آب، کم است. آب در همه نقاط کشور کم است و در خوزستان هم، چنین است. گفته می شود که این استان یکی از ۱۰ استان اول کشور از لحاظ شدت خشکسالی به شمار می آید.
مرزنیوز به نقل از ایرنا:چالش کم آبی در چند سال اخیر، بیشتر خود را نشان می دهد. گاهی هموطنی، لیوانی از آب کدر را به جای آب شرب، و گاهی نیز کشاورزی رنجیده خاطر و دلسوزی برای دسترنجش، از مزرعه در حال خشک شدن عکسی می گیرد و در فضای مجازی منتشر می کند.
وقتی عکس یک لیوان پر از آب کدر یا مزرعه ای در حال خشک شدن در فضای مجازی منتشر می شود ممکن است شماری از هموطنان مسئولان به ویژه مسئولان سازمان آب و برق و نیز اداره آب و فاضلاب(آبفا) را متهم کنند و تقصیر را گردن آنان بیاندازند.
اما واقعیت چیز دیگری است. واقعیت این است که همیشه نمی توان تمام تقصیرات را به گردن مسئولان مربوطه گذاشت؛ چرا که آنان هم به اندازه کافی زحمت می کشند و از هیچ تلاشی برای رساندن آبی با کیفیت و کمیت خوب، به دست مصرف کننده، فروگذار نیستند. پس چرا کمبود آب، رخ می دهد؟ علل مختلفی بر این امر مترتب است. مثل وقتی که مدیریت مصرف خوبی نداریم، وقتی که برداشت های غیر مجاز از آب می شود و دست مسئولان سازمان آب و برق بسته می شود. مثل وقتی که کم آبی و نیاز زیاد به آن پایش را روی گلوی قوانین قدیمی می گذارد و نمی شود در این چالش های قانونی، نفس کشید.
مثل وقتی که داریوش بهارلویی، مدیر برنامه ریزی آب سدهای سازمان آب و برق خوزستان به طرح ممنوعیت کشت برنج در استان خوزستان با توجه به کم آبی اشاره می کند اما بعد می بیند کشاورز برنج کار بدون توجه به چنین طرحی ، برنج می کارد. بعد هم سوالی برای بهارلویی پیش می آید که چه کند؟ آیا آب را به شالیزار کشاورز خوزستانی برساند یا نه؟
بهارلویی می گوید: یک راهش این است که به این کشاورز آب ندهیم! اما مگر می شود؟
چرا بهارلویی و دیگر مسئولان و کارشناسان سازمان آب و برق نمی توانند دست رد به سینه کشاورز برنج کار خوزستانی بزنند؟ چرا ؛ وقتی این مقام مسئول در سازمان آب و برق می گوید؛ آب را بیش از حد نیاز شهروندان به شبکه توزیع می رسانند و باز هم گاهی اوقات برای هموطن خوزستانی، کم است. چرا همیشه نمی توان جلو فعالیت شبانه موتور پمپ های غیر مجاز را گرفت؟ چرا آب شرب گاهی اوقات کدر می شود؟
داریوش بهارلویی، مدیر برنامه ریزی آب سدهای معاونت مطالبات پایه در طرح های جامع منابع آب سازمان آب و برق و علی شریفی مدیر برنامه ریزی آب این سازمان به این سوالات در گفت و گویی با خبرنگار اعزامی ایرنا به اهواز پاسخ می دهند.
**تامین آب در تابستان از مهم ترین چالش های بخش منابع آب در استان است
شریفی، هر چند تاکید می کند که انجام طرح ها و برنامه ریزی های این اداره، تامین آب با کمیت و کیفیت خوب برای مصرف کنندگان است در عین حال یکی از مهمترین چالش هایی که گریبان بخش منابع آب در استان را هم گرفته است همین تامین آب با کیفیت و کمیت مناسب در تابستان بیان می کند.
شریفی، سال گذشته را یکی از خشک ترین سال های آبی بیان کرد به گونه ای که استانداری خوزستان، کمیته مدیریت بحران خشکسالی یا ستاد خشکسالی را تشکیل داد و همه نهاد های مربوطه مشارکت کردند که اداره آب و برق و جهادکشاورزی از جمله این دستگاه های عضو ستاد خشکسالی بودند.
