشور استراتژیک است یا نه؟ برخی معتقد بودند که بله و برخی مخالف بودند. در آن زمان رابطه ایران با غرب نیز در حال گسترش بود. من همواره معتقدم که هر کشوری باید منافع ملی خود را در نظر بگیرد و روابط نیز بر این اساس باید بنا گذاشته شود و رابطه با روسیه باید در چارچوب این اصول کلی باشد. رابطه ایران با روسیه از قرون گذشته همواره دارای فراز و نشیب زیادی بوده است. در طول تاریخ ایران و روسیه با هم دوبار وارد جنگ شدند. در دو دهه اخیر یک تصوراتی درباره استراتژیک بودن رابطه ایران و روسیه ایجاد شد اما اینگونه نبوده و نیست که روسیه به خاطر ایران وارد جنگ با کشوری شود. با این حال شرایط کنونی در روابط ایران و غرب، ایران و اعراب و روسیه و غرب ایجاب می کند که روابط ایران و روسیه مستحکم شود که نقطه بروز آن نیز اخیراً مسأله سوریه بود.
با توجه به اینکه شما در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی سفیر بودید و بعد از آن دو دولت دیگر روی کار آمد، به نظر شما تغییر دولت ها چه تاثیری بر روابط ایران و روسیه دارد؟
در سه دوره ای که شما یاد کردید، در ایران یک چیز ثابت بوده و آن رهبری بوده است که اصول سیاست خارجی ایران را تعیین می کند. بنابراین روی کارآمدن دولت ها نمی تواند تاثیر چندانی در روابط ایران و روسیه داشته باشد، چرا که دولت ها از این اصول کلی تبعیت می کنند. در روسیه نیز به همین ترتیب در حدود شانزده سال گذشته قدرت در اختیار آقای پوتین بوده است. حتی زمانی که پوتین در پست نخست وزیری قرار گرفت، قبلا با استفاده از اختیارات رییس جمهوری و حاکمیت حزب روسیه واحد، اختیارات نخست وزیری را افزایش داده بود.
اما ما شاهد آن بودیم که در دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد، شاخص های روابط ایران و روسیه نشان از تیره یا سرد شدن روابط دو کشور داشت؟
البته رویکرد رؤسای جمهور نیز تاثیرگذار است. نوع نگاه آقای پوتین به آقای خاتمی و احمدی نژاد متفاوت بود. آقای روحانی نیز همینطور. آقای پوتین احترام و علاقه ای ویژهای به آقای خاتمی داشتند. آقای روحانی ١٦ سال دبیر شورای عالی امنیت ملی بودند که هشت سال آن مصادف با دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی بود و در واقع نگاه آقای پوتین به ایشان در ادامه نگاه به آقای خاتمی است.
شرایط اقتصادی و صنعتی که در روابط ایران و روسیه در دوره سفارت شما حاکم بوده، با شرایط کنونی چه تفاوتی کرده است. به نظر شما چگونه می توان این روابط را علاوه بر حوزه نفت و گاز تقویت کرد. به نظر شما چقدر برداشت های منفی که بین تجار و بازرگانان ایرانی نسبت به روسیه دارند بر این روابط تاثیر گذار است؟
زمانی که من به روسیه رفتم روابط اقتصادی زیر یک میلیارد دلار بود و وقتی من به ایران بازگشتم حجم این روابط به حدود دو میلیارد دلار رسیده بود که قابل قبول بود. بخشی از ظرفیت ها به توانمندی های فنی دو کشور باز می گردد که ایران یک کشور صنعتی نیست که بخواهد روابط خود را در این زمینه با روسیه گسترش دهد. روس ها نیز در صنایع عمومی قدرت رقابت با غربی ها و قدرت-های شرقی ندارند. البته در صنایع کارخانه ای تولیداتی دارند که صادراتی نیز به ایران دارند. روسیه در زمینه هوا و فضا و صنعت هواپیمایی پیشرفت زیادی داشته است. اگرچه اکنون در فرودگاه های روسیه تعداد زیادی هواپیماهای غربی چون ایرباس و بوئینگ استفاده می شود. البته باید در نظر داشت که چنین صنایعی حتی مثلا یک تبلت، حاصل کنار هم قرارگرفتن قطعاتی است که در کشورهای مختلف تولید می