از دیدگاه «سیگورد نیوبائر Sigurd Neubauer » کارشناس مسایل خاورمیانه، سال ۲۰۱۵ میلادی شاید سال تغییر بنیادین در خاورمیانه باشد و دلیل آن بهبود احتمالی روابط ایران و عربستان سعودی است و عوامل زیادی رسیدن این لحظه و واقعه ی مهم را رقم زده است.
سیگورد نیوبائر در تحلیلی که در تازه ترین شماره ی نشریه «فارین افرز/ امور خارجی» زیر نظر شورای روابط خارجی آمریکا، منتشر شد علل و عوامل بهبود احتمالی روابط تهران – ریاض پس از درگذشت ملک عبدالله و اعلان پادشاهی ملک سلمان را بررسی کرده است که پایین تر به برخی از این عوامل اشاره می شود:
عامل نخست انتخاب «حسن روحانی» در سال ۲۰۱۳ میلادی (۱۳۹۲ خورشیدی) به ریاست جمهوری ایران است. وی با هدف کاهش تنش میان ایران و بسیاری از کشورهای همسایه عرب در حوزه خلیج فارس راهبرد «تعامل سازنده» و «لبخند سیاستمدارانه» را آغاز کرد. حتی «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران برای عرض تسلیت پس از درگذشت ملک عبدالله به عربستان رفت.
عامل دوم موضوع توافق موقت هسته ای ایران و گروه ۱+۵ است که موقعیت عربستان سعودی را به عنوان قدرت بالقوه منطقه تضعیف کرد و رتبه ایران را به عنوان قدرت بین المللی در حال ظهور، افزایش داد.
عامل سوم ظهور گروه (تروریستی) داعش در عراق و سوریه است که برای ایران و عربستان و تشکیلات آن تهدیدی اساسی به شمار می رود.
عامل چهارم ناامیدی واشنگتن از بهبود وضعیت خاورمیانه است که موجب شد کشورهای حوزه خلیج فارس از حمایت آمریکا محروم شوند و آنها با پی بردن به موقعیت برتر ایران راه دیگری غیر از بهبود روابط با تهران ندارند.
عامل پنجم نیز روی کار آمدن جانشین ملک عبدالله یعنی ملک سلمان است.
اما با وجود بروز منافع مشترک از جمله شکست داعش، منطقی نیست که انتظار داشته باشیم همه این عوامل خیلی زود به بهبود سریع روابط ایران و عربستان منجر شود. به ویژه با در نظرگرفتن خصومت های دو طرف از زمان پیروزی انقلاب اسلامی و ملاحظات راهبردی که هر یک از کشورها از آن پیروی می کنند.
* پیشینه ی روابط تهران – ریاض
روابط ایران و عربستان از مدت ها پیش و در دولت محمود احمدی نژاد روز به روز بدتر شد. برای امیرنشین های سنی ریاست جمهوری احمدی نژاد آزاردهنده بود. وی با لفاظی، بارها اهداف برتری جویانه تهران را به کشورهای همسایه ایران یادآوری می کرد. بهار عربی که به نظر می رسید توازن قدیمی سیاسی و قومیتی خاورمیانه را تضعیف می کند تنش ها را تشدید کرد. حمایت ایران از نظام بشار اسد رییس جمهوری سوریه و دولت نوری المالکی نخست وزیر پیشین عراق به عنوان متحدان منطقه ای ایران باعث شد هر ۲ کشور یادشده و همچنین لبنان و یمن تا پایان سال ۲۰۱۴ میلادی قدرت برتر را کسب کنند.
عربستان سعودی در زمان زمامداری ملک عبدالله در حالی که به ظاهر نشان می داد روابط خوبی با ایران دارد پشت پرده برای کنترل نفوذ ایران تلاش می کرد. ریاض از قدرت نرم و ارزهای معتبر و همچنین نیروی نظامی خود علیه آن چه «دخالت واقعی یا احتمالی ایران در بحرین و یمن» می خواند، استفاده کرد. تهران نیز به نوبه خود ترجیح داد روابط صمیمانه را با ریاض حفظ کند در حالی که از راه های گوناگون برای تضعیف قدرت رقیب گام برمی داشت.
شرایط اما پس از انتخاب روحانی در مسیر تغییر، حرکت کرد. وی برای پایان دادن به ادعای انزوای بین المللی و منطقه ای ایران و به ویژه لغو تحریم های اقتصادی علیه ایران تلاش کرد. روحانی با کوشش برای اختلاف افکنی میان دشمنان ایران و کاهش تنش بین ایران و بسیاری از کشورهای حاشیه خلیج فارس این کار را کرد. وی از اختلافات موجود بین بعضی از کشورهای کوچک تر حاشیه خلیج فارس با عربستان سعودی استفاده کرد تا مانع از تشکیل جبهه ای متحد بین آنها علیه ایران شود؛ روش او این بود که آنها را از بابت تغییر در زمان متقاعد کند و به آنها نشان دهد با بهبود رابطه با ایران وضعیت بهتری خواهند داشت.
