مرزنیوز به نقل از تابناک,سیزدهمین اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی در استانبول ترکیه با شعار «وحدت و همبستگی برای عدالت و صلح» به عرصه جولان عربستان سعودی و تلاشهای ضدایرانی آن تبدیل شد. (بیشتر…)
سفر امروز «نورسلطان نظربایف» رییس جمهوری قزاقستان در صدر هیاتی بلندپایه به ایران، نشانگر اراده مقام های تهران و آستانه بر پی افكندن روابطی همگرایانه است. نظربایف از جمله مقام های ارشد خارجی است كه برای بار دوم در تهران به دیدار «حسن روحانی» رییس جمهوری می آید.
گسترش روابط با قزاقستان از جهت های گوناگون می تواند برای كشورمان اهمیت داشته باشد. قزاقستان از كشورهایی است كه بر تعاملات بین المللی با تمركز بر رویكرد تنش زدایی تاكید و به همین دلیل كمترین حاشیه های سیاسی را در داخل و خارجِ كشور دارد. قزاقستان قدرتمندترین جمهوری برجای مانده از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در آسیای میانه است و همین امر، اهمیت این كشور را در منطقه افزون می سازد.
دیدگاه مبتنی بر دوری از تنش آفرینی در عرصه بین الملل باعث شد تا قزاقستان در سال ۱۹۹۱ میلادی (۱۳۷۰ خورشیدی) پس از استقلال از شوروی در اقدامی منحصر به فرد، به صورت یكجانبه آزمایش های هسته ای را متوقف و زرادخانه هسته ای خود را نابود كند.
همچنین قزاقستان از همسایگان آبی ایران در كرانه دریای خزر است و تعامل نزدیك با این كشور كه مرزهای گسترده ای با این دریا و حتی روسیه به عنوان یك قدرت مهم جهانی دارد، می تواند گامی مهم در روند ثبات آفرینی و تعیین رژیم حقوقی مناسب و عادلانه برای این حوزه آبی باشد.
قزاقستان در دسامبر سال ۱۹۹۱ میلادی (آذر ۱۳۷۰ خورشیدی) از اتحاد جماهیر شوروی جدا شد و استقلال خود را اعلام كرد. در سال ۱۹۹۸ (۱۳۷۷ خورشیدی) نیز پایتخت جمهوری قزاقستان از شهر «آلماتی» به «آستانه» تغییر یافت. این كشور با بیشتر از ۲.۷ میلیون كیلومتر مربع مساحت از پهناورترین جمهوری های آسیای میانه است كه ۱۷ میلیون شهروند را در خود جای داده است.
***همكاری های اقتصادی ایران و قزاقستان
روابط اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری قزاقستان در طول سال های گذشته روند پر فراز و نشیبی داشته است. وسعت سرزمینی، منابع طبیعی موجود در قزاقستان و قرار گرفتن در كرانه دریای خزر زمینه های گسترش این همكاری های اقتصادی را بیشتر كرده است. حوزه هایی همچون كشاورزی، منابع طبیعی، استخراج معدن، همكاری های نفتی و گازی، حمل و نقل دریایی، سوآپ نفت خام و فرآورده های نفتی می تواند موجب نزدیكی بیش از پیش ۲ كشور شود. افزون بر این، قزاقستان به عنوان بزرگترین صادركننده اورانیوم خام جهان می تواند شریك خوبی در همكاری های هسته ای (استخراج و بهره برداری از معادن اورانیوم) برای ایران باشد.
با این حال، وضعیت و میزان مبادله اقتصادی میان ۲ كشور چندان مطلوب نیست و حتی بر اساس آمار، ایران از این شریك عقب تر است و تاكنون موازنه تجاری به نفع قزاقستان بوده است. بر پایه گزارش «سازمان توسعه تجارت ایران» در یك دهه گذشته اوج مبادلات ایران و قزاقستان در سال ۲۰۰۷ به ۲.۵ میلیارد دلار رسید و پس از آن روند كاهشی پیدا كرد تا جایی كه در سال ۲۰۱۳ به كمتر از ۷۰۰ میلیون دلار رسید اما پس از آن روند روبه رشدی پیدا كرد. میزان مبادلات تجاری ۲ كشور درسال ۲۰۱۴ نیز نزدیك به ۹۸۷ میلیون دلار برآورد شد كـه از ایـن میزان، صادرات قزاقستان به ایران ۸۹۳ میلیون دلار و واردات قزاق ها از ایران كمتر از ۹۴ میلیون دلار بود. این ارقام نشان می دهد مبادلات ایران و قزاقستان سهمی ناچیز در مناسبات تجاری ۲ كشور داشته است.
تاكنون توافق های گوناگونی میان ۲ طرف در زمینه اقتصادی صورت گرفته است. قانون موافقتنامه حمل و نقل هوایی بین دولت های جمهوری اسلامی ایران و جمهوری قزاقستان از جمله این توافق ها است كه در سال ۱۳۷۴ در مجلس شورای اسلامی تصویب و اجرایی شد. همچنین یادداشت تفاهم همكاری بین اتاق های بازرگانی، تفاهم نامه ایجاد كارخانه های متعدد، موافقتنامه همكاری در حوزه های معدنی، كشاورزی و صنعتی، برنامه های پنج ساله ترانزیتی و ایجاد كمیته های مشترك، تفاهم نامه هایی در حوزه های استاندارد، توسعه گردشگری، گسترش همكاری های نمایشگاهی، توسعه حمل و نقلِ تركیبی و تدوین نقشه راه مشترك در بخش ترانزیت از جمله توافق های صورت گرفته یا در حال رسیدن به نتیجه نهایی به شمار می روند.
