افزایش حجم عملیات تروریستی داعش در افغانستان در نتیجه احیا و ساماندهی دوباره این گروه تکفیری در سوی دیگر مرزهای کشورمان، از شکست طرح های غربی برای امنیت سازی در افغانستان نشان دارد؛ سال ها حضور نظامی آمریکا، چیزی جز ناامنی و بی ثباتی برای افغان ها به ارمغان نیاورده است.
مرزنیوز به نقل از ایرنا:افغانستان روزهای پرتنشی را از سر می گذراند. در ماه های گذشته داعش در شهرهای مختلف این کشورعملیات های متعدد تروریستی را انجام داده و بر شائبه حضور و تقویت خود در افغانستان صحه گذاشته است.
در تازه ترین عملیات ها، یکشنبه دوم اردیبهشت ماه، حمله ای انتحاری در یک مرکز توزیع شناسنامه در غرب کابل رخ داد و حدود ۵۷ نفر کشته و بیش از صد زخمی به جا گذاشت. داعش مسوولیت این عملیات را بر عهده گرفت. این در حالی است که در نخستین روز فروردین ماه هم داعش مسوولیت یک حمله دیگر در کابل را بر عهده گرفته بود که طی آن ۳۵ نفر کشته شدند. این چندمین حمله تروریستی داعش در افغانستان در ماه های گذشته است که صدها نفر را به کام مرگ فرستاده و امنیت را بیش از پیش دراین کشور به چالش کشیده است.
پس از شکست سهمگین داعش در عراق و سوریه، این گروه تکفیری- تروریستی، افغانستان را به عنوان اردوگاه جدید خود برگزید و عناصر و بازمانه های خود را برای ساماندهی تشکیلاتی مجدد به این کشور آسیایی کوچ داد.
وضعیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی افغانستان، بستر خوبی برای تحقق ظرفیت ها و توانمندی ها و پیاده سازی تفکرات این گروه تروریستی فراهم می کند؛ کشوری توسعه نیافته به لحاظ سیاسی- اجتماعی و فرهنگی و درگیر مشکلات داخلی که خود سال ها است به محلی برای مداخله های خارجی بدل شده و بستری مهیا برای رشد گروه های تروریستی فراهم کرده است.
گروه های تروریستی خودساخته آمریکا در سال ۲۰۰۱ بهانه لازم را برای مداخله جویی غرب در افغانستان فراهم آورد. گروه طالبان، محصول رقابت دو ابر قدرت دوران جنگ سرد بود که از سوی آمریکا برای مبارزه با نفوذ شوروی بنیان نهاده شد و بعدها مانند آتشی به جان منطقه افتاد.
مداخله نظامی آمریکا در افغانستان به بهانه مبارزه با گروه های تروریستی، پس از گذشت ۱۷ سال، نه تنها به کاهش قدرت و نفوذ طالبان منجر نشده، بلکه با تداوم ناامنی و بی ثباتی، زمینه های رشد و نضج نسل تازه گروه های تکفیری- تروریستی مانند داعش را هم فراهم کرده است.
زمانی که داعش خلافت اسلامی را در موصل پایه گذاری کرد، دو برنامه کلان را در دستور کار خود قرار داد؛ ایجاد «خلافت اسلامی» در خاورمیانه و دوم تشکیل «ولایت خراسان» متشکل از قلمرو زیر کنترل خلفای راشدین که گستره وسیعی از قفقاز، چچن، داغستان، ایالت سینکیانگ چین، شمال هند، کشمیر، بنگلادش، افغانستان، پاکستان، ایران، مالزی، اندونزی، میانمار و حتی فلیپین را در بر می گیرد. شکست در اجرایی سازی برنامه نخست، داعش را به سوی عملیاتی سازی برنامه دوم سوق داد. پس از شکست داعش در مرکز خلافت خودخوانده خود در موصل، عناصر داعش به افغانستان کوچ کردند و ولایت خراسان را پایه گذاری کردند.
حال گروه تکفیری تروریستی داعش که در ایجاد بخش غربی خلافت خود به عنوان خلافت اسلامی ناکام ماند، قصد دارد سناریوی خود برای تحقق خلافت اسلامی در بخش های شرقی و آسیای مرکزی را عملیاتی کند و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نخواهد کرد.
داعش این روزها در افغانستان لانه گزیده و در سایه بی توجهی مدعیان مبارزه با تروریسم، به تقویت و سازماندهی دوباره خود مشغول است. داعشی که در افغانستان و سوریه از میان اعضای القاعده عضو گیری می کرد، اکنون در افغانستان با استفاده از خلاء قدرت ناشی از اختلافات درونی دولت وحدت ملی و با بهره گیری از شبکه های مجازی مشغول جذب نیروهای بومی و غیر بومی است. همچنین بخش قابل توجهی از نیروهای داعشی غیر عرب زبان داعشی چون پاکستانیها، افغانها، چچنیها، تاجیکها و ازبکها به افغانستان نقل مکان کرده اند.
این در حالی است که نیروهای طالبان که خود را مالک افغانستان می دانند، به شدت با گروه های داعشی که تحقق ولایت خراسان را در دستور کار دارند، چالش دارند و در جبهه ای مجزا علیه داعشی ها می جنگند، هرچند داعش موفق شده از برخی گروه های تندرو مانند القاعده و دولت اسلامی «حکمتیار» در این کشور عضوگیری کند.
داعش قصد دارد همان سناریویی که در عراق و سوریه پیاده کرد را در افغانستان پیاده کند. مساله افغانستان اما کمی پیچیده تر و بغرنج تر از عراق و سوریه است. این کشور خود سال ها است قربانی جولان گروه های تروریستی است که در سایه مداخله جویی های خارجی، بسترها را برای کنشگری خود در کشور فراهم می بینند.
آمریکا در جریان ۱۷ سال حضور نظامی خود در افغانستان که طولانی ترین تجربه مداخله نظامی این کشور محسوب می شود، راهبردهای متفاوتی را در افغانستان پیاده کرده است؛ راهبردهایی که هیچیک به استقرار ثبات و امنیت در این کشور منجر نشده است.
با روی کار آمدن ترامپ و انتصاب «جیمز متیس» به عنوان وزیر دفاع، این روزها خبرهایی از تغییر راهبرد آمریکا در افغانستان به گوش می رسد؛ راهبردی که بر کاهش حضور نظامی آمریکا در افغانستان و سپردن مسوولیت امنیت کشور به شرکت های خصوصی امنیتی- نظامی چون «بلک واتر» و «دایناکورپ» دلالت دارد.
حضور شرکت های امنیتی با پیشینه ای ابهام آلود در افغانستان، در کنار گسترش حضور گروه های تکفیری در این کشور، از آینده نامعلوم و پرتنش تری در عرصه سیاسی- اجتماعی افغانستان خبر می دهد.