در همان حال برای ایران مهم بود که تصویر منفی ساختگی علیه خود را تغییر دهد و برای رسیدن به این هدف تهران باید به کشورهای عرب خلیج فارس البته به شکلی محدود نزدیک می شد. راهبرد «لبخند سیاستمدارانه» ی ایران شامل سفرهای خارجی رییس جمهوری و وزیر امور خارجه این کشور، مصاحبه، چاپ مقاله در رسانه های کشورهای عربی، اظهار نظر در مورد لزوم حفظ وحدت و همیاری در جهان اسلام و حتی امضای توافق نامه های تجاری و گردشگری با کشورهای منطقه بوده است. کمی پیش از امضای توافق موقت هسته ای در نوامبر ۲۰۱۳ میلادی (آذر ماه ۱۳۹۲ خورشیدی)، تهران برای کاهش تنش ها تلاش کرد. محمد جواد ظریف در مقاله ای در روزنامه ای با گرایش های عربی از کشورهای همسایه ایران خواست تا نظم نوین منطقه ای را بدون دخالت خارجی پدید آورند.
* رسیدن به توافق
رخدادهای عراق و سوریه کشورهای سنی و عرب را بار دیگر به هم نزدیک کرد. بسیاری از کشورهای حاشیه خلیج فارس از بابت این که مخالفان نتوانستند اسد را شکست دهند نگران اند زیرا ممکن است به توافق ریاض با تهران در مورد آینده سیاسی سوریه منجر شود. نزدیک شدن رهبر جبهه سنی ها (عربستان) با شیعیان (ایران) همچنین می تواند بر شرایط عراق تاثیر گذارد. در همین حال همکاری بی صدای ایران و عربستان سعودی از مدت ها قبل به انتخاب رییس جمهوری جدید در عراق منتهی شده که این تغییر می تواند به مبارزه با داعش کمک کند.
امیرنشین های خلیج فارس با نگرانی پیشروی های سرزمینی داعش را دنبال می کنند. تا وقتی داعش تنها عراق را تهدید می کرد و ایران با سختی، منابع خود را برای مبارزه با آن تخصیص می داد، این کشورها خوشحال بودند. اما اکنون که داعش، منافع همین کشورهای عربی از جمله سرزمین عربستان سعودی را هدف قرار داده، وضعیت به کلی تغییر کرده است. کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان شاید بخواهند مخفیانه با ایران همکاری کنند تا مطمئن شوند تندروهای داعش قدرت خود را به کشورهای دیگر گسترش نخواهند داد. ۲ کشور در گذشته اثبات کرده اند عملگرا هستند و می توانند مواضع خود را در صورت لزوم تغییر دهند.
در همین راستا ظریف در دیدار با سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان سعودی در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل که در سپتامبر ۲۰۱۴ (مهر ۱۳۹۲) برگزار شد فصل تازه ای در روابط ۲ کشور را نوید داد اما فیصل محتاط بود و اظهارات خود را بر ضرورت پیوستن نیروها برای مبارزه با داعش متمرکز کرد و یادآور شد: «باور داریم که باید از اشتباهات گذشته به منظور مهار بحران جاری بپرهیزیم». اما در مذاکرات سطح بالا در مورد داعش بحث در زمینه قیمت نفت مباحث را منحرف کرد. نشست دوروزه به میزبانی عمان در دسامبر ۲۰۱۴ (آذر ۱۳۹۲) با ترشرویی پایان یافت زیرا هیات سعودی و هیات ایرانی بر سر کاهش قیمت نفت اختلاف نظر داشتند.
عربستان سعودی در زمان حکمرانی ملک عبدالله به عنوان قدرت مهم سازمان کشورهای تولید کننده نفت (اوپک)، دلیل کاهش قیمت نفت بوده است. با آن که گفته می شود سیاست انرژی ریاض تا حدی در واکنش به انقلاب فراکینگ (روش جدید استخراج نفت و گاز) در آمریکای شمالی اتخاذ شد، انگیزه مهم تر شکست اراده راسخ ایران و از این راه توقف نیات منطقه ای تهران بود. تعدادی از تصمیم گیرندگان سعودی تصور می کردند کاهش قیمت نفت با آسیب رساندن به اقتصاد ایران منافع ریاض را تامین می کند.
با این همه، ایران و عربستان سعودی خط مشی های مختلفی در زمینه سیاست خارجی اتخاذ کرده اند که شامل مولفه های همکاری و رویارویی می شود. آنها با این رویکرد به تدریج روابط خود را بهبود می بخشند؛ در حالی که همزمان قدرت منطقه ای شان را حفظ می کنند. ۲ شریک قدیمی و جدید، مسیر به نسبت طولانی را پیش از رسیدن به آشتی تاریخی پیش رو دارند اما به هر حال بهبود رابطه ی تهران – ریاض و حتی همکاری نصفه و نیمه ی آن ها می تواند به حل بعضی از دشوارترین درگیری های منطقه بیانجامد.