افزون بر این، به صورت دوره ای، نشست گروه های كاری همكاری تجاری- اقتصـادی بـین جمهـوری اسـلامی ایـران و جمهوری قزاقستان برگزار می شود. در این نشست ها مقام ها و بازرگانان ۲ كشور بر ضرورت پشتیبانی متقابل از رشد روابط تجاری و اقتصادی و راهكارهای افزایش حجم مبادله تجاری تاكید دارند. همكاری صنعتی، معدنی، خدمات فنی و مهندسی، كشاورزی و ایجاد مجموعه های كشت و صنعت در كنار همكاری در زمینه حمل و نقل و پشتیبانی (دریایی، ریلی و جاده ای) از دیگر مصوبه های این نشست ها بوده است.
***همكاری های سیاسی و دیپلماتیك
پس از اعلام استقلال قزاقستان در آذرماه ۱۳۷۰، ایران از نخستین دولت هایی بود كه استقلال این كشور را به رسمیت شناخت و مدت زمان اندكی پس از آن، سفارت خود را در آلماتی گشود. ورود قزاقستان به عنوان یك دولت- ملت به عرصه بین المللی، فصل نوینی را در روابط ۲ كشور آغاز كرد و با گذشت بیش از ۲ دهه، روابط تهران و آستانه در حوزه های گوناگون روندی مناسب و روبه رشدی داشته است.
رایزنی ها و همكاری های تهران و آستانه در نشست های بین المللی و مجامع منطقه ای و بین المللی بر مبنای منافع مشترك از بارزترین مشخصه های مناسبات سیاسی ایران و قزاقستان به شمار می رود.
سفر سه روزه رییس جمهوری قزاقستان به كشورمان در اردیبهشت سال ۱۳۷۱ و ملاقات با رهبر انقلاب، سفر رییس جمهوری وقت كشورمان در آبان سال ۱۳۷۲ به قزاقستان، سفر «محمود احمدی نژاد» رییس جمهوری پیشین به آستانه در سال ۱۳۹۰ برای شركت در اجلاس سران «سازمان همكاری شانگهای»، حضور نظربایف در مراسم تحلیف روحانی و اینك سفر دوباره رییس جمهوری قزاقستان به تهران را می توان نشانه ای از روابط گرم سیاسی ۲ طرف ارزیابی كرد.
افزون بر آنچه گفته شد وزیران خارجه ۲ كشور نیز سفرهایی را به مقصد پایتخت طرف های مقابل انجام دادند. به عنوان نمونه «یرژان كازیخانف» وزیرامور خارجه قزاقستان در یكی از نخستین سفرهای رسمی خود پس از انتخاب به این سِمت، مهرماه ۱۳۹۰ عازم تهران شد. «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه كشورمان نیز فروردین پارسال در سفر به آستانه با مقام های قزاقستان دیدار و گفت وگو كرد. همچنین «ارلان ادریس اف» وزیر امور خارجه قزاقستان آبان سال گذشته برای شركت در سومین اجلاس سران مجمع كشورهای صادركننده گاز به تهران سفر كرد و با مقام های كشورمان دیدار و گفت وگو داشت. در این میان، وزیران حوزه های گوناگون ۲ كشور نیز با یكدیگر دیدارهای بسیاری داشته اند.
از دیگر نقطه های عطف در روابط دیپلماتیك ۲ كشور، می توان به میزبانی شهر آلماتی از ۲ دور گفت وگوهای هسته ای ایران و گروه ۱+۵ در سال های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ اشاره كرد.
*** فرهنگ؛ بستری برای همكاری های بیشتر
در بررسی روابط فرهنگی ۲ كشور نیز می توان شاهد اشتراك های زیادی بود و به تاثیرگذاری عمیق فرهنگ ایرانی بر فرهنگ قزاق ها اشاره داشت. به عبارت دیگر قزاقستان در دایره تمدنی جای می گیرد كه سرشار از اشتراك های تاریخی، زبانی، ادبی، مذهبی و هنری است.
معماری سنتی، نوروز و آداب آن در كنار سنت های مشترك، همجواری با جاده ابریشم، نزدیكی جغرافیایی به ویژه در مرزبندی های دوره صفویه، وجود واژه های فارسی در زبان قزاقی و نیز دست نوشته های فراوان فارسی در موزه های این كشور به همراه تدریس زبان فارسی در چند دانشگاه قزاقستان نشانگر پیوندهای فرهنگی ۲ كشور است.
همگونی های فرهنگی میان ایران و قزاقستان اگر چه در دوره شوروی كمتر خود را نشان می داد اما پس از استقلال قزاقستان در دهه ۱۹۹۰ میلادی بر پویایی ۲ كشور در همكاری های این حوزه افزود. امضای سند موافقتنامه فرهنگی ۲ كشور در سال ۱۹۹۳ را می توان نخستین گام جدی در گسترش تعامل در این حوزه دانست. پس از آن نیز سفر مقام های ایرانی و قزاق و تصویب چند سند و یادداشت تفاهم فرهنگی توانست روابط تهران- آستانه را محكمتر سازد. دفتر رایزنی فرهنگی كشورمان در شهر آلماتی در همان سال های نخست استقلال گشوده شد و پس از جابجایی پایتخت به آستانه، فعالیت هایش در این شهر دنبال می شود.
