«افغانی» واحد پول کشور افغانستان در ماههای اخیر به نسبت ۱۰ سال گذشته به شکل بی سابقه ای دچار نوسان در ارزش شده و چند بار در برابر ارزهای خارجی پایه افت کرده و در یک شیب ملایم از هر دلار ۴۵ افغانی در سال ۱۳۸۷ طی ماه های گذشته بین ۷۱ تا نزدیک ۷۳افغانی رسید.
مرزنیوز به نقل از ایرنا:بانک مرکزی افغانستان که روزانه نرخ ارزها طی اطلاعیه ای خبری می کند برای امروز سه شنبه ارزش هر دلار آمریکا را برابر با ۷۲.۹۲ افغانی اعلام کرد و و قیمت فروش ریال ایران را به ازای هر ۱۰ هزار ریال ایران که اینجا همان هزار تومان رایج است به نرخ ۱۰.۲ افغانی تعیین کرده است .
البته در افغانستان نیز مانند اغلب کشورهای این منطقه نرخ غیر رسمی نیز برای ارز وجود دارد و اتحادیه صرافان کابل معروف به «سرای شهزاده» که در آن اسعار خارجی عمده خرید و فروش می شود، امروز نرخ دلار را ۷۲.۸۵ افغانی و هر هزار تومان ایران را ۸.۸۰ افغانی معامله کرده است.
در بین متغیر های کلان اقتصادی، تعیین کننده نرخ ارز در میزان صادرات و واردات و به تبع آن تنظیم و تعدیل تراز تجاری و تراز پرداخت ها و همچنین اثرگذاری آن بر میزان تولید و اشتغال، سطح عمومی قیمت ها (تورم) و در مجموع پیامدهای گسترده این مهم بر عملکرد اقتصادی کشور در ابعاد مختلف، سیاست گذاری صحیح ارزی و مدیریت موثر نرخ ارز از اهمیت و جایگاه ویژه ای در حفظ ثبات اقتصادی کشور برخوردار است .
بر همین اساس، مدیریت نرخ ارز همواره یکی از چالش های اساسی و مهم برای دولتمردان و سیاستگذاران اقتصادی است و مطالعات نشان می دهد که نرخ های باثبات ارز از طریق حفظ ارزش پول ملی و ایجاد ثبات در بازار، باعث سرعت بخشیدن به رشد اقتصادی می شود و هرگونه عدم توجه به مدیریت صحیح این متغیر کلیدی، می تواند مسائل و مشکلات متعددی را برای هر کشوری در ابعاد گوناگون ایجاد نماید.
البته درافغانستان به خاطر آن که بیش از ۵۰ درصد از بودجه ۵ میلیارد دلاری سالانه از محل کمک های نقدی دولت های خارجی تامین می شود و حجم نقدینگی پایان است و دولت در عمل بخش زیادی از بودجه های عمرانی خود را نمی تواند هزینه کند و تنها چرخه اقتصادی پویا درآن اقتصاد جنگ و امور مربوط به آن است ، بازار مالی شکل خاصی دارد و متغیر های موثر بر این بازار بسیار محدود است.
کارشناسانی مانند « داود مهدیان» عضو هیات مدیره آرین بانک افغانستان معتقد هستند که امکان مدیریت نوسانات ارز منوط به برخورد علمی بر اساس منطق اقتصادی حاکم بر نظام پولی است و مدیریت بر اساس این رویکرد بازخوردهای منطقی خواهد داشت .
او می گوید نمونه افغانستان را جالب خوانده و می گوید در کشوری مثل افغانستان که سال ها درگیر جنگ داخلی است و تقریبا تمام زیرساخت های آن در طول این جنگ ها تخریب شده و بخش عمده ای از بودجه آن، حتی در مقطع کنونی، وابسته به کمک های خارجی است و در کشوری که فساد اداری، عدلی و قضایی بیداد می کند و از ثبات سیاسی، امنیتی و اقتصادی لازم برخوردار نیست، چگونه نرخ برابری دلار به افغانی در طول ۱۳ سال گذشته از ۴۵ افغانی در سال ۸۴ تنها با حدود ۵۵ درصد افزایش به ۶۹.۱۰ افغانی در پایان سال ۹۶ رسیده است.
او این امکان را برخواسته از برخورد بر اساس منطق اقتصاد نه سیاست می داند و ادامه می دهد که در هر کشوری سیاست پولی جز مهم سیاست اقتصادی است که در یک اقتصاد سالم از سوی بانک مرکزی کشورها برای مدیریت عرضه پول ، نرخ سود بانکی و در نهایت تورم که به نحوی به ثبات ارزش پول ارتباط دارد، گرفته می شود.
برای رسیدن به این اهداف، بانک های مرکزی سیاست های متفاوتی را به کار می گیرند که عرضه ارزهای مهم خارجی به بازار، یکی از آنها است.
