بروز بحران های مختلف در افغانستان، ابعاد متعددی دارند که گاه بازتاب مسایل داخلی وگاهی متاثر ازعوامل خارج بوده و درحوزه های فرهنگی، اجتماعی و مباحث اقتصاد ظهور یافته اند اما رد یک عنصر نقش آفرین در تمام حوادث وجهی مشترک داشته و آن زمینه انگیزشی فساد مالی در این بحرانهاست.
مرزنیوز به نقل از ایرنا:«جان ساپکو» بازرس ویژه برای بازسازی افغانستان، فروردین ماه سال گذشته طی سخنانی در دانشگاه دوک امریکا به بخشی از فساد در فرآیند اداره امور افغانستان اشاره کرد و گفت: «فرماندهان ارتش افغانستان پول غذای سربازانشان و بنزین و جنگ افزار را میدزدند و به طالبان میفروشند و این تمسخرآمیز است که در پایان زنجیره تامین، هراس افکنان قرار دارند.»
او فساد اداری و رهبری ضعیف در ارگانهای امنیتی افغانستان را نگران کننده خوانده و این دو عامل را دلیل اصلی ناکامی نیروهای امینتی افغان برشمرده بود.
ساپکو امسال نیز دوباره در چهارمین نشست سالانه اتحادیه اروپا با حکومت افغانستان که سه شنبه چهارم اردیبهشت ماه جاری در کابل با عنوان « کاهش فساد و پیشرفت صلح» برگزار شد، به نوعی همان سخنان قبلی را تکرارکرد.
او در این جلسه که در ارگ ریاست جمهوری افغانستان جریان داشت و «محمد اشرف غنی» رئیس جمهوری افغانستان و نماینده اتحادیه اروپا هم حضور داشتند گفت:«فساد عنصر اصلی جنگ شده است چرا که به خاطر فساد امکان موفقیت یا برنده شدن در جنگ زیرسوال می رود و همه را با مشکل مواجه میسازد.»
ساپکو اگر چه داستان وجود فساد در فرآیند بازسازی افغانستان به کمک حامیان خارجی را به نوعی تعریف می کند که بخش زیادی از تقصیر به گردن طرف افغان می افتد اما واقعیت آن است که سکه فساد روی دیگری هم دارد که ریشه آن به کشورهای غربی بازمی گردد.
** فساد در قامت عنصر اصلی جنگ
آمار دقیق از مجموع اعتباری که به نام بازسازی افغانستان توسط کشورهای مختلف به عنوان کمک به این کشور حواله می شود، در دست نیست زیرا بخشی از این کمک ها توسط خود حامیان بدون وارد شدن به چرخه مالی دولت مرکزی در بخش هایی که توافق شده؛ هزینه می شوند اما با مرور برخی ارقام که در خبرها منتشر شده می توان نتیجه گرفت که فساد مالی نهان در جنگ افغانستان تنها به سود افغان ها نبوده و شاید چندین برابر آن برای طرف های دیگر حاضر در بحران ها سود داشته است.
ایالات متحده آمریکا مدعی است که به تنهایی تا سال ۲۰۱۶ میلادی حدود ۱۱۷ میلیارد دلار برای بازسازی افغانستان کمک کرده است و این مقدار پول جدا از هزینه نظامی است که رقم آن را سالانه نزدیک به ۴۵ میلیارد دلار تخمین می زنند.
باید در نظر داشت این میزان کمک مورد ادعای آمریکا بیش از هزینهای است که این کشور بعد از جنگ جهانی دوم در قالب طرح مارشال مصرف کرده است.
آمریکا همچنین متعهد شده است که تا سال ۲۰۲۰ میلادی سالانه بین ۵ تا ۶ میلیارد دلار به افغانستان کمک کند.
این ارقام فقط مربوط به آمریکا است و هستند کشورهای دیگری که در فرآیند کمک به افغانستان هر سال مبلغی را هزینه می کنند.