به گزارش تارنمای سفارت جمهوری اسلامی ایران در آستانه، روابط فرهنگی افزون بر دارا بودن سهم مهمی از مناسبات ایران و قزاقستان، نقش كامل كننده و هم افزا برای دیگر بخش ها دارد. به عبارت دیگر، رشد روابط اقتصادی و سیاسی نیازمند شناخت متقابل از آداب، رسوم و فرهنگ ۲ كشور است؛ امری كه از طریق افزایش تماس ها و مراودات علمی، هنری، دانشگاهی و … امكانپذیر خواهد بود. از این منظر، سخنرانی رییس جمهوری كشورمان در دانشگاه بین المللی نظربایف در سفر به قزاقستان در شهریور سال ۱۳۹۳ اهمیت خاصی دارد. رییس جمهوری در این سخنرانی با تاكید بر اهمیت روابط فرهنگی، از خدمات ارزشمند تمدن اسلامی در طول تاریخ به جامعه بشری سخن گفت و مشاهیری نظیر فارابی را میراث مشترك و عامل اتحاد ملت های منطقه از جمله ایران و قزاقستان نامید.
***بایسته های همكاری مشترك منطقه ای
همانطور كه پیش از این گفته شد قزاقستان دارای توانایی ها و امكانات سرزمینی مناسبی برای همكاری های اقتصادی و صنعتی با ایران است كه این ظرفیت در حوزه صنایع سنگین و فولاد، فلزات و معادن برجسته تر است. با این حال آسیای میانه و كشوری چون قزاقستان از منظری دیگر نیز در روابط خارجی تهران اهمیت می یابد.
جمهوری اسلامی ایران در دوره پسابرجام در زمینه همكاری های اقتصادی و مبادلات بازرگانی با شریكان خود به وبژه كشورهای غربی تاكید دارد نباید به ایران تنها به چشم بازاری ۸۰ میلیونی نگریسته شود بلكه ایران باید به مثابه دروازه ای برای ورود به بازار ۴۰۰ میلیونی منطقه خاورمیانه، آسیای میانه و حتی پس از آن شبه قاره هند پذیرفته شود.
قزاقستان به علت توانایی اقتصادی و برخورداری از جایگاه بی طرف در عرصه بین المللی، می تواند همكار خوبی برای ایران در تولید مشترك كالاهای مورد نظر شركت های خارجی باشد. با این رویكرد، هم می توان تردید شركت های غربی برای تعامل با ایران را رفع كرد و هم روابط درون منطقه ای با كشوری را كه دارای منافع بسیار با ما است محكم ساخت. در این شرایط زمینه برای همگرایی بیشتر كشورها در آینده منطقه آماده می شود. در برابر، قزاقستان نیز می تواند از مسیر خلیج فارس و با استفاده از شاهراه تعاملاتی ایران به بازارهای منطقه و جهان وارد شود و نقش پررنگ تری را ایفا كند.
بدون تردید دوره كنونی با اجرای برجام و برداشته شدن تحریم ها می تواند برای هر كشور علاقه مند به تعامل با ایران نویدبخش آینده ای بهتر باشد. در شرایطی كه بسیاری از كشورهای دور و نزدیك برای تعامل با ایران پیشقدم شده اند، كشورهای دوست و همسایه می توانند جایگاه بهتری را به عنوان شریك داشته باشند. قزاقستان كشوری است كه در حوزه های صنایع سنگین، فولاد، كشاورزی، معدن و هسته ای حرف های زیادی برای گفتن دارد.
گفته می شود در سفر دوروزه نظربایف به تهران ۹ سند همكاری میان وزارتخانه ها و دستگاه های دولتی، ۳۷ تفاهمنامه و قرارداد در بخش های خصوصی و ۲ تفاهمنامه میان بانك های مركزی و بانك های ملی ۲ كشور امضا خواهد شد.
از این رو گسترش روابط سیاسی- اقتصادی و استفاده از توانایی های ۲ طرف می تواند انگیزه خوبی در جهت افزایش تعامل و حركت به سمت آینده ای روشن برای آسیای مركزی و خاورمیانه باشد. در همین چارچوب در دوره پسابرجام با بازشدن راه های اقتصادی و دیپلماتیك به روی كشورمان، قزاقستان می تواند در هریك از حوزه های یادشده همكاری مناسب و پرسودی با كشورمان داشته باشد و ضمن تبدیل شدن به شریكی مهم به الگویی برای همگرایی منطقه ای تبدیل شود.
منبع: ایرنا
لینک خبر: https://marznews.com/?p=97873
مرزنیوز به نقل از ایرنا وی كه در استانبول در مراسمی كه از سوی شهرداری زیتون بورنوی استانبول ترتیب یافته بود، این مطلب را اعلام كرد.
اردوغان با اشاره به اینكه تركیه این هفته میزبان یك نشست مهم بین المللی است، گفت: سیزدهمین نشست سران سازمان همكاری اسلامی ۱۵-۱۴ آوریل مطابق با ۲۷-۲۶ فروردین ماه ( پنجشنبه و جمعه) در استانبول برگزار می شود.
نشست كارشناسان ارشد این سازمان روز گذشته شروع شده و نشست وزیران خارجه نیز كه مهمترین ارگان اجرایی این سازمان بزرگ می باشد، فردا با حضور جواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران برگزار می شود. رئیس جمهوری كشورمان نیز قرار است در نشست سران سازمان همكاری اسلامی در استانبول شركت كند.