شریفی هرچند به طرح آبرسانی غدیر اشاره می کند که در استان خوزستان در حال اجرا است اما باز هم چالش هایی را بیان می کند که با آن روبر هستند.
او می گوید: خوزستان، استانی است که بالاترین میانگین درجه حرارت را در سطح کشور دارد، میزان تبخیر آب در این استان بسیار بالاست و به تبع آن مصرف آب در تابستان چه به لحاظ کشاورزی و چه به لحاظ شرب و مصارف دیگر بسیار بالا می رود. همزمان ما کشت های پرمصرفی در استان داریم مثل نیشکر، شلتوک و ذرت باعث می شود که مصرف آب بسیار بالایی داشته باشیم و در پی آن تنش های آبی بسیار بالایی هم داریم.علاوه بر این بحث کیفی آب هم هست. بخش زیادی از مصرف آب شرب روستایی ما به صورت مستقیم از رودخانه برداشت می شود و رودخانه باید علاوه بر اینکه کمیت آن حفظ شود کیفیت آن هم بررسی شود.
او اظهار می دارد: خشکسالی هایی که در ۱۰ سال گذشته در استان خوزستان حادث شده است، برنامه ریزی های ما را دچار تنش کرده است اما باز تامین آب شرب، در وهله نخست اقدامات ما قرار دارد. از طرفی هم از طریق هماهنگی با سازمان جهاد کشاورزی به جهت اصلاح الگوی کشت، سعی می کنیم آب کشت های پر مصرف را نیز تامین کنیم.
صحبت از کشاورزی که می شود، بهارلویی به مدیریت مصرف آب در مزرعه چه تاکید ها که نمی کند. او به اجرای روش های جدید در کشت مثل خشکه کاری در کشت شلتوک و جایگزین کردن کشت هایی اشاره می کند که آب کمتری لازم دارد و تمام این ها را مدیریت مصرف آب در کشاورزی می داند. پرسشی که مطرح است این است که در سطح استان این نوع مدیریت تا چه حد به اجرا گذاشته می شود؟
**همکاری های بین بخشی موقع کم آبی چگونه است؟
بهارلویی، مدیریت آب و تعامل دستگاه ها و ارتباط آن با این مدیریت را مثل بحث ترافیک بیان می کند و می افزاید: ممکن است بگوییم مسئولیت ترافیک با شهرداری یا پلیس است اما می بینیم که ۲۱ دستگاه دیگر با آن در ارتباط هستند. واقعیت این است که فقط وزارت نیرو نیست بلکه سایر سازمان ها هم باید به وظایف خود عمل کنند؛ ضمن اینکه یک طرف این قضیه نیز مردم قرار دارند.
او برای این همکاری های بین بخشی اظهار می دارد: در کشورمان متاسفانه به علت نگاه بخشی در جاهایی که به نفع ماست تعامل داریم و اگر به ضررمان بود تعامل نداریم. یک وقت هایی نیز که اقدامات دستگاه ها در تقابل قرار می گیرند. به عنوان مثال استان خوزستان یکی از قطب های کشاورزی در کشور است و به وزارت جهاد کشاورزی هم تکلیف می شود که فلان میزان تن گندم باید به عنون مثال در خوزستان تولید شود. گندم هم آب می خواهد. این تکلیف در تقابل با منابع آبی محدود قرار می گیرد. چرا که منابع آبی، کفاف فلان میزان تولید گندم را نمی دهد. این در حالی است که باید در ازای هر لیتر آبی که مصرف می کنیم محصولی را تولید کنیم که ارزشمند باشد.
بهارلویی ادامه می دهد: دولت در زمان حاضر، ممنوعیت کشت برنج به جز استان مازندران و گیلان را اعلام کرده است این در حالی است که این ممنوعیت با تنش های اجتماعی شدیدی به ویژه در استان های اصفهان و خوزستان مواجه شده است. این استان ها از دیرباز کشت برنج داشته اند. زمین هایی در این استان ها وجود دارد که تک محصولی است و فقط در آنها برنج کاشته شده است. بنابراین می بینیم این طرح یعنی ممنوعیت کشت برنج، طرح بسیار پیچیده ای است که جوانب مختلفی دارد و باید تمام اجزا و جوانب را در نظر گرفت. ما همزمان نمی توانیم طرح را جلو ببریم. این تنش در سال پیش هم بود. در حالی که به شدت با کمبود آب مواجه بودیم ، برنج در خوزستان کاشته شد و کسی نتوانست از آن جلوگیری کند.