در افغانستان که صادرات بسیاراندک مواجه است و از طرف دیگر هیچ تولیدی داخلی که باعث وارد شدن ارزش در این کشور شود، وجود ندارد و ارزش پول افغانی وابسته به تزریق پول خارجی در بازار است ، طی سال های گذشته بانک مرکزی این کشور هرهفته حدود ۴۰ میلیون دلار به بازار تزریق و در مقابل ، پول افغانی را جمع آوری می کند تا ارزش افغانی را ثابت نگهدارد.
اما این که بانک مرکزی افغانستان این مقدار دلار را برای حفظ ارزش پول افغانی از کجا تهیه می کند، روشن است که این کشور ۵۰ درصد از بودجه ملی خود را نیز از محل کمک های خارجی بدست می آورد و پول که در بازار تزریق می شود نیز از محل همین کمک هاست.
اگر در رسیدن این کمک های خارجی تأخیری صورت می گیرد و دلار به موقع در بازارعرضه نمی شود، شاهد سقوط ارزش افغانی در برابر دلار می شویم و برعکس.
در یک اقتصاد سالم، ارز خارجی مبنا که بطور مثال در افغانستان دلار آمریکا است، از طریق مازاد میزان تجارت صادرات در برابر واردات مقایسه می شود که در افغانستان این میزان تجارت همواره با کسری مواجه است.
در حال حاضر نهادهای مربوط به صادرات در افغانستان حدود ۵۰۰ میلیون دلار صادرات را اعلام می کنند که در مقابل بیش از ۳ میلیارد دلار واردات دارند.
و دیگر این که پول و ارز کسب شده از صادرات وارد کشورها می شود و در افغانستان قضیه برعکس است تنها راهی که وجود دارد همان تزریق دلار است که از محل کمک های خارجی وارد افغانستان می شود و ارزها معمولا له خاز نا امنی در داخل به خارج می روند .
«احمد حسین حسنی» یکی از صرافان سرای شهزاده کابل به ایرنا در باره نوسانات ارزش افغانی در برابر ارزهای خارجی گفت که بالا و پایین آمدن قیمت جهانی دلار مانند سایر کشورها بر افغانی نیز اثر گذار است و از طرف دیگر توزیع دلار توسط بانک مرکزی در این بازار نیز باعث نوسانات ارزش پول افغانی می شود.
وی گفت که به جز این دو شاخص چیزی دیگری را نمی شناسد که در تعیین نوسانات ارز در افغانستان اثر گذار باشد.
اما سقوط ارزش ریال ایران در برابر دلار و افغانی نگرانی دیگری در افغانستان بوجود آورده است، صفحات اجتماعی افغانستان طی روزهای گذشته مرتب از سقوط ارزش ریال ایران در برابر دلار امریکا می نویسند و از اثرات منفی آن بر درآمد کارگران افغان در جمهوری اسلامی ایران سخن می گویند.
این نگرانی ها را می توان برای افغان ها منطقی دانست زیرا حدود ۳ میلیون مهاجر افغان در ایران هستند و هر کدام خانواده ای در افغانستان دارند که مخارج زندگی آنها وصل به درآمد آن مهاجر است و وقتی قدرت خرید پول کارگرکم می شود قدرت خرید خانواده او نیز در افغانستان تنگ می شود.
«سعادت غزنی» مشاور امور دینی و فرهنگی معاون دوم رئیس جمهوری افغانستان روز سه شنبه در صفحه اجتماعی خود نوشت که سقوط ارزش هر هزار تومان به زیر ۱۰ افغانی پیامد ناگواری بر اقتصاد خانواده های افغانستان دارد.
وی افزود: میلیون ها افغانستانی که در ایران مشغول کار هستند معیشت خانواده های خود را در افغانستان نیز برعهده دارند که این سقوط اثر منفی بر زندگی خانواده ها در این کشور نیز خواهد گذاشت.
البته برخی شایعات نیز در فضای مجازی منتشر شد که قیمت برابری دلار در بازار مالی افغانستان نسبت به دلار در بازار تهران کمتر است و مدعی انتقال دلار از افغانستان به ایران بودند و بعضی نیز عکس این را می گفتند.
واقعیت آن است که با توجه به همسایگی ایران وافغانستان ، مبادلات تجاری و ترددهای پرحجم اتباع افغان به ایران و بیکار در افغانستان اشتغال مهاجران در ایران به طور معمول نرخ برابری دلار در ایران و افغانستان بسیار نسبت به هم نزدیک به طوری که ارزش انتقال حواله یا چمدانی را ندارد البته شاید در تبادل پالت های دلار سودی وجود داشته باشد که این نوع مبادله بیرون از کشش بازار است.