وی افزود: روسای دولت و حكومت های ۳۳ كشور اسلامی و در مجموع مقامات بلند پایه ۵۸ كشور سازمان همكاری اسلامی در این نشست شركت می كنند و تركیه به مدت دو سال ریاست دوره سازمان را به عهده خواهد گرفت.
اردوغان گفت: در آستانه این نشست فردا در آنكارا میزبان ملك سلمان پادشاه عربستان است و روز چهارشنبه با نورسلطان نظربایف رئیس جمهوری قزاقستان دیدار خواهد كرد.
رئیس جمهوری تركیه گفت: به دنبال نشست سران سازمان همكاری اسلامی نیز با كشور همسایه ایران سومین نشست شورای عالی همكاری را برگزار خواهند كرد.
اولین نشست این شورا در جریان اولین سفر حسن روحانی رئیس جمهوری ایران به تركیه در در خرداد ماه سال ۹۳ در آنكارا و دومین آن در فروردین ماه سال گذشته در تهران برگزار شده است.
این نشست در واقع به مفهوم نشست مشترك هیات وزیران به ریاست روسای جمهوری ایران و تركیه می باشد و انتظار می رود شمار مهمی از وزرای كابینه ایران و تركیه در این نشست حضور داشته باشند.
سومین نشست شورای عالی همكاری ایران و تركیه به دنبال سفر اواخر اسفند ماه گذشته احمد داوداوغلو نخست وزیر تركیه به تهران در راس ۵ وزیر كابینه و هیات بلندپایه ای متشكل از نمایندگان بخش خصوصی و دولتی برگزار می شود.
در آن نشست مقامات دو كشور هم در خصوص برگزاری بیست و پنجمین دور كمیسیون مشترك اقتصادی ایران و تركیه و هم سومین نشست شورای عالی همكاری تصمیم گرفته بودند.
نشست سه روز كمیسیون با حضور محمود واعظی نماینده ویژه رئیس جمهوری در امور تركیه و وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در روزهای پنجشنبه، جمعه و شنبه گذشته در آنكارا و قونیه برگزار شد.
لینک خبر: https://marznews.com/?p=97857
مرزنیوز به نقل از تابناک قرهباغ نام منطقهای در همسایگی ایران در ناحیه شمالی است که به دلایل مختلف از دیرباز تاکنون همواره مورد توجه بوده است. قرهباغ (به ترکی آذربایجانی) یا آرتساخ (به زبان ارمنی) نام منطقهای کوهستانی در همسایگی شمال ایران است.
این نام برگرفته از دو کلمه قره و باغ است؛ بر خلاف تصور عموم کلمه «قره» در ترکی علاوه بر معنای سیاه، به معنای بزرگ نیز هست و کلمه «باغ» نیز به همان معنی مصطلح در فارسی است. از اینرو، قره باغ به منطقه یا محلی گفته میشود که در آنجا باغهای وسیع و انبوه وجود داشته و رنگ سبز درختان نیز متمایل به سیاه است. این نام برای نخستین بار در اسناد متعلق به قرن ۱۲ میلادی ذکر شده است. علاوه بر این، یکی از قدیمیترین اقامتگاههای انسانهای اولیه به نام «غار آزیخ» در کوههای قرهباغ کشف شده است.
موقعیت جغرافیایی
منطقه قرهباغ در همسایگی شمالغرب ایران و در شمال رود ارس قرار دارد. قلمرو این منطقه از رشتهکوه قفقاز کوچک شروع شده و تا اراضی واقع در میان رودهای ارس و کر ادامه مییابد. این منطقه کوهستانی مساحتی بالغ بر ۴،۳۷۸ کیلومترمربع دارد و بر اساس آخرین سرشماری انجام گرفته در سال ۱۹۸۹، شمار جمعیتی آن در حدود ۱۸۹۰۲۹ نفر بوده است. از شهرهای مهم این منطقه میتوان به خانکندی و شوشا اشاره کرد. با وجود احاطه قلمرو قرهباغ با کوهستانهای مرتفع و دشواری حمل و نقل و ارتباط به این منطقه؛منابع و ثروتهای زیرزمینی ارزشمندی نظیر معادن و جنگلها و زمینهای حاصلخیز دارد. این منطقه به دلیل پستی و بلندیهای آن اقالیم مختلفی دارد، ولی بیشتر دارای مناطق زمستانی ملایم و تابستانی گرم و خنک است.
فرهنگ
قرهباغ با وجود ترکیب قومیتی مختلف از وحدت فرهنگی برخوردار بوده است و این مسئله را میتوان در نمونه صنایع دستی نظیر قالیچهها و سفالهای موجود مشاهده کرد. همچنین مکتب موسیقی قرهباغ شهرت بسیاری دارد.
تاریخچه
منطقه قرهباغ در دوران صفویه جز قلمرو ایران محسوب میشد، اما پس از انعقاد قرارداد گلستان و ترکمنچای به روسیه تزاری واگذار شد. روسها پس از انعقاد این دو قرارداد، ارامنه ایرانی را به مناطق تحت تسلط خود کوچانده و مناطق مسلماننشین ایروان و قرهباغ را برای اسکان ارامنه تازهوارد در نظر گرفتند. به دنبال وقوع جنگهای عثمانی و روسیه، جمعیت ارامنه مناطق شرقی امپراطوری عثمانی با روسها متفق شده و علیه دولت عثمانی وارد جنگ شدند. به دنبال پیروزیهای ارامنه در این جنگ، مجبور به مهاجرت به داخل مرزهای روسیه شده و ترکیب جمعیتی خاننشین ایروان و قرهباغ را به نفع ارامنه تغییر دادند.