در آن سوی یعنی دولت افغانستان ادعای شفافیت در گردش مالی را مطرح کرده است و برای سال ۱۳۹۷ خورشیدی بودجه افغانستان را با رقمی نزدیک به ۵ میلیارد دلار بسته که از این مبلغ حدود ۵۰ درصد از محل کمک های خارجی تخصیص می یابد.
البته غنی گفته بود که اگر دولت بتواند ظرفیت تامین هزینه های خود را تا سقف ۸ میلیارد دلار از منابع داخلی تضمین کند، افغانستان به خودکفایی خواهد رسید.
مقایسه عددی کمک های آمریکا و هزینه مورد نیاز افغانستان برای نجات نشان می دهد که حفره های متعددی در خاک افغانستان وجود دارد که منابع را می بلعد.
اگر از خاکریز دولت و نیروهای خارجی در صحنه جنگ افغانستان به جبهه مقابل برویم داستان گردش پول کثیف از این هم پیچیده تر می شود.
به نقل از مقامات آمریکایی یکی از شکستهایی که متوجه بخش بازسازی افغانستان شده است موضوع مأموریت مبارزه با مواد مخدر است.
آمریکا ادعا دارد که بیش از ۸ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار تنها برای نابود ساختن بستر تولید مواد مخدر یعنی کشتزارهای خشخاش یا به زبان محلی کوکنارهزینه کرده است اما پس از ۱۷ سال کشت و تولید مواد مخدر در افغانستان نسبت به هر زمان دیگری بیشتر شده و در سال زراعی ۱۳۹۶ برآورد ۹ هزار تن تولید را ثبت کرد.
ارزش مالی این میزان مواد مخدر تولیدی که تنها کمی بیش از ۲ درصد آن توسط پلیس مبارزه با مواد مخدر افغانستان کشف و ضبط شده، در بازار داخلی افغانستان بیش از ۱۱ میلیارد دلار است.
جان نیکلسون فرمانده آمریکایی نیروهای حمایت قاطع ناتو در افغانستان گفته است که تقریباً ۶۰ درصد درآمد طالبان از محل تجارت مواد مخدر تامین می شود.
موضوع این که تولید مواد مخدر به جز طالبان برای چه گروه هایی سود دارد ، خود یک داستان جداگانه و از بحث این گزارش خارج است اما گفتن این نکته لازم است که بدانیم مدیریت هوانوردی آسمان افغانستان بر عهده آمریکاست و این کشور در نقاط مختلف این کشور دارای فرودگاههای مستقل و خارج از دسترس غریبه هاست و بارها کارکنان محلی شاغل در این اردوگاهها مدعی شده اند که هر روز شاهد پروازهای متعدد با محموله های مشکوک از این فرودگاهها به خارج از افغانستان بوده اند.
شاید کمی از منطق روزنامه نگاری خارج و به فیلمنامه نویسی نزدیک شویم اگر بخواهیم تصور کنیم که عرصه جنگ در افغانستان چه شکلی از منظر مالی دارد.
دو جبهه هست که در هر یک سالانه بیش از ۱۰ میلیارد دلار گردش مالی غیر شفاف وجود دارد یک طرف از اساس غیر قابل رسیدگی و فعال در قاچاق مواد مخدر و در سوی دیگر به ظاهر برخوردار از بازرس و ناظر است اما اتلاف منابع و گم شدن پول در آن صدای همه را درآورده است.
هر چند غالب مردم افغانستان از این چرخه های میلیاردی بهره خاصی نمی برند و اگر کسی هم بخواهد به این ارقام نزدیک شود فرقی نمی کند به مخزن کدام جبهه تمایل دارد باید با جانش معامله را تضمین کند، چه سرباز دولتی باشد چه نیروی طالبان. اگر بخواهی معیشت خود را از راه همکاری تامین کنی ، طبیعی است که پای جان نیز به میان می آید.