این مقام مسئول در سازمان آب و برق خوزستان به کاهش سرمایه اجتماعی هم اشاره می کند اینکه مردم، دیگر چندان، اعتمادی به نهادهای دولتی ندارند. ما طرح هایی داشتیم که به رغم تاکید و ورود شورای تامین استان، باز هم اجرا نشد، چون مردم با آن تقابل کرده بودند. باید در این مواقع با مردم چه کنیم؟ وقتی محدودیت منابع آب داریم و می گوییم در این منطقه کشت شلتوک انجام نشود می بینیم که کشت می شود. آیا می توانیم مثلا یک کشاورز را به خاطر کشت برنج در این کم آبی، زندانی کنیم؟
** تمام برنامه ریزی های ما بهم می ریزد!
بهارلویی می گوید: ما به صورت مستقیم با کشاورز ارتباط نداریم و این کار را معاونت حفاظت سازمان انجام می دهد اما به هر حال وقتی کشت پرمصرفی مثل برنج در استان انجام می شود، تمام برنامه ریزی های ما بهم می ریزد. نماینده های مجلس و مردم از یک طرف فشار وارد می کنند. بارها ائمه جمعه پشت تریبون صحبت می کنند و فشار پشت فشار که ما به عنوان دستگاه اجرایی دولت، باید آب را برای فلان منطقه با کشت محصولی آب بر را تامین کنیم. این در حالی است که منابع آب، کفاف کشت آب بری مثل برنج را نمی دهد.
او وقتی این حرف ها را می زند و از فشارهای متفاوت برای تامین آب کشت پر آب همچون برنج سخن می گویدِ، نفسی عمیق می کشد و خدا را شکر می کند که امسال بارندگی داشتیم. «اگر خدا لطف نمی کرد و بارندگی نداشتیم استان خوزستان با چالش های شدید تری از حیث تامین آب مواجه می شد».
**وقتی در این کم آبی، برنج کاشته می شود، چه می کنید؟
بهارلویی در پاسخ به این سوال اظهار می دارد: درست در همین جا است که چالش شروع می شود. چه کاری می توانیم انجام دهیم؟ یک راهش این است که آب ندهیم اما مگر می شود؟ تا آنجایی که اجازه داریم و همکاری نهادهای قضایی را داشته باشیم، برخورد قانونی می کنیم . مثلا موتور پمپ های غیر مجاز را جمع آوری می کنیم.
او ادامه می دهد: ما نمی گوییم هیچ کشت و کاری نشود. اصلا چیزی تحت عنوان نباید نیست. بلکه ما می گوییم باید الگوی کشت مناسب داشته باشیم. برخی مناطق تک محصولی است و به عنوان مثال زمینش به درد کشت شلتوک می خورد. ما می گوییم در نحوه کشت تغییر ایجاد شود یا روش های نوین دیگری که من متخصص آن نیستم و متخصصان دیگر در کشاوزی می دانند، اجرا شود. مثلا کشاورز می تواند برنجی را بکارد که آب کمتری بخواهد.
**کاشت حبوبات به جای برنج!
و اما شریفی، مدیر برنامه ریزی آب این سازمان به کشت های جایگزین اشاره می کند که می توان به جای برنج آنها را به عمل آورد اما مساله ای در این کشت ها وجود دارد. این مساله ، چیست؟
او می گوید: جهاد کشاورزی در خصوص کشت جایگزین اعلام کرده است که به عنوان مثال به جای برنج، حبوبات کاشته شود. این در حالی است که کشاورز این ارزیابی را دارد که اگر حبوبات بکارد، درآمد آن در مقابل شلتوک عددی نیست و معلوم نیست بازار آن به خوبی برنج باشد یا خیر. به همین خاطر دوباره به سراغ کشت شلتوک می رود؛ چرا که مطمئن است محصول برنج، تضمینی است و عین پول نقد می ماند. آنوقت ما باید چه کنیم؟ فرض کنید زمینی در اطراف خرمشهر، بالای ۳۰۰ کیلومتر با سد دز یا سد کرخه فاصله دارد و سازمان ما باید ۳۰۰ کیلومتر آب را با ظرفیت مناسبی به کشاورز برساند تا در این کم آبی بتواند شلتوک بکارد. شما فکر می کنید چه حجم آبی راباید به دست کشاورز و زمینش برسانیم؟
شریفی، البته یاد آور می شود که این تغییر الگو بر عهده جهاد کشاورزی است و اینکه در زمان حاضر کشاورزانی هم در خوزستان بسر می برند که الگوی کشت را تغییر داده اند و حتی به عنوان کشاورز نمونه معرفی شده اند اما مساله این است که این تغییر الگو در مقابل هزاران هکتاری که در استان کشت می شود خیلی کم است.