پس از این واقعه، قرهباغ به منطقهای عمدتا ارمنینشین تبدیل شد، ولی با استقلال ارمنستان و آذربایجان از امپراطوری روسیه در سال ۱۹۱۸ اختلاف بر سر حاکمیت این منطقه آغاز شد. با تثبیت سلطه و قدرت اتحاد جماهیر شوروی، این حکومت در سال ۱۹۲۳ اوبلاست (استان) خودمختار قرهباغ کوهستانی را درون جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی ایجاد کرد.
در آخرین سالهای حکومت اتحاد شوروی مجددا اختلافها بر سر این منطقه بالا گرفت و حتی پس از سقوط این حکومت در سال ۱۹۹۱ میلادی و اعلام استقلال قرهباغ درگیریها شدت بیشتری گرفت. در سال ۱۹۹۴، نیروهای ارمنی توانستند بخشهایی از منطقه قرهباغ را به اشغال خود درآورده و این جنگ خونین با گرفتن جان ۳۵۰۰۰ نفر، در نهایت، با اعلام آتشبس به پایان برسد. امروزه نیز مقامهای این کشور خود را کشوری مستقلی میدانند، ولی با این وجود، سازمان ملل و هیچ کشوری دیگری این استقلال را به رسمیت نشناخته است.
تغییرات جمعیتی
توام با دشمنی شکل گرفته بین روس ها و قاجاریان، سیاست های دولت تزاری روسیه در راستای حمایت از جمعیت مسیحیان خارج از قلمرو روسیه قرار گرفته بود که موجب جلب توجه هرچه بیشتر ارامنه به سوی روسیه شد. حتی قبل از جنگ های ایران و روس در سال ۱۷۹۳ ارامنه با ارسال نامه و گسیل هیئت از روسیه تقاضای کمک کردند و در زمان کاترین کبیر فرمانی باری اعطای تسهیلات برای مهاجرت ارامنه به قفقاز صادر شد. در عوض محبت روس ها نسبت به ارامنه سراسقف ارمنی ار. گیوتینسکی در ۲۲ می ۱۷۹۶ از ارامنۀ دربند خواست که دلاوری خود را نزد روس ها اثبات و خود را از تسلط مسلمانان آزاد سازند. ریمسکی کویساکوف، ژنرال ارتش روسیه ضمن تقدیر از تلاش های سر اسقف اظهار امیدواری می کند که ارامنه تدارکات ارتش روسیه را به رود کر بیاورند. نقشی که ارامنه در پیشروی روس ها به گنجه داشتند نیز بسیار مهم بوده است.
در این زمینه سویتوخوفسکی به نامه ای اشاره می کند که در آن ورتسف-داشکف به نیکلای دوم امپراطور روسیه در مورد خدمات ارامنه می نویسد:
خط مشی روسیه از زمان پطر کبیر مبتنی بر حسن نیت با ارامنه بوده است که ایشان نیز با کمک های همه جانبه خود در طول جنگ ها آن را جبران کرده اند.
ارامنه بعد از افتادن قفقاز به دست روسیه به ایفای نقش خود ادامه داده و در راستای سیاست های روسیه تزاری در دوره های مختلف در مناطق مسلمان نشین سکنی یافتند. در بیانیه ای که لازاروف در حین جنگ های ۱۸۲۸-۱۸۲۹ روس و عثمانی خطاب به ارامنه ایران و عثمانی صادر کرده است آنها را به زندگی توام با امنیت و سعادت در محال های ایروان، نخجوان و قره باغ و در اختیار داشتن مزارع حاصلخیز و معافیت از مالیات ها وعده می دهد.
در عهده نامه هایی مانند گلستان و ترکمانچای نیز در جهت تسهیل مهاجرت ارامنه به قفقاز موادی گنجانده شده بود که در عهد نامه ادرنه در سال ۱۸۲۹ که یکسال بعد از ترکمانچای و بین روسیه و عثمانی منقعد شد، نیز چنین مواردی تکرار شد. در این زمان تنها مشکل پذیرش مهاجرین از طرف ساکنین بود که در برخی اسناد وجود نگرانی در بین روس ها را تایید می کند. در قسمتی از نامه گریبادوف به پاسکویچ فرماندار قفقاز در طی همین جنگ نوشته است که:
ماباید مسلمانان را قانع سازیم که این وضع موقتی است و باید ترس آنها را از اینکه ارامنه ممکن است زمین هایی را که در آن اسکان داده شده اند برای همیشه تصاحب کنند،از بین ببریم.
همراه با تضعیف نفوذ قاجار در قفقاز مهاجرت مسلمانان به سمت قسمت های خارج از قلمرویی که تحت نفوذ تزارها قرار گرفته بود، شروع شده بود که یکی از این بخش ها قره باغ بود. در زمان جنگ های دوم ایران و روس عباس میرزا ایلاتی را از قره باغ به داخل ایران کوچانید. باکیخانوف در این زمینه می نویسد:
نایب السلطنه عزیمت قراباغ کرده جمعی را به سرکردگی امیرخان قاجار و به اتفاق جعفر قلی آقا به کوچانیدن جبرئیللو و سایر ایلات قراباغ مامور.
