روابط ایران با همسایگان معمولا در پرتو تنشهای غرب آسیا بویژه در عراق یا در شرق ایران، افغانستان و پاکستان مورد توجه قرار میگیرد.
مرزنیوز به نقل از جام جم؛ حال آنکه آسیای مرکزی قرابتهای فرهنگی و اقتصادی زیادی با ایران دارد که میتواند ظرفیتی تازه برای توسعه نفوذ منطقهای ایران باشد. محسن پاک آیین، سفیر سابق ایران در کشورهای تایلند، زامبیا، ازبکستان و جمهوری آذربایجان در گفتوگو با جام سیاست به بیان نقاط ضعف و قوتهای دیپلماسی رسمی و عمومی ایران در روابط با کشورهای آسیای مرکزی و منطقه قفقاز پرداخته است که در ادامه میخوانیم.
نحوه تعاملات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایران با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز در طول چهار دهه پس از انقلاب از چه فراز و فرودهایی برخوردار بوده است؟
کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز پس از فروپاشی شوروی ایجاد شدند و نظم جدیدی را در منطقه ایجاد کردند. اکثر این کشورها همسایه ما بودند و برخی از این کشورها نیز باید یک واسطه در همسایگی ما قرار داشتند و به عبارت دیگر ما در آسیای مرکزی و قفقاز از همسایههای دور و نزدیکی برخوردار بودیم. اوایل به دلیل روابط نزدیکی که ما با اتحاد جماهیر شوروی داشتیم کمی دیر استقلال این کشورها را به رسمیت شناختیم و این مساله باعث شد که رقبای ما مثل ترکیه خیلی سریع وارد منطقه شوند و فعالیت خود را برای گسترش روابط با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز با سرعت بیشتری به پیش ببرند. آثار این فعالیتها کماکان هم ادامه پیدا کرده است و میتوان گفت در مقاطعی کشورهای رقیب در برابر ما توانستند گویسبقت را بربایند. اما در عین حال ما در این منطقه مشترکات زیادی داشتیم. از نظر دینی بجز ارمنستان بقیه کشورها مسلمان هستند و به لحاظ تمدنی نیز اشتراکات فراوانی وجود دارد. میراثهای تمدنی زیادی هم به صورت مشترک در میان این کشورها وجود دارد. بنابراین به لحاظ طبیعی میبایست روابط ما با این کشورها بیشتر از تعاملات آنها با رقبای ما میبود. اما در عین حال تفاوت ما با این کشورها در نوع حکومت اسلامی همراه با مرام ایدئولوژیکی بود در حالی که کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز دارای نظامی لائیک و غیرمذهبی بودند و ناسیونالیسم و قومگرایی در این کشورها تفوق داشت. مذهب هم یکی از زمینه اختلافات ما با این کشورها بود.
با توجه به این وجوه اشتراک و افتراق چه تلاشهایی در راستای اعتمادسازی میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی و منطقه قفقاز صورت گرفت؟
در وهله اول باید تلاش میکردیم آن تبلیغاتی را که از سوی آمریکا، غرب و رژیم صهیونیستی علیه ایران میشود مبنی بر اینکه کشورمان قصد توسعهطلبی در این مناطق را دارد و این کشورها را جزئی از تمدن تاریخی خود میداند خنثی کنیم. در مجموع در این زمینه موفق عمل کردیم. در سایه این اعتمادسازیها فرصتهای خوبی برای ما ایجاد و باعث رشد همکاریها میان ایران و این کشورها شد. مهمترین حلقه اتصال ما با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز مساله ترانزیت و حمل و نقل است. به دلیل اینکه این کشورها عمدتا به صورت بسته هستند و به آبهای آزاد دسترسی ندارند، برای دستیابی به خلیج فارس و بندر عباس و ارتباط با اقیانوس هند و بخشی عظیمی از آسیا و آفریقا باید از ایران عبور کنند. ما هم به مساله ترانزیت توجه داشتیم و در همان سالهای اولیه استقلال، راه آهن سرخس ـ تجن، راهآهن سراسری ما را به کشورهای آسیای مرکزی متصل کرد و همچنین به ترکمنستان و ازبکستان متصل شدیم و این مساله فرصتهای خوبی را برای مراودات اقتصادی میان ایران و آن کشورها فراهم کرد. بعد از چند سال خط راه آهن ایران به قزاقستان را دایر کردیم و اخیرا هم خط آهن رشت ـ آستارا در حال احداث است و خط آهن آستارا به آستارا ساخته شد و فروردین سال آینده به بهرهبرداری میرسد که هم خط آهن جمهوری آذربایجان تا آستارای ما کشیده میشود و هم ما از طریق آستارا میتوانیم به روسیه و گرجستان و از آن طرف به دریای سیاه متصل شویم. بنابراین میشود گفت در زمینه حمل و نقل ما موفق بودیم و امتیاز قابل قبولی را کسب کردیم.
غیر از حوزه حمل و نقل، در حوزه تجارت چه اقداماتی برای گسترش روابط صورت گرفت؟
کشورهای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز نیاز به کالاهای وارداتی داشتند و ما هم نزدیکترین کشور بودیم و بنابراین آنها علاقهمند بودند که در این زمینه تلاش کنیم. زمانی در آن منطقه خوب کار کرده بودیم و کالاهای باکیفیت و با بسته بندی مناسب و قیمت قابل رقابت ارائه دادیم و هر گاه این اقدامات صورت نمیگرفت رقبای ما بازار را از دست ایران گرفتند. در عین حال کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز با روسیه و ترکیه لغو عوارض گمرکی دارند یا اینکه عوارض گمرکی آنها کمتر از عوارض گمرکی ایران است. این مساله در حال حاضر مانعی برای رشد همکاریهای میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز است و در عین حال تلاشهای زیادی از سوی ایران صورت گرفت تا عوارض کاهش یابد و فضای بهتری برای صدور کالاهای ایران به این مناطق ایجاد شود تا درآمد صادرات غیر نفتی کشورمان افزایش پیدا کند. در این زمینه موافقتنامههایی بین ایران و کشورهای منطقه تبادل شده است.