گفت و گو به مناطق زیر کشت که می رسد بهارلویی هم اظهار می دارد: ما دقیقا نمی دانیم در منطقه مان چقدر زمین زیر کشت داریم. الان از من بپرسید من یک میزان را می گویم و سازمانی دیگر میزانی دیگر را اعلام می کند وقتی ما عدد دقیقی برای میزان زیر کشت نداریم چگونه می توانیم در برنامه های تامین آب موفق باشیم ، درست است که حرکتی خزنده داریم اما موفقیت مطلوبی نداریم.
لازم به ذکر است شریفی، سطح زیرکشت در خوزستان را حدود یک میلیون هکتار بیان می کند.
** قوانین قدیمی برای شرایط جدید
بهارلویی، همچنین جلوگیری از برداشت غیر مجاز از آب را نیز از چالش های آبی استان بیان می کند. اینکه طول رودخانه در استان خوزستان طولانی است و گاهی ممکن است طول یک رودخانه به ۳۰۰ کیلومتر هم برسد.
تصور کنید رودخانه ای ۳۰۰ کیلومتر طول دارد و شبانه عده ای موتور پمپ هایی را در جای جای این رودخانه فعال می کنند تا آب غیر مجاز را منتقل کنند. مساله این است که آیا نیروی انسانی سازمان آب و برق کفاف جلوگیری از فعالیت های شبانه متخلفان را می دهد؟ به همین علت است که بهارلویی جلوگیری از این برداشت غیر مجاز را چالش مهم دیگر سازمان متبوعش، عنوان می کند.
او البته به پلیس آب هم اشاره می کند و اینکه گشت های بازرسی، مدام منطقه را برای تخلفاتی همچون برداشت غیر مجاز آب رصد می کنند اما وقتی که این پلیس می خواهد اقدامی علیه متخلف انجام دهد ممکن است با مشکل قانونی مواجه شود. فرض کنید کشاورزی، محصولی مثل برنج را در مزرعه خود دارد اگر ما به زمین او آب ندهیم او نیز مبنی بر اینکه به او آب نداده ایم از ما شکایت می کند و خیلی وقت ها، دادگاه علیه ما (سازمان آب) حکم می دهد و مجبوریم خسارت هم بدهیم . علت عمده این ها « به روز» نبودن قوانین حاکم بر آب در کشور است. باید بپرسیم آیا این قوانین جوابگوی نیازهای امروزی هست یا خیر؟ قانون ما به ۳۰ سال، پیش بر می گردد از همین رو به نظر می رسد قانون، اثر گذاری خود را از دست داده است.
** آب یک کالای با ارزش است
سازمان آب و برق خوزستان مثل همتایان خود در استان های دیگر وظیفه اش رساندن آب به شبکه توزیع است اما مسئولان آن هنوز معتقدند که آب، ارزش خود را آن طور که باید و شاید، میان هموطنان پیدا نکرده است. بهارلویی می گوید: خیلی ها ارزش واقعی آب و برق را نمی دانند. وقتی آب برای مردم ارزش نداشته باشد هر طرحی هم بخواهیم اجرا کنیم ممکن است با شکست مواجه شود.
او می افزاید: فرض کنید کشاورز، برنج را می کارد و فلان میزان سود می کند، حال، یک میلیون تومان هم جریمه بابت آب بدهد، بابت این جریمه ناراحت نیست این نکته نشان می دهد که برای او آب با این کمبود، ارزشی ندارد. یا نمونه ای دیگر که کشاورز، چاه غیر مجاز می زند و جریمه اش را هم می دهد. در شهر هم همینطور است. با آب شرب، خودرو و حیاط خانه را می شویند و جریمه اش را هم می دهند.
