تهدید دولت ترامپ به خروج ازپیمان منع موشکهای هستهای میان برد در حالی به موضوع مهم و راهبردی میان آمریکا و روسیه تبدیل شده که به نظر می رسد مسکو و واشنگتن هریک با اهداف متفاوتی دست به این اقدامات می زنند.
مرزنیوز به نقل از ایرنا:توافق های محدودسازی راهبردی تسلیحاتی به ویژه در حوزه موشک های بالستیک میان آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی به عنوان دو قدرت بزرگ نظامی دوران جنگ سرد همواره به عنوان وزنه توازن راهبردی عمل کرده است . در همان زمان توافق هایی نظیر پیمان موشکهای ضد بالستیک(سالت)وپیمان منع موشکهای هستهای میان برد(IFN)طی سال های ۱۹۷۲و ۱۹۸۷میلادی انجام شد که وضعیت نیروهای راهبردی هر دو طرف را متوازن کرد.
اما فتیله این توافق ها بار دیگر از میانه گدازه های جنگ سرد و در گرماگرم اختلافات میان کاخ سفید و کرملین زمانی روشن شد که ‘دونالد ترامپ’ رییس جمهوری آمریکا روسیه را به خروج ازپیمان منع موشکهای هستهای میان بردبه دلیل انچه نقض این پیمان ازسوی مسکوانجام گرفته است ، ‘ولادیمیر پوتین’ رئیس جمهوری روسیه نیز گفت که روسیه در صورت خروج واشنگتن از پیمان منع موشک های هسته ای کوتاه و میان برد، به این اقدام پاسخ خواهد داد.
چندی نگذشته بود که ‘مایک پمپئو’ وزیر خارجه آمریکا گفت که واشنگتن ظرف ۶۰ روز تعهدات خود در پیمان منع موشک های هسته ای میان برد را تعلیق می کند.
پمپئو که برای دیدار با اعضای ناتو به بروکسل پایتخت بلژیک سفر کرده بود، روسیه را به «فریبکاری در اجرای تعهدات مربوط به کنترل تسلیحات» متهم کرده و افزود، واشنگتن پس از ۶ ماه هشدار، ظرف ۶۰ روز خروج از این پیمان را آغاز خواهد کرد.
«سرگئی کاراکایف» فرمانده نیروی موشک های راهبردی روسیه روز دوشنبه در گفت وگو با روزنامه روسی کراسنایا زویوزدا وابسته به وزارت دفاع روسیه گفت: پیامدهای خروج آمریکا از پیمان منع موشک های هسته ای کوتاه و میان برد در طراحی ها و برنامه ریزی برای بکارگیری نیروی هسته ای راهبردی روسیه مدنظر قرار می گیرد.
مقام روس تصریح کرد: وظایف نیروی موشک های راهبردی روسیه برای تامین بازدارندگی هسته ای، در رابطه با خروج آمریکا از پیمان منع موشک های هسته ای کوتاه و میان برد تغییر نخواهد کرد.
وی افزود:امروز موشک های قاره پیمای بالستیکی نیروی موشک های راهبردی روسیه مسیرکوتاهی را (برای رسیدن به هدف) دارند و به پیشرفته ترین وسایل برای عبور از سیستم های پدافند موشکی مجهز هستند که شناسایی و رهگیری این موشک ها برای دشمن را دشوار می کند.
مقام روس تصریح کرد: توانمندی هسته ای روسیه و آمریکا از زمان امضای قرارداد استارت-یک بیش از سه برابر کاهش یافته است. همزمان با آن آمریکا بطورمستمر توانمندی پدافند موشکی خود را افزایش داد وبه این وسیله موازنه موجود بین تسلیحات تهاجمی ودفاعی را به نفع خود بر هم زد.
کاراکایف درهمین حال گفت که مراکز پدافند موشکی آمریکا در اروپا در محدوده قابل دسترس برای تسلیحات تهاجمی روسیه قرار دارد.
پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد(IFN) در سال ۱۹۸۷در واشنگتن میان رهبران ایالاتمتحده واتحاد جماهیر شوروی برای حذف موشکهای میانبرد و کوتاه برد امضا شد و رونالد ریگان، رئیسجمهور وقت آمریکا و میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی آن را امضا کردهاند. این پیمان تولید و آزمایش موشکهای کوتاه برد ۵۰۰کیلومتر تا میانبردهایی ۵۵۰۰کیلومتری را منع میکرد.