همچنین در سال ۱۸۱۶ میلادی و در میانه جنگ ایران روس ۴ هزار خانوار مسلمان به همراه ابوالفتح آقا، پسر ابراهیم خلیل خان، قره باغ را ترک کردند اولین منبع رسمی درباره جمعیت قره باغ مربوط به سرشماری ۱۸۰۵ است جمعیت آن ده هزار خانوار نفر ذکر شده است. در سال ۱۸۰۸ در نتیجه جنگ ایران و روس جمعیت قره باغ به ۷ هزار و ۷۴۷ خانوار کاهش می یابد و درست بعد ار معاهده گلستان ۳۹۰ خانوار ارمنی در شوشا اسکان داده شدند. در سال ۱۸۲۳ از ۶۲۵ روستای قره باغ ۴۷۸ روستا مسلمان نشین گزارش شده است. بنا به گفته رضوانی نیز حدود ۳۵ تا ۴۵ هزار ارمنی از ایران به جنوب قفقاز مهاجرت کردند.
یک هیئت انگلیسی که بعد از جنگ های ایران و روس از شوشی دیدار کرده است، گزارش می دهد که عمده ساکنان شهر مسلمان و عموما شیعه هستند. بنا به نوشته توماس داول ۹۰ درصد جمعیت شوشا تا همین اواخر و قبل از شروع جنگ قره باغ نیز مسلمان بوده است.
بر اساس آماری که موگیلوسکی و ژنرال ارملوف در سال ۱۸۲۳ ارائه داده اند در ایالت قره باغ ۹۰ هزار نفر در ۶۰۰ روستا زندگی می کردند که ۱۵۰ تا از آنها ارمنی نشین بوده اند. همچنین در شهر شوشی هزار و ۴۸ خانوار مسلمان و ۴۷۹ خانوار ارمنی زندگی می کرده اند.
بنابه گفته امیر احمدی بر اساس سرشماری نفوس سال ۱۸۹۸ در قره باغ ۵۴ هزار و ۸۷۱ خانوار وجود داشت است که ۲۹ هزار و ۳۵۰ خانوار آذربایجانی بوده اند به این ترتیب جمعیت ارامنۀ قره باغ از ۹ درصد در سال ۱۸۲۳، به ۳۵ درصد در میانه قرن نوزدهم، ۴۰ درصد در اواخر قرن نوزدهم رسیده که در پایان جنگ جهانی اول به ۷۰ درصد جمعیت قره باغ افزایش پیدا کرده است.
بعد از آن نیز سیاست مهاجرت ارامنه منجر به این شد که نهایتاً در سال ۱۹۷۹ حدود ۷۶ درصد از جمعیت قره باغ را ارامنه تشکیل می دادند این رقم در سال ۱۹۹۴ بعد از اخراج کامل آذربایجانی ها از قره باغ به ۱۰۰ رسیده است. همچنین با وجود اینکه جمعیت خود ارمنستان در طی سال های جنگ و بعد از آن دائماً رو به کاهش بوده است، جمعیت قره باغ همواره افزایش داشته است.
وضعیت فعلی
در تقسیمات اداری شوروی بخشی از جمهوری آذربایجان بود. در سال ۱۹۸۸ نیروهای ارمنی جنگ خود را برای تصرف این زمینها آغاز کردند. مدتی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جنگ تشدید شد، و در سال ۱۹۹۴ پس از اینکه ارتش ارمنستان این بخشها را به تصرف خود در آورد، جنگ با آتشبس تمام شد.
مقامات این ناحیه خود را یک کشور مستقل میدانند، ولی تا امروز هیچ کشوری این جمهوری خودخوانده را به رسمیت نشناختهاست. سازمان ملل نیز هنوز این ناحیه را بخشی از خاک جمهوری آذربایجان میداند و در مکالمات رسمی و غیر رسمی در جهان (از جمله ایران) در هنگام نام بردن از این ناحیه یا رهبران آن، با لفظ «خودمختار» بیان میشود.
از زمان اشغال قره باغ تاکنون، شورای امنیت سازمان ملل چهار قطعنامه صادر کرده است. قطعنامه ۸۲۲ شورای امنیت سازمان ملل متحد که در تاریخ ۳۰ آوریل ۱۹۹۳ طی نشست ۳۲ام با ۱۵ رای موافق، ۰ مخالف و ۰ رای ممتنع تصویب شد. در این قطعنامه بر غیر قابل قبول بودن تغییر مرزهای بین المللی و ممنوعیت توسل به زور در تصرف سرزمین های دیگر کشورها تاکیده شده و در بند یک آن خواستار توقف هرچه فوری همه مخاصمات و فعالیت های خصمانه و بر قراری آتش بس دائم و همچنین خروج فوری نیروهای اشغالگر از کلبجر و سایر نقاط اشغالی جمهوری آذربایجان شده است
در قطعنامه ۸۵۳ شورای امنیت سازمان ملل متحد که در تاریخ ۲۹ ژوئیه ۱۹۹۳ طی نشست ۵۹ام با ۱۵ رای موافق، ۰ مخالف و ۰ ممتنع تصویب شد، بر حاکمیت و تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان و سایر کشورهای منطقه تاکید شده است. در بند یک این قطعنامه، تصرف منطقه آقدام و سایر مناطقی که در آن زمان از قلمرو جمهوری آذربایجان به اشغال در آمده است، محکوم شده است. در بند ۳ همین قطعنامه نیز توقف فوری همه مخاصمات و عقب نشینی بی قید و شرط نیروهای اشغالگر از منطقه آغدام و دیگر مناطق اشغالی آذربایجان آمده است. در بند نهم نیز از دولت ارمنستان خواسته شده است که با اعمال نفوذ موثر بر قره باغ جهت رسیدن به توافق در اجرای قطعنامه ۸۲۲ و ۸۳۵ و پذیرش طرح پیشنهادی گروه مینسک توسط طرف ارمنی اقدام کند.