یکی دیگر از زمینههای ارتباطی میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز حوزه انرژی است. در این مورد چه تدابیری اندیشیده شده است؟
ما موفقیتهای خوبی در این زمینه داشتیم و خصوصا با آذربایجان در رابطه با انرژی کار کردیم و گاز آذربایجان را در آستارا گرفتیم و در نخجوان تحویل دادیم و از این بابت در زمینه حق ترانزیت، درآمدی را کسب کردیم. همچنین در منطقه دریای خزر و حوزه کنسرسیوم نفت پنجگانهای که وجود دارد، شرکت نفت نیکوی ایران به صورت ۱۰ درصد مشارکت کرد و ما در این زمینه سرمایه و سود سالانهای را از این منطقه میبریم. همچنین در بخش گاز همکاریهای خوبی با ترکمنستان داشتیم و گرچه مشکلاتی در این زمینه پیش آمد، ولی آن مشکلات در حال رفع و رجوع است. یکی از اقداماتی که در این زمینه باید صورت گیرد این است که مشکلات ما و ترکمنستان در حوزه خرید گاز مرتفع شود. همچنین در سازمانهای بینالمللی مرتبط با انرژی مثل اوپک و صادرکنندگان گاز همکاریهای خوبی میان آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان داریم و بخصوص در زمینه کنترل قیمت فعالیتهای خوبی را انجام دادیم. در حال حاضر ما با تمام کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز رابطه خوبی در حوزه اقتصاد و انرژی و ترانزیت داریم.
در دهههای گذشته شاهد شکلگیری گروههای تروریستی در منطقه بودیم و بخشی از این گروهها از پایگاههای قوی در کشورهای آسیای مرکزی برخوردار هستند. در این زمینه چه تلاشهایی از سوی ایران و این کشورها برای کنترل افراط گرایی صورت گرفته است؟
یکی دیگر از مقولاتی که میتواند به همکاریهای خوبی میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز منجر شود تعامل در حوزه امنیت و مقابله با گروهها خشونتطلب است. گروههای تکفیری با اندیشه وهابیت یکی از مقاصدشان را برای حضور و فعالیتهای فکری، منطقه قفقاز میدانند چون این منطقه از جمعیت قابل توجه مسلمان برخوردار است. به همین دلیل کشورهای این منطقه نگران فعالیت روزافزون گروههای افراطی هستند. به همین دلیل ایران و این کشورها ارتباطات نزدیکی را در این زمینه ایجاد کردند و میتوانند این نوع روابط را استمرار ببخشند. در همین زمینه بحث استقرار صلح در افغانستان یکی از دغدغههای مشترک میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی است. افغانستان با ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان و ایران مرز مشترک دارد و چنانچه این مناطق از سوی طالبان یا سایر گروههای تکفیری ناامن شود آثار منفی بر امنیت این کشورها خواهد گذاشت. بنابراین در حوزه افغانستان و استقرار صلح در منطقه هم میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی همکاریهای خوبی برقرار است. کشورهایی تحت عنوان همسایگان افغانستان به اضافه چین و پاکستان همکاریهایی را با هدف استقرار صلح در افغانستان انجام میدهند که بتوانند آثار مثبت بر امنیت منطقه داشته باشند. در مجموع باید در آینده روند اعتمادسازانه متقابل میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی و منطقه قفقاز ادامه پیدا کند و از فرصتهای موجود استفاده شود تا فرصتهای جدیدی برای گسترش و تعمیق روابط بهوجود آید. ادامه این روند میتواند آینده بهتری را برای منطقه ترسیم کند.
راهکارها و زمینههایی که درباره گسترش روابط مطرح کردید عمدتا دولتی است. نقش انجمنهای مردمنهاد و انجمنهای دوستی در گسترش روابط میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز چیست؟
واقعیت این است که ما به طور کلی در داخل کشور انجمنهای دوستی قدرتمندی نداریم و شاید لازم باشد سازوکارهایی را در ایران ایجاد کنیم تا بتوانیم انجمنهای دوستی فعال و تاثیرگذاری را در این زمینه داشته باشیم. کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز هم در عین حالی که با برخی از این کشورها دارای انجمنهای دوستی هستیم، اما این انجمنها از تاثیرگذاری چندانی برخوردار نیستند و نتوانستند نقش فعالی را در این زمینه ایفا کنند. این انجمنها در دیپلماسی عمومی ما نقش مهمی ندارند و این هم یکی از ضعفها است که باید در آینده در حوزه فعالسازی عمومی از این انجمنها استفاده بهینه شود. اما در کنار بخش دولتی، بخش خصوصی ما در حوزه تجارت نقش نسبتا فعال و خوبی را در کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز ایفا میکنند. اتاق بازرگانی این کشورها با هم رفت و آمد و تعامل دارند و اسناد همکاری امضا کردند. بنابراین این مجموعهها نقش موثری را در گسترش همکاریهای غیر نفتی میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز ایفا کردند. به نظر من یکی از تلاشهای دولت باید تقویت بخش خصوصی باشد.