سامانه های موشکی همواره برای بسیاری ازکشورها به عنوان طرح هایی با برد راهبردی محسوب می شود چراکه این نوع از سامانه ها به عنوان عوامل بازدارنده حملات از دور، کارکردی چندوجهی از جمله دستیابی به بازدارندگی راهبردی و بازدارندگی تاکتیکی پیدا می کنند. بنابراین با وجود چنین ابزاری، کشورها می توانند سیاست خارجی خود را در فضای عملیاتی و با برد گسترده تری تعریف کنند.
در این ارتباط، آمریکا و روسیه دو کشوری هستند که هر دو دارای سامانه های موشکی و سامانه های دفاع موشکی هستند و تلاش هر دو برای محدودسازی یکدیگر درفضای راهبردی ادامه دار است.اما دراین میان آمریکا ویژگی متمایز دیگری نیز دارد و آن تلاش برای بهره گیری ازاین تسلیحات برای مهار کشورها در قالب های راهبردی است. طرح سپر دفاع موشکی ناتو را شاید بتوان از جمله اولین طرح هایی دانست که آمریکا تلاش می کند تا در اروپا و به ویژه اروپای شرقی با هدف محدوسازی تحرکات راهبردی روسیه مستقر کند.
در آن زمان نیز، روسیه استقرار سامانه موشکی آمریکا در قاره اروپا به ویژه در مناطق همجوار مرزهای خود را تهدید جدی برای امنیت خود می داند.
اما از دیگر سو، روس ها نیز با تغییر راهبرد هسته ای خود، دست به بازسازی توان نظامی در این حوزه زده و ظرفیت های موشک های بالستیک را افزایش دادند.
اما نقطه آغاز این بازی بزرگ نظامی زمانی کلید خورد که رئیس جمهوری آمریکا برای نخستین بار بعد از سه دهه، برنامه ریزی برای ساخت کلاهک های هسته ای جدید را در دستورکار قرار داد و بودجه سنگینی را برای آن در نظر گرفت.
در سند بررسی وضعیت هسته ای آمریکا، دولت ترامپ برای تولید سلاح های هسته ای به ویژه بمب های اتمی کوچک برنامه ریزی کرد. ترامپ بیش از ۱۰۰۰میلیارد دلار را برای بهسازی و نوآوری در راهبردها و تاسیسات هسته ای آمریکا تا سال ۲۰۴۶ اختصاص داد.
به نظر می رسد که هدف گذاری دولت ترامپ در خروج از این توافق ها در سه شکل عمده باشد؛ نخست اینکه دولت ترامپ همواره توافق های پیش از خود را توافق هایی ناقص و ضعیف ارزیابی می کند و ترامپ و مشاوران سیاسی وی تلاش می کنند توافق هایی تازه را انجام دهند تا خود را در مقام نقطه آغازین قدرت آمریکا معرفی کنند.
دوم اینکه، اهداف راهبردی دولت ترامپ به مانند روسای جمهور پیشین این کشور، پیگیری سیاست محدودسازی در قبال مسکو به ویژه روسیه پوتین است.اکنون پوتین،از سیاست انزواگرایی کنار کشیده و به مانند یک قدرت بزرگ در همه جای جهان از شرق اسیا تا خاورمیانه، اروپا و آمریکای لاتین حضور موثر دارد.
سوم، ترامپ به مانند دونالد ریگان رییس جمهوری پیشین آمریکا به دنبال کشاندن روسیه به یک بازی بزرگ برای مهار قدرت هستند. به ویژه اینکه اکنون تفکر ریگان در سیاست خارجی ترامپ نیز جاری و ساری است.دولت ریگان تلاش کرد تا با راه انداختن مسابقه تسلیحاتی در قبال شوروی بنیان های اقتصادی آن را دچار فروپاشی کند. اکنون نیز واشنگتن در دو مسیر تحریم و مسابقه تسلیحاتی گام برداشته است و باید دید که ایا پوتین روسیه گام در همان راه شوروی خواهد گذاشت؟