** سازمان آب و برق و شبکه های نامناسب توزیع آب
سازمان آب و برق و مسئولانی همچون بهارلویی و شریفی فقط با کشاورزان و تقابل برنامه ها با کشت و کار مشکل ندارند. یک چالش مهم دیگر هم دارند و آن، شبکه های نامناسب توزیع آب است که به جان برنامه ریزی های این سازمان مهم افتاده است.
بهارلویی به جز دغدغه تامین کیفیت آب به بحث توزیع آن در سطح شهر می پردازد اینکه چقدر با شبکه توزیع آب مشکل دارند به گونه ای که مجبورند به خاطر این شبکه نامناسب و قدیمی توزیع آب، آب زیادی را به شهر برسانند که قسمت عمده آن در این شبکه ، هدر می رود.
او اینگونه مطلب یاد شده را توضیح می دهد: ما با این شبکه نامناسب توزیع آب باید بیشتر از آنچه که مورد نیاز است، آب، توزیع کنیم تا مصرف شود. یعنی اگر در هر روز ۱۸۰ تا ۲۲۰ لیتر متوسط مصرف آب برای هر فردی باشد، باید تا سه برابر آن میزان یعنی ۷۰۰ لیتر، آب برسانیم تا فرد بتواند ۲۲۰ لیتر آب را دریافت کند! چرا که در فرایند توزیع، به دلیل فرسودگی خطوط لوله هدر رفت آب داریم.
او ادامه می دهد: همین اهواز را در نظر بگیرید با شبکه توزیع آب این شهر که خیلی قدیمی است. لوله ها دچار شکستگی شده است و هدر رفت آب، زیاد است. این در حالی است که با کمبود منابع آب مواجهیم و با این مشکلاتی که داریم اگر بخواهیم برای هر فرد به میزان ۲۲۰ لیتر در روز آب برسانیم که درست هم هست به دلیل قدیمی بودن شبکه و هدر رفت آب، این میزان آب به دست مصرف کننده نمی رسد و باید حتما حدود ۷۰۰ لیتر آب به شبکه تزریق کنیم تا ۲۲۰ لیتر به دست مصرف کننده برسد. حال، شما این را در نظر بگیرید که اگر در گذشته نزدیک به ۳۰ میلیارد متر مربع آورد رودخانه ها را داشتیم الان به ۱۶ میلیارد متر مربع رسیده است.
خلاصه و لب مطلب بهارلویی در این بخش این است که آب را به اندازه کافی می رسانیم اما چون با مشکل شبکه قدیمی توزیع آب مواجهیم آنوقت است که ممکن است با بحران آب در آبادان و خرمشهر مواجه شویم.
اینکه میانگین سن این شبکه ها در استان چقدر است، بهارلویی و همکارانش آماری ندارند، ولی بهارلویی می گوید که باید این آمار را از معاونت آبرسانی سازمان آب و برق گرفت و آنچه مطمئن است اینکه مثلا عمر شبکه توزیع آب در شهر اهواز به حدود ۵۰ سال می رسد.
شریفی، هم در این خصوص می گوید: اهواز به مرور توسعه یافته است. برخی محله ها مثل نادری و عامری، بیش از ۵۰ سال از عمرشان می گذرد و در عوض برخی مناطق مثل منطقه گلستان، قدمتی ۲۰ ساله دارد. بنابراین باید این شبکه ها، جدید و به روز رسانی شود و اما بالاخره هدر رفت آب در شبکه ها وجود دارد. وقتی شبکه های۲۰ سال پیش درست شده است قطعا با تکنولوژی ۲۰ سال پیش است. به هر حال باید شبکه ها بازسازی و به روز شود. این، برعهده آبفا (سازمان آب و فاضلاب) است و وظیفه سازمان آب و برق، رساندن آب تا مبادی ورودی شهر ها و توزیع آن با آبفا است.
بهارلویی هم می گوید: مهم این است که مصرف، زیاد است. برخی از شهرهای استان را گزارش داده اند که بالای ۷۰۰ لیتر و گاهی تا هزار لیتر هم در روز مصرف آب برای هر فرد را داشته اند.
لازم به ذکر است که شبکه های توزیع آب شهری برعهده شرکت آبفا یا آب و فاضلاب است.
