سفر سهروزه وزیر نیرو در روزهای پایانی هفته گذشته به کشور همسایه یعنی عراق که از برخی جهات، همسایهای منحصربهفرد برای ایران است، فرصتی برای پرداختن به موضوع فوق راهبردی و ژئواکونومیک تبادلات برق با کشورهای همسایه است که اهمیت آن هنوز برای بسیاری از آحاد مردم و حتی ردههای مختلف مسئولان، ناشناخته مانده است.
مرزنیوز به نقل از ایرنا:روزنامه شرق در یادداشتی به قلم بهروز پورسینا نویسنده حوزه انرژی آورده است:این یادداشت در سه بخش مرتبط با یکدیگر نوشته شده است.
اول: با آنکه میزبان وزیر نیروی کشورمان در سفر به عراق، وزیر برق این کشور لوی خطیب بود؛ اما وزیر نیرو، بهعنوان نماینده جمهوری اسلامی، علاوه بر مذاکرات بسیار سازنده با وزیر برق عراق، ملاقاتها و گفتوگوهای مهمی با وزیر آبادانی و مسکن این کشور همچنین علی العلاق، رئیس کل بانک مرکزی و نخستوزیر، در این سفر سهروزه داشته است. اردکانیان در مراسم امضای سند همکاریهای برقی ایران و عراق، اظهار کرد: «براساس این سند، چارچوب یک همکاری بلندمدت در زمینه بازسازی صنعت برق عراق شکل گرفته است و این توافق بهعنوان یک روز تاریخی در صنعت برق این کشور ثبت خواهد شد». اینکه چرا این توافق در صنعت برق عراق یک توافق تاریخی است، در ادامه بیشتر روشن میشود.
دوم: ایران اصلیترین نقطه جغرافیایی برای تحقق هاب انرژی الکتریکی و به تعبیر درستتر، تنها کشوری است که ظرفیت جامع و کاملی برای هاب منطقهایشدن برای تبادلات برق را دارد. سابقه تبادلات برق ایران با کشورهای همسایه، به سال ۱۳۷۱ به منطقه نخجوان کشور جمهوری آذربایجان بازمیگردد. از آن زمان تاکنون به دلیل برخورداری از ظرفیتهای متعدد کمنظیر کشورمان، ایران میرود تا هاب انرژی الکتریکی در منطقه شود؛ به همت دولتهای دکتر روحانی، تاکنون این مهم در گامهای بزرگی محقق شده است؛ اما تا رسیدن به هدف هاب منطقهایشدن انرژی الکتریکی تا سال ۱۴۰۰ قدمهای بزرگ دیگری باید برداشت. در میان کشورهای همجوار، ما با کشورهای جمهوری آذربایجان و ارمنستان تبادلات برق هم در بخش واردات و هم در صادرات داریم. از ترکمنستان، خریدار خالص برق هستیم و به کشورهای پاکستان، افغانستان و عراق، فقط فروش و صادرات برق را داریم. درباره صادرات برق به ترکیه، به دلیل مشکلات مالی فیمابین با شرکت خریدار غیردولتی ترکیهای برق از ایران، متأسفانه صادرات برق از سال گذشته تا تعیینتکلیف این موضوع متوقف شده است.
تبادل برق با کشورهای همسایه، تنها یک موضوع صرفا اقتصادی به موازات کمک به تأمین برق مورد نیاز و پیکسایی نیست؛ بلکه ابعاد سیاسی، اجتماعی و امنیتی آن تا آن اندازه اهمیت دارد که استمرار و توسعه این بسته سیاستی، بالقوه میتواند اصلیترین کلید همافزایی همه کشورهای منطقه با یکدیگر، حتی با کشورهای کویت و جنوب خلیج فارس یعنی عمان و کشور امارات باشد.
ابعاد تبدیلشدن ایران به هاب انرژی الکتریکی، ظرفیت توسعه قابل دسترسی برای اتصال شبکه برق ایران از غرب و شمال تا اروپا و روسیه، از شمال شرق تا تاجیکستان و ازبکستان و از جنوب شرق تا شبهقاره هند را دارد. در کنار این موضوع ظرفیت دستنخوردهای برای هاب منطقهای شدن ایران در حوزه انتقال دیتا از طریق فیبرهای نوری تعبیهشده در همین شبکه بههمپیوسته انتقال برق ایران وجود دارد که در تعریف و تبیین اهمیت دستیابی به اهداف مد نظر باید گفت، جمهوری اسلامی ایران در آیندهای نزدیک، ازجمله مهمترین نقاط جهان برای همافزایی میان ملل و دولتهای صلحطلب در سطح جهان خواهد بود. تحلیل ابعاد آن را به یادداشت دیگری به توفیق حق، وعده میدهیم.
سوم: صادرات برق به کشور دوست و برادر را نمیتوان از صرف درآمدزایی آن، تحلیل و تفسیر کرد که شاید کوچکترین بعد از ابعاد آن، همین بعد اقتصادی و درآمدزایی آن باشد. ظرفیت نصبشده برق در کشورمان درحالحاضر، بالغ بر ۸۰ هزار مگاوات است که بخش درخورتوجهی از این ظرفیت، صرفا برای رشد مصرف فصلی در تابستان و مدیریت پیکهای مصرف برق است. در بسیاری از ماههای سال، این ظرفیت کاملا بلااستفاده میماند؛ اگر برای صادرات برق به کشورهای همجوار از طریق خطوط بههمپیوسته انتقال استفاده نشود.