البته کم نیست تعداد دفعاتی که نهادهایی مانند «اداره بازرسی ویژه آمریکا برای بازسازی افغانستان» موسوم به «سیگار» از وجود فساد در فرآیند هزینه کرد کمک های بین المللی، ابهام در دخل و خرج نیروهای غربی مستقر در افغانستان به رهبری آمریکا و نامطلوب بودن نتایج اعتبارات هزینه شده برای کارهای عمرانی گزارش می دهند اما همواره از تلاش برای مبارزه با این آفت نیز مطرح می شود.
** شعار مقابله با فساد
برخی بازیگران این عرصه پرابهام برای حل مشکل راه حل هم دارند مانند ساپکو، بازرس ویژه آمریکا برای بازسازی افغانستان که میگوید مبارزه با تروریسم اولویت دارد و تأکید میکند که نباید مبارزه با فساد «اولویت دست دوم باشد» چون به گفته وی فساد حکومت افغانستان را از درون میپوساند.
او گفت که در روند مبارزه با فساد، نهادهایی که در این راستا کار میکنند، باید عملکرد مستقلانه داشته و تصمیمشان شنیده شود و این گونه نهادها در کنار استقلال مالی، باید حمایت سیاسی نیز داشته باشند و واقعأ مستقل باشند.
ساپکو به نقش رسانهها و جامعه مدنی در افغانستان اشاره کرده و خواستار ایجاد سیستم حقوقی ضد فساد شده است.
او اگر چه از دولت افغانستان تقدیر کرد بابت گام هایش به سمت شفافیت مالی اما از حکومت افغانستان خواست که پولهای جامعه جهانی را در کارزارهای شخصی در انتخابات پیش رو هزینه نکند و در برنامههای انتخاباتی به جیب شخصی افراد نریزد و تاکید کرد که باید شهروندان افغانستان مطمئن شوند انتخابات شفاف و فراگیر برگزار میشود.
رئیس جمهوری افغانستان نیز در آخرین نشست خود با اتحادیه اروپا در کابل متعهد شد که فرآیندهای حکومت داری را به سمت شفافیت سوق دهد و مدعی شد که امسال شفاف ترین بودجه را ارایه کرده است.
اما واقعا آیا تنها ناظر آمریکا و رئیس جمهوری افغانستان هستند که خواست آنها در بود یا نبود فساد مالی نقش دارد؟ به طور قطع این گونه نیست و در پشت پرده روند بحران در افغانستان با گردش مالی بیش از ۵۰ میلیارد دلار سالانه با ویژگی جنگی که از مهمترین خواص شرایطش ناممکن بودن شمارش شلیک است، افرادی یا گروه هایی هستند که نمی خواهند این در فرصت ساز بسته شود.
منطقی خواهد بود که بپنداریم هستند افراد یا گروه هایی که از ریخت و پاش مالی جاری در افغانستان بهره می برند و آمریکا و همپیمانانش به رغم آگاهی از این مشکل چون تضادی با تامین منافع آنها در منطقه ندارد، چشم خود را بر آن بسته یا حداقل اقدام جدی برای رفع آن نمی کنند.
شماری از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که چون پولشویی در ساختارهای بانکی غرب مشکل و پیچیده است امروز میدان بحران ها در افغانستان عرصه مناسبی برای تکمیل چرخه مالی مورد نیاز سودجویان درشت جهان شده است.
بدیهی است در این گزارش تنها بر اساس معلول ها به دلیلی اشاره شد که شاید هرگز امکان اثبات آنها نباشد اما وجودشان را هم نمی توان انکار کرد مثلا پاسخ این سوال که آمریکای ترامپ زده که آشکارا اعلام می کند اگر کسی از خدمات آنها بهره مند می شود باید هزینه آن را بپردازد، این همه هزینه خود را در افغانستان از کجای خاک بحران زده این کشور جبران و سهم خود را از کجا برداشت می کند.