**ورود مستقیم فاضلاب به رودخانه
شریفی همچنین از کیفیت آب و تامین آن می گوید؛ اینکه بیشتر اوقات برای جاهایی مثل کشاورزی و شرب مردم از رودخانه برداشت می کنند اما بعد با مشکلی مواجه می شوند و آن ورود مستقیم فاضلاب به رودخانه در شهر هایی مثل اهواز است.
به گفته شریفی، یک وقت هایی کیفیت آب، در شهری مثل آبادان، خراب می شود و مردم آب کدر یا شور دریافت می کنند یک علت آن این است که تصفیه خانه می خواهد آب را برداشت کند اما می بیند که EC (هدایت الکتریکی آب نشان دهنده میزان املاح هادی موجود در آب) آب روی پنج هزار است و تصفیه خانه هر چقدر که بخواهد آب را شیرین کند نمی تواند آب شیرین بدهد و آن وقت آبی که به مردم می دهد، مثلا شور است. بنابراین این انتظار را دارند که آب رودخانه، شیرین شود این به این معنا است که آب را به رودخانه از طریق سد، اضافه کنیم. در این میان اتفاقی که می افتد این است که یک عده آب را به صورت غیر مجاز و زیاد برداشت می کنند و از طرفی فاضلاب هم وارد رودخانه می شود.
بهارلویی در مورد اینکه چرا آب کدر می شود، قبل از هر چیز خاطرنشان می کند که این را مسئولان آبفا باید جواب بدهند اما اظهار می دارد که یک زمان هایی هست که سیلاب رخ می دهد، آب کدر می شود.
**ظرفیت پایین تصفیه خانه ها
بالاخره آب باید جایی تصفیه شود که به گفته شریفی، تصفیه و تصفیه خانه های آب بر عهده آبفا است. اینکه چرا با وجود تصفیه خانه ها باز هم آب کدر گاهی اوقات به دست مصرف کننده می رسد جوابی دارد که شریفی به آن می پردازد.
او می افزاید: آب کدر وارد تصفیه خانه می شود. دراین میان، زمانی برای ماندن همین آب تصفیه خانه در نظر گرفته می شود؛ یعنی آب باید به مدت ۲۴ ساعت در حوضچه هایی بماند، بعد ته نشین شود و بعد از آن باید به آن کلر زده شود تا به سیستم شهری و روستایی وارد شود و مردم مصرف کنند. وقتی آب رودخانه بر اثر سیلاب یا بارندگی، گل آلود می شود به زمان بیشتری برای ماندن در حوضچه نیاز دارد چون مصرف بالا است و مسئولان مربوطه نمی رسند این کار را انجام دهند و می بینیم که آب، گاهی کیفیت لازم را ندارد.
بهارلویی هم در ادامه صحبت های شریفی اضافه می کند: کدورت ، گاهی اوقات خیلی بالا می رود و با اینکه مواد را برای رفع آن، به آب می زنند باز هم کفاف نمی دهد؛ ضمن اینکه مواد را باید تا یک حدی به آب بزنند و بیش از حد مواد زدن به آب ، مجاز نیست.
او خاطرنشان می کند: ما در کشورمان توسعه ناهمگون داشته ایم و ظرفیت ها نیز به اندازه توسعه ما رشد نکرده است. جمعیت شهر ما (اهواز) به دو میلیون نفر رسیده است اما نتوانسته ایم به علل مختلف، ظرفیت ها مثل ظرفیت تصفیه خانه را بالا ببریم.
این مقام مسئول سازمان آب و برق خوزستان یاد آور می شود: نمی توان این ادعا را داشت که باید کیفیت آب بالا برود و از طرفی هم کارخانه ای احداث کرد که فاضلاب آن به همان رودخانه ای بریزد که می خواهیم از آن، آب برداشت کنیم. این را نمی شود همسویی نام گذاشت. در زمان حاضر به عنوان مثال پساب طرح توسعه نیشکر وارد رودخانه می شود و بعد هم می خواهند کیفیت آب شرب بالا باشد چگونه این امر میسر می شود؟ مجبور می شویم آب بیشتری در رودخانه بریزیم تا خودپالایی رودخانه بالا برود از یک طرف منابع آبی محدود است.
