پاواسکویا مبرهن، تنها مسیحی ساکن در مراغه، با وجود پیشنهاد خواهرزاده اش برای سکونت در ایتالیا، همنشینی با مسلمانان را ترجیح داده و داشتن آرامش و امنیت را بهترین ثمره زندگی در کنار آنان می داند.
مرزنیوز به نقل از ایرنا، همراه با چند تن از دوستان رهسپار منزلی می شوم که در آن یک بانوی مسیحی زندگی می کند که با ته لهجه روسی، فارسی سخن می گوید و پس از ۲۱ سال زندگی در ایران و ۴۶ سال در خارج از کشور و داشتن شرایطی مانند رفتن به ایتالیا و سکونت در آنجا، همچنان شهرستان مراغه و زندگی در کنار مسلمانان را ترجیح داده است.
هنگام ورود به خانه این بانو در روستای نوا در فاصله سه کیلومتری شهرستان مراغه ، سبک معماری ساختمان که برگرفته از معماری ایرانی – اروپایی و نظم و ترتیب داخل حاکم بر منزل، نظر همه را جلب می کند؛ تازه گرم نگاه به معماری و نظم خانه بودیم که استقبال گرم و صمیمی خانم مسیحی ۶۷ ساله با اصالت مولداویایی، نگاه ها را به سمت خود می کشاند.
وی که بیشتر کلمات را فارسی با ته لهجه روسی و گاهی آذری بر زبان جاری می کند، مهربانانه پذیرای ما می شود و این کار او آموزه معروف ‘مهمان حبیب خدا است’ را درذهن من تداعی می کند.
مرتضی باستانی، عضو شورای اسلامی مراغه که ما را در دیدار این بانوی مسیحی همراهی می کرد، پاواسکویا را ‘پاشا’ خانم صدا می زد؛ وقتی علت این نامگذاری را از او سوال می کنم، می گوید: من با نصرت (شوهر پاواسکویا) فامیل هستیم و با توجه به اینکه خانواده ام این بانو را خیلی دوست دارند برای راحتی تلفظ، نام وی را پاشاخانم صدا می زنند.
بانوی مسیحی می گوید: در سال ۱۹۴۹ میلادی در یکی از روستاهای کیشناو ( پایتخت جمهوری مولداوی) به دنیا آمدم و پس از مهاجرت خانواده ام به کیشناو در سال ۱۹۷۱ میلادی، با نصرت آشنا و در سال ۱۹۷۳ با وی ازدواج کردم و هم اکنون ۴۴ سال از زندگی مشترک مان می گذرد.
پاواسکویا خانم با بیان اینکه من دو فرزند بنام های رامین (رامس) و پروین دارم که آنان نیز ساکن مراغه هستند، افزود: ۲۳ سال از زندگی مشترک خود را در شهرهای مختلف از جلمه مسکو، دوشنبه و باکو سپری کردیم و سپس با پیشنهاد پسرم، ۱۲ آذر ۱۳۷۳ به ایران آمدیم.
‘من ایران دوست دارم’ جمله ای است که پاواسکویا آن را با لهجه خاص خود در حین گفت و گو به زبان می آورد و می گوید: زندگی در این کشور به مراتب راحت تر و آرامش بخش تر از کشورهای دیگر است.
وی اضافه می کند: با اینکه به جز همسر و دو فرزندم در این کشور فامیل دیگری ندارم، اما در سایه محبت مردم این سرزمین هیچ وقت نخواستم به کشورم بازگردم یا در کشور دیگری زندگی کنم.
تنها مسیحی مراغه ای یادآوری می کند: خواهرزاده ام هم اکنون در ایتالیا زندگی می کند و با وجود اصرار وی برای مهاجرت به این کشور، زندگی در این محل را ترجیح می دهم و حتی برای تفریح نیز مشتاق رفتن به کشور دیگری نیستم.
پاواسکویا، احساس همبستگی با ملت ایران را مهم ترین ثمره حضور ۲۱ ساله خود در ایران می داند و تاکید می کند: هیچ وقت احساس تنهایی نکرده ام، در اینجا همانند کشور خودم راحت هستم و محبت و مهربانی اطرافیان حس تعلق خاطر عجیبی در من نسبت به ایران و مراغه ایجاد کرده است.
وی، برخورد همسایه ها و مراغه ای ها با خودش را همانند خواهران و برادران صمیمی می داند و می افزاید: آنان با من همانند خواهر دینی خود رفتار می کنند و تاکنون کوچک ترین تبعیضی در رفتارهای آنان ندیده ام.
پاواسکویا، اظهار می کند: در همه سال های اقامتم در این شهرستان، همسایه ها و دوستان مان همیشه در کنارمان بودند و عید کریسمس را برای تبریک به منزل مان می آیند.
وی ادامه می دهد: ۲۱ سال در مولداوی مربی مهدکودک بودم و در کنار آن کشاورزی و باغداری هم می کردم و در ایران نیز در کنار همسرم تمامی کارهای مربوط به خانه و باغداری را باهم انجام می دهیم، حتی این خانه را نیز به کمک هم احداث کرده ایم.
پاواسکویا، که از ما برای دیدن باغچه حیاط خانه شان در فصل بهار دعوت کرد، یادآوری می کند: در فصل بهار به همراه شوهرم در حیاط خانه گل و سبزیجات پرورش می دهیم تا هم بتوانیم فعالیت مستمری داشته باشیم و هم روحیه و سلامتی خود را تقویت کنیم.
نصرت مبرهن، شوهر ایرانی خانم پاواسکویا نیز، انضباط منسجم و تعارف کمتر را مهمترین خصوصیت همسرش می داند و می گوید: خانواده وی نیز این ویژگی ها را داشتند و ما همیشه از دوران طفولیت فرزندانمان بر تعارف کمتر، صداقت و منضبط بودن بچه ها تاکید کرده ایم.
نصرت مبرهن، افزود: ساده زیستی، تواضع، قانع بودن و توقع نداشتن از دیگر خصوصیت های پاواسکویا است و همشیه از بچه ها نیز خواسته این خصویت ها را حفظ کنند.
شهرستان مراغه در فاصله ۱۵۰ کیلومتری جنوب تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی واقع شده است.
لینک خبر : https://marznews.com/?p=84039