شوند. هواپیماها نیز حاصل چنین همکاری هستند و به نظر می رسد روس ها در صنایع هواپیمایی به سمت چنین همکاری حرکت می کنند. این حوزه می تواند یکی از زمینه های همکاری ما نیز باشد. ما در تولید قطعات خودرو پیشرفت زیادی داشتیم. البته همانگونه که اشاره داشتید بدبینی ایرانیها به روس ها یکی از عوامل عدم رغبت ایرانی ها به روابط اقتصادی با روسیه است. مثلا سالها بحث شده بود که هواپیمای توپولوف ١٣٤ خریداری شود، این هواپیما ظرفیت حمل ١٠٠ نفر را داشت و ١٢ میلیون دلار نیز قیمت آن بود. در شرایطی که ما به صنعت پیشرفته هوایی غربی دسترسی نداشتیم این هواپیما میتوانست انتخاب خوبی باشد ولی در بین نخبگان ایرانی و شرکت های هواپیمایی ما تمایلی به این گزینه نبود. بنابراین طرف روسی وقتی مشاهده میکرد این دیدگاه منفی در طرف ایرانی غالب است از تلاش برای عرضه آن به ایران خسته می شد. چون زمانی که یک هواپیمای روسی سقوط میکرد تبلیغ بیشتری علیه صنایع هوایی روسیه بود. اما بررسی که ما آن روزها داشتیم نشان میدهد نسبت هواپیمای روسی سقوط کرده به هواپیمای روسی ساخته شده کمتر از این نسبت در هواپیماهای غربی مثل ایرباس بود. به عبارت دیگر هواپیمای روسی هواپیمای ایمنی بود.
با این حال از سوی دیگر ایران در زمینه ماهواره با روسیه همکاری داشت و همچنان زمینه این همکاری فراهم است. در زمینه هسته ای نیز به همچنین، روس ها در این صنعت پیشرفته هستند. باید پذیرفت که بخش از موانعی که موجب تأخیر در زمینه تکمیل نیروگاه بوشهر شد به خود ما مربوط بود. در زمینه نفت و گاز نیز چنانچه گفتم زمینه همکاری بسیار گسترده است. در زمینه صنایع مصرفی، غذایی و کشاورزی ایران می تواند به روسیه عرضه کننده باشد و برای این کار باید کمبودهای ناشی از تولید با قیمت بالا و غیره را برطرف کند. چنانچه وقتی روسیه به تلافی تحریم-های غربی، واردات تولیدات غذایی از غرب چون مرغ را محدود کرد، بحث واردات مرغ از ایران مطرح شد. ایران واحدهای تولید کننده مرغ و تخم مرغ زیادی دارد، اما این واحدها کوچک و تعدادشان زیاد است که این مساله بر قیمت تولید مرغ و تخم مرغ تاثیر می گذارد و بنابراین باید برای کاهش هزینه تولید و عرضه اقداماتی انجام شود.
در صنایع دارویی، ایران پیشرفت هایی داشته و توانسته صادراتی به روسیه داشته باشد. تولید برخی داروها در ایران، به ویژه داروی ضد سرطان، قیمت قابل رقابت با تولیدات خارجی دارد. در مصالح ساختمانی، ایران ظرفیت های خوبی دارد. همکاری در زمینه مبادله الکترونیکی نیز امکانپذیر است. ایران و روسیه در دریا و شیلات هم میتوانند همکاری کند. مبادلات تجاری بین دو کشور به سه طریق زمینی، هوایی و دریایی امکان پذیر است.
مبادلات دانشگاهی و توریسم نیز از دیگر زمینه های همکاری و افزایش روابط اقتصادی ایران و روسیه است. ما سواحل زیادی داریم و باید تدابیری برای جذب توریستهای روسی اتخاذ کنیم. در روسیه نیز مکانهای توریستی زیبایی وجود دارد. مسکو و سنت پترزبورگ شهرهای زیبا و دیدنی هستند.
به عنوان حسن ختام، به نظر شما نقطه مغفول در روابط ایران و روسیه چیست؟
نیروگاه بوشهر یک شاخص در روابط ایران و روسیه است. ما باید بپذیریم تکمیل نیروگاه بوشهر کار بزرگی بود که روس ها انجام دادند و پذیرفتند پروژه ای که توسط آلمانی ها آغاز شده بود را تکمیل کنند، که کار دشواری بود. آنهم در زمانی که تحت فشار غربی ها بودند و غرب تمایلی به پایان یافتن این پروژه نداشت. پذیرفتن این نکته می تواند در تغییر نگاه منفی به روسیه موثر باشد.
کدخبر: https://marznews.com/?p=98596