قطعنامه ۸۷۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد که در تاریخ ۱۴ اکتبر ۱۹۹۳ طی نشست ۹۲ام با ۱۵ رای موافق، ۰ مخالف و ۰ ممتنع تصویب شد، دوباره بر قطعنامه های ۸۲۲ و ۸۵۳ تاکید شده است. در بند اول از طرفین خواسته شده است با گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری در اروپا برای برقراری آتش بس دائم و موثر با همکاری و مساعدت فدراسیون روسیه همکاری کنند. در بند ۱۲ آمده است که موضوع اشغال اراضی جمهوری آذربایجان به صورت فعال در شورای امنیت مورد بررسی قرار گیرد.
قطعنامه ۸۸۴ شورای امنیت سازمان ملل متحد در تاریخ ۱۲ نوامبر ۱۹۹۳ طی نشست ۳۳۱۳ام با ۱۵ رای موافق، ۰ مخالف و ۰ ممتنع تصویب شد. در این قطعنامه از تشدید مخاصمات مسلحانه به عنوان نقض آتش بس و کاربرد نیروی نظامی در پاسخ به این نقض، به ویژه منطقه زنگیلان و هورادیز جمهوری آذربایجان ابراز نگرانی شده و بر حاکمیت و تمامیت ارضی تاکید و بر غیر قابل تغییر بودن مرزهای بین المللی و ممنوعیت توسل به زور جهت تصرف سرزمین دیگران تاکید شده است. در بند دوم از دولت ارمنستان می خواهد از نفوذ خود بر ارامنه قره باغ برای به دست آوردن رضایت آنان استفاده نموده و با اتکا به قطعنامه های ۸۲۲، ۸۵۳ و ۸۷۴ تضمین نماید که عوامل درگیر در مناقشه از عملیات استفاده ننمایند.
در یکی از آخرین اقدامات بین المللی در خصو مناقشه قره باغ، پارلمان اروپا در نشست ۲۳ اکتبر خود در استراسبورگ به اصلاحیه قطعنامه ای در خصوص تقویت روابط با کشورهای عضو برنامه همسایگی شرقی و همچنین موفقیت ها و ناکامی های موجود رای مثبت داد. در بند ۱۶ این قطعنامه همچنین به مناقشات موجود در مناطق عضو برنامه همسایگی شرقی اشاره شده است و بر مشارکت فعال اتحادیه اروپا در حل مسالمت آمیز این مناقشات تاکید کرده و موضع خود را در قبال اشغال خاک یک کشور از سوی کشوری دیگر یادآور شده است. در متن این قطعنامه به ویژه تاکید شده، که حل مناقشه قره باغ باید بر اساس چهار قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که در سال ۱۹۹۳ و بر اساس اصول گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا و اصول مندرج در بیانیه مشترک ۱۰ ژوئیه ۲۰۰۹ در لاکویلا صورت پذیرد.
لینک خبر: https://marznews.com/?p=97697
مرزنیوز به نقل از تراز ،وزیر کشور پاکستان روز شنبه به رسانههای این کشور هشدار داد از دشمن جلوه دادن ایران با پاکستان خودداری کنند.
به نوشته روزنامه «نیشن» چاپ پاکستان، «نثار علی خان» وزیر کشور پاکستان در نشست خبری یک روز بعد از دیدار با سفیر ایران در این کشور گفت: «ایران در برهههای دشوار کنار پاکستان ایستاده است. رییس جمهور ایران نیز گفته است که امنیت پاکستان امنیت ایران است.»
بنابر این گزارش، نیروهای امنیتی، اطلاعاتی پاکستان چند روز پیش فردی بنام «بوشن یادیو» دستگیر کردند که در گذرنامه او نامش «حسین مبارک پتیل» درج شده و با روادید جعلی ایرانی از طریق بندر چابهار وارد ایالت بلوچستان شده بود.
وزیر دفاع پاکستان با بیان نگرانی سفیر ایران از گزارشهای مغرضانه رسانههای پاکستانی در زمینه قضیه جاسوس هندی گفت: «من به سفیر ایران گفتم که ما رسانههایی آزاد داریم که حتی از خطای ما نیز چشم پوشی نمیکنند.»
وی با هشدار به رسانههای این کشور گفت، در حالیکه برخی منفعت طلبان خواهان لطمه زدن به روابط دو کشور بردار هستند، باید به دنبال اتخاذ جانب احتیاط در حفظ منافع کشور بود.
این مقام ارشد دولت پاکستان همچنین به رسانههای این کشور توصیه کرد تا از خبرسازی جعلی در رابطه با ایران و دستگیری جاسوس هندی صرفنظر کرده و از تصور اینکه تهران تسهیل کننده عملیات جاسوس هندی بوده و یا در این امر کوتاهی کرده صرف نظر کنند.
وزیر کشور پاکستان در خاتمه گفت: «این امر موضوعی حساس بین دو کشور برادر است و به طور منطقی حل و فصل میشود. مشکل ما در این موضوع هند و نه ایران است.»
