یگان حفاظت احمدینژاد از جاده قدیم نخلنقی درحال عبور بودند که به کامیون من برخوردند، کامیون را روبهروی گاراژ پارک کرده بودم. صاحب گاراژ بهشان گفته: این صاحبش رفته تهران دنبال درمان پدرش، خاطرجمع باشید. بمبی چیزی درش نگذاشتهاند. اما رییس یگان ویژه میخواسته قدرتش را نشان دهد. سه تا لودر آوردند برای جابهجایی کامیون و کامیون را از بین بردند. (بیشتر…)