اگر در کشورمان، مدیریت منطقی در مصرف برق اعمال و محقق شود، نهتنها از اسراف و تبذیر جلوگیری میشود، بلکه امکان درآمدزایی ارزی و اشتغالزایی بیشتر برای دولت و ملت ایران اسلامی فراهم میشود. درآمدی که ارقام آن میرود تا بخش چشمگیری از صادرات غیرنفتی کشورمان را به خود اختصاص دهد.
در این راستا، نگارنده در ستون یادداشت روزنامه وزین «شرق» و پیش از این، در تحلیلی مستند با عنوان «برای نیرو، قبل از واقعه نیرو بگذاریم»، به تبیین ابعاد، مبانی و دلایل خاموشیهای تابستان سال ۱۳۹۷ پرداخت که یکی از آثار آن، توقف ناخواسته صادرات برق و در برههای کوتاه، به کشور عراق بود.
اعلام برخی نارضایتیهای مردمی در عراق از ناحیه این مسئله، منجر به تظاهرات محدودی در نجف اشرف شد که البته به همین مقدار نیز بسنده شد، اما در فاصلهای کوتاه پس از آن، برخی دستهای خارجی با سوءاستفاده از این اظهار و ابراز ناراحتی و نارضایتیها در شهر نجف، با حضور برخی عوامل نشاندار، یکسری تظاهرات محدود خشن و سپس آشوبهای کاملا هدفمندی را ترتیب دادند تاآنجاکه با حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی در بصره و آتشزدن ساختمان آن، اموالی را نیز از آن محل به سرقت بردند. خوشبختانه با حضور آگاهانه مردم عراق، در کنار درایت مسئولان هر دو کشور، آتش این آشوب، در نطفه خفه شد. عربستان درصدد بود تا از عواقب این تحولات بهرهبرداری کند. ماجرا از این قرار بود که عربستان در همین برهه اعلام کرد دو برابر ظرفیت مورد نیاز فعلی عراق یعنی ظرفیت سه هزار مگاوات را با قیمتی بهمراتب کمتر در اختیار دولت و مردم عراق قرار میدهد.
از آن زمان تا به امروز حتی ۱۰ مگاوات از توان برق مورد نیاز عراق را عربستان تأمین نکرده است، چرا؟! زیرا این حرف، صرفا یک بلوف بود. عربستان به دلایلی از قبیل هزینه گزاف ساخت نیروگاه برای ایجاد ظرفیت سه هزار مگاوات، زمانبربودن آن و ملاحظات امنیتی، هرگز در داخل خاک عراق دست به چنین کاری نخواهد زد. برای دراختیارگذاشتن حتی نصف این ظرفیت از توان تولید برق خود عربستان به عراق، به هزارو ۵۰۰ کیلومتر خطوط انتقال نیاز است که نه این خطوط موجود است و نه حتی با ساخت پرهزینه و زمانبر آن، امکان انتقال بهینه برق با این ظرفیت وجود دارد. به غیر از تمام این موانعی که برشمرده شد، عراق دارای سه منطقه جنوب، مرکز و شمال در انتقال و توزیع برق است و مانند ایران دارای یک شبکه سراسری بههمپیوسته نیست. پس عربستان چگونه با این موانع میخواهد برق تولیدی روی کاغذ را به سراسر عراق صادر و منتقل کند؟!
سؤالاتی که عربستان برای آن پاسخی ندارد. عراق، کشوری است که سه جنگ بزرگ و طولانی را در این چهار دهه پشتسر گذاشته است و بازسازی زیرساختهای نابودشده یا آسیبدیده این کشور، به حداقل ۱۲ سال کار مداوم تا سال ۲۰۳۰ نیاز دارد. عراق در حال سرمایهگذاری گسترده در بخش صنعت برق است، اما وجود خطوط انتقال مطمئن از ایران به بخشهای جنوب، مرکز و شمال این کشور با پشتوانه بزرگ ظرفیت مازاد نصبشده برق در کشورمان، یک پشتوانه عظیم برای این کشور در راه تکمیل مراحل توسعه است که این توسعه خود، دربردارنده افزایش مستمر و قابلتوجه مصرف برق خواهد بود و احداث نیروگاههای جدید برق در عراق تا دستکم ۱۰ سال آینده، هرگز نمیتواند نیاز این کشور به ایران را برای بهرهگیری مستمر از هزارو ۵۰۰ تا سههزار مگاوات ظرفیت تولید برق را تا ۲۰۳۰ برطرف کند. اجازه اخیر آمریکا به عراق در معافیت ۹۰روزه جدید دیگر برای خرید برق از ایران، یک بلوف از سوی آمریکاست.
آمریکا نمیتواند تبعات اجتماعی و امنیتی کمبود برق مصرفی ناشی از اعمال تحریم عراق را تحمل کند. تأمین کمبود برق مورد نیاز عراق، نه از سوریه و ترکیه امکانپذیر است و نه از کویت و عربستان. تنها گزینه عراق در تأمین حجم درخورتوجه برق مورد نیازش از مسیر واردات، یک پاسخ دارد: ایران.