لینک خبر: https://marznews.com/?p=97589
مرز نیوز به نقل از تابناک معاون آسیا ، اقیانوسیه و مشترک المنافع وزارت امورخارجه در تشریح دستاوردهای سفر رئیس جمهوری به پاکستان گفت: گسترش روابط و توسعه همکاری ها با همسایگان جزء اولویت های سیاست خارجی دولت است و سفر رئیس جمهوری به پاکستان نیز در همین راستا انجام شده و دستاوردهای آن بسیار قابل توجه بوده است.
آنچه باعث شده هشیاری در شناخت بموقع تهدید، به خنثی سازی قطعی تهدیدها نیز منجر شود، ساختار امنیتی بسیار در هم تنیده ایران است که بر خلاف کشورهای اروپایی در چند ایستگاه خلاصه نمیشود و یک تور اطلاعاتی در سراسر کشور است؛ توری که تاکنون هیچ داعشی نتوانسته از آن بگذرد و امنیت ایران را به خطر اندازند.
مرزنیوز به نقل از تابناک وحشت اروپا را فراگرفته و آمریکاییها نیز نگرانند تا حملات تازه داعش در خاک این کشور رقم بخورد؛ اما کمتر شهروند ایرانی پیدا میشود که این روزها نگرانی از حملات مشابه داعش در خاک ایران داشته باشد؛ تفاوتی که به واسطه استراتژیهای متفاوت امنیتی رخ داده است.
داعش قلب اروپا را هدف قرار داده و با انتشار ویدیویی تأکید کرده تا زمانی که حملات هوایی ائتلاف نظامی آمریکا و اروپا به داعش کامل و برای همیشه متوقف نشود و غربیها داعش را برای پیشروی و تسلط بر خاک عراق و سوریه آزاد نگذارند، به این حملات در وسعت و کثرت بیشتر ادامه میدهند.
امنیت ملی به عنوان تابعی از منافع ملی، مفهوم سیال و بسیار پیچیده و مکرراً در حال تغییر است، زیرا تهدیدهای ضدامنیتی مکرراً در حال تغییر شکل، رفتار و مختصات هستند و به تناسب شکل تهدیدات امنیتی برای هر ملت، خطوط قرمز سیالی دارد؛ اما تنها تشخیص مختصات این خطوط قرمز حائز اهمیت نیست، بلکه زمانسنجی و سرعت عمل در تعیین خطوط قرمز امنیت ملی نیز به عنوان تشخیص این مرزهای حیاتی با اهمیت است.
ایران نخستین حاکمیتی بود که به خطر تروریستهای صادر شده به سوریه ـ که عمدتاً سوری نبودند و از فضای اعتراضات این کشور به عنوان بستری برای ایجاد جنگ داخلی استفاده کردند ـ پی برد؛ تروریستهایی که پس از وانمود کردن به شکلگیری یک جنگ داخلی، به مرور پوست انداختند و اکنون علاوه بر داعش و جبهه النصره، بیش از صد گروه تروریستی حاصل این پوست اندازی است.
جامعه اطلاعاتی و نهادهای نظامی کشورمان توانستند بموقع خطر تروریسمی که تهدید بالقوه برای ثبات کشورمان بود، تشخیص دهند و پیش از آنکه داعش ظهور و بروزی با این وسعت داشته باشد و مرزهایش تا عمق خاک عراق گسترانیده شود، همکاری امنیتی ایران با سوریه به سرعت گسترده شده بود.
پس از گسترش و تقویت این همکاری امنیتی، تروریستهایی که حساسترین نهادهای سوریه را در دمشق هدف قرار داده بودند، با حضور مؤثر ایران و حزب الله لبنان به سرعت عقب رانده شدند و حافظان ایران به جای آنکه در خانه دفاع کنند، مرزهای تهدید را صدها کیلومتر دورتر از مرزهای رسمی ایران قرار دادند و همین رویکرد را نیز در عراق با بسیج نیروهای مردمی عراق در پیش گرفتند.
بدین ترتیب در دورانی که کشورهای غربی قصد داشتند این افراطیترین موجودات را برای ساقط کردن اسد و البته حذف پایگاههای روسیه از خاک سوریه و کنار دریای مدیترانه به کار ببندند، تشکیلات تروریستی به مراتب پیچیدهتر و مدرنتر از القاعده شکل گرفت و به سرعت از سکون امنیت در اروپا و آمریکا برای عضوگیری استفاده کرد.
در واقع متولیان امنیت ملی کشورمان با تکیه بر بازوهای اطلاعاتی و نظامی، نه تنها زودتر تهدید تازه امنیت ملی برای ایران را که ابتدا سراغ کشورهای همسو با ایران در منطقه رفته بود، شناسایی کردند، بلکه علاوه بر شناخت بموقع تهدید، واکنشی به وسعت این تهدید را در دستور کار قرار دادند.
هرچند این واکنش در آغاز حتی برای برخی روشنفکران کشورمان و اشخاص فاقد توانمندی تحلیل عمق استراتژیک ایران و ناآشنا به نسبت میان فضای امنیتی ایران و فضای امنیتی منطقه قابل هضم نبود، زمانی که داعش و سایر گروههای تروریستی با جنایتهای بیسابقهشان نمود عینیتری یافتند، اهمیت نقش آفرینی سریع و وسیع ایران در قبال تروریسم مشخص و ارزش این موقعیت شناسی در برخورد با این تهدید عیان شد.