او ادامه می دهد: به عنوان نمونه، رودخانه کرخه از چهار، پنج استان می گذارد و روی چنین رودخانه ای از بالادست خوزستان بارگذاری می شود مثلا سد روی آن می گذارند بدون اینکه در نظر بگیرند که این رودخانه چقدر ظرفیت دارد و همچنین بحث های اقتصادی را هم لحاظ نمی کنند. از طرف دیگر در پایین دست رودخانه که خوزستان است هم سیاست های دیگری را دنبال می کنند بعد می گویند با کمبود آب چه کنیم؟ اینجا یک معادله ای وجود دارد که نمی توان با چهار تا مجهول حل کرد. الان ما هم در بالادست خوزستان یک نوع توسعه و در پایین دست هم توسعه های دیگر را داریم و آن وقت می خواهیم توسعه را با آب، حل کنیم . اصلا آیا این مساله قابل حل است؟
از نظر این کارشناس آب، تمام آب کارون را اگر ببرید اصفهان، ۱۰ سال دیگر باز هم مشکل دارند. چون سیاست ها در بالا دست هیچ تغییری نکرده است. مشکل آب در این مناطق تا زمانی که سیاست ها تغییر نکند، حل نمی شود.
** با سد گتوند چه کنیم؟
بهارلویی در پایان این جلسه گفت و گو در خصوص این سوال که با سد گتوند چه باید کرد اول از همه به منافع این سد اشاره می کند و می گوید:این سد یک منافعی دارد مثلا جلوی سیلاب را می گیرد و تولید انرژی می کند که نمی توان آن را نادیده گرفت. بیش از دو هزار میلیارد تومان برای ساخت این سد هزینه شده است.
و اما مضرات این سد که بهارلویی درباره آن می گوید؛ سر مضرات و منافع این سد ، دعواست. می گویند آب در این سد شور است. اینکه با این شوری چه کنیم؟ ، شورایعالی آب کشور تصمیم گرفت که داوری روی این موضوع را به دانشگاه تهران بسپارد. نتایج بررسی دانشگاه تهرانی ها هم این است که با مدیریت مخزن و آب در سد می توان اثرات این شوری را کاهش داد.
به گفته او، همین اظهار نظر در خصوص سد یاد شده، هم منتقدانی دارد. برخی می گویند که اگر شوری کاهش یابد، باز هم اما اثر آن ذره ذره بعد از چند سال روی سلامتی معلوم می شود انگار داریم به تدریج سم وارد بدن مردم می کنیم.
او همچنین در خصوص طرح های دیگر برای سد گتوند هم اظهار می دارد : اینکه طرح های تکمیلی دیگر هم باشد من در جریان نیستم.
**آب هست اما کم است
مخلص کلام اینکه کسی منکر این نیست که آب نیست؛ بلکه آب هست اما کم است و باید آن را صحیح مدیریت کرد. یک قصه تکراری هم داریم و آن همکاری های بین بخشی است هر جا که موردی چه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی یا فرهنگی را که بخواهیم بررسی کنیم جایی به همکاری های بین بخشی وصل می شویم. در آب و مصرف و مدیریت آن نیز به این همکاری ها نیاز داریم که از مهلکه کمبود شدید آب و خشکسالی جان سالم به در بریم.
مدیریت مصرف چیزی است که بهارلویی و شریفی به آن تاکید دارند. اینکه کشاورزان به سراغ روش های جدید کشت بروند یا در پی محصولی بروند که آب کمتری نیاز دارد. از طرفی هم به همدیگر کمک کنیم تا جلو برداشت غیر مجاز ازآب یک رودخانه گرفته شود. قوانین آب در کشور را با سیاست های روز اصلاح کنیم که کم و کاستی زیاد دارد.
وقتی هم که طرحی می دهیم جنبه های مختلف آن را بررسی کنیم. وقتی می گوییم آب کم است از یک استان هم انتظار نداشته باشیم که فلان میزان گندم را کشت کند. شبکه های توزیع آب را اصلاح، ترمیم و بازسازی کنیم. به هر حال درست نیست در جایی ۷۰۰ لیتر برای هر شهروند ، آب به شبکه توزیع شود تا ۲۲۰ لیتر دست او را بگیرد و بعد ضعف مدیریت را به گردن مردم بیاندازیم.
باید ظرفیت تصفیه خانه ها را بالا ببریم تا آب با کیفیت تری به دست مصرف کننده برسد و خیلی اقدامات دیگر… بالاخره آب هست اما کم است.
لیلا خطیب زاده