برنامه تلویزیونی دستخط میزبان سردار گودرزی فرمانده مرزبانی ناجا بود.
به گزارش مرزنیوز و به نقل از رسا؛ سردار احمدعلی گودرزی فرمانده مرزبانی دوران دفاع مقدس، هشت سال در جبهه های جنگ تحمیلی و بعد از آن در عرصه انتظامی و امنیتی کشور حضور داشته و ردههای مختلفی را در نیروی انتظامی طی کرده که آخرین آن، قبل از این سمتی که الان برعهده دارد، فرماندهی انتظامی استان فارس و همچنین جانشینی فرماندهی مرزبانی کل کشور بوده است. حرف های گفتنی بسیاری با ما و شما خواهد داشت.
سردار خیلی خوش آمدید. آغاز ماه ربیع را و هفته نیروی انتظامی را که متعلق به شما و دوستانتان است، تبریک می گویم.
من هم عرض خسته نباشید و خداقوت خدمت جنابعالی دارم و شایسته میدانم که ماه ربیع الاول را خدمت همه مردم عزیز و بزرگوار ایران اسلامی عرض تبریک، تهنیت و شادباش داشته باشم به ویژه همکاران عزیز خودم که این ماه پربرکت با هفته گرامیداشت نیروی انتظامی تقارن پیدا کرد که فرصت خوب و مغتنمی است که همکاران عزیز ما که در طول یک سال گذشته فعالیت های زیادی داشتهاند، امسال هم با سال های قبل متفاوت بود، به لحاظ بلیه ای که وجود دارد، هم در حوزه های راهور، هم در حوزه های کمک به بهداشت و درمان، هم در مرزهای کشور، کمک به کسانی که از امکانات بهداشتی کمتری برخوردار بودند، همرزمان ما کمک میکردند، لذا سال متفاوتی بود.
*از اینجا شروع کنیم، از مسئله روز، در مرز ما و ارمنستان و آذربایجان چه خبر است؟ چون ارتش در آنجا مانوری هم دارد برگزار می کند و حضرت آقا هم در صحبتهایشان خیلی محکم اشاره و توصیه کردند. اوضاع چطور است؟
بالأخره شیاطینی در دنیا هستند که خیلی تمایل به این آرمانگرایی، استقلال و در مسیر توسعه قرار گرفتن کشور ندارند، آن هم صهیونیستهای کودککش و ارتش تروریستی آمریکا و ایادی آنها.
متأسفانه برخی از کشورهای منطقه هم دل در گرو دیگران بسته اند. ما یقین و اعتقاد داریم و تجربه موفقی که در کشور خودمان اتفاق افتاد، همه کشورها، هر کشوری در منطقه، در حوزه جغرافیایی خودش باید امنیتش را برقرار کند و روی داشته های خودش سرمایهگذاری کند. در حال حاضر مرزهای کشورمان از امنیت پایداری برخوردار هستند، به ویژه در شمال غرب و شمال کشور که جنابعالی اشاره کردید، مورد خاصی که جای نگرانی باشد وجود ندارد. شیطنت ها از ابتدا هم اینطوری بوده است.
*در این مدت از همین شیطنت ها کم ضربه نخورده ایم؟
دقیقا؛ دیروز در ستاد مرزبانی، افسران دانشکده افسری مرزبانی را که حضرت آقا دیروز ترفیع ابلاغ فرمودند و رئیس محترم ستاد کل، من هم مسئولیت قسمتی را از دانشجویان مرزبانی داشتم؛ آنجا به دقت فرمایشات حضرت آقا را گوش کردم، آقا فرمودند که اگر به آموزش و معنویت توجه کنید، فرمودند ارتشهایی هستند که امکانات زیادی از نظر سیستم های الکترونیکی، پیشرفته و اپیتیکی دارند اما موفق نبودهاند، ۲۰ سال به افغانستان آمدند و حالا مفتضحانه منطقه را ترک کردند و کسی دلسوز کشور دیگری نیست، مگر بخواهد ذخایرش را به تسخیر خودش درآورد، مگر دنبال غارت و چپاول امکاناتش باشد. قبل از انقلاب خودمان عینا دیدیم که نفت ما را چپاول می کردند، صنعت ما در اختیار آنها بود.
*در حال حاضر آمادگی ما در مرزها به خصوص مرز شمال و شمال غربی که اشاره کردیم، چگونه است؟
بسیار تقویت شده، رزمایش ها و سناریوهای مختلفی تدارک دیده شده است، همکاران ما از امکانات لازم برخوردار هستند، تقویت ها دارد انجام می شود، اقدامات الکترونیکی، اپتیکی و پهپادی کاملا دارند رصد میکنند، توصیه هم کرده ایم به کشورهایی که نباید به دیگران دلخوش کنند و افراد تکفیری را بیاورند در قسمتی کمکشان باشد، ما به آنها تذکر داده ایم.
*پس طرف مقابل هم پیام را گرفته است؟
کاملا! تذکر دادهایم، بارها به آنها گفته ایم که این تفاله ها را نزدیک مرز ما نیاورید، چون ممکن است آسیب ببینید، این خط قرمز ماست، کسی که ضد اسلام است… متأسفانه کشورهای مسلمان هم باید به این مهم دقت کنند، افراد متعددی تذکر داده اند که از این قضیه بگذرند و به نظر من گول نخورند و فریب شیطنت های برخی از مستکبران عالم را نخورند، چون اگر آنها کاری میکردند، برای خودشان انجام می دادند.
*آن ۴۴ روز درگیری بین آذربایجان و ارمنستان هم لحظات حساسی برای ما و مرزبانی جمهوری اسلامی ایران بود و الحمدالله اتفاق خاصی برایمان پیش نیامد، از آن ایام هم صحبت و مطلب ناگفته ای دارید؟
از پنجم ششم مهرماه سال گذشته که جنگ ۴۴ روزه در بحث قرهباغ بین آذربایجان و ارمنستان اتفاق افتاد، من شخصا آنجا حضور پیدا کردم، از فرمانده مرزبانی آنها سپهبد الچین را دعوت کردیم به مرز آمدند، تذکر دادیم که اگر گلوله های بالستیک شما به داخل خاک ما بخورد و اتفاقی برای مردم بیفتد، اینها خط قرمز مرزبانی و نیروی انتظامی است و ما حتما مقابله به مثل می کنیم و مقابله به مثل جمهوری اسلامی هم این نیست که شما فکر کنید خیلی بازدارندگی نداشته باشد.
یعنی دوجانبه با او صحبت کردید؟
بله آمدند، رو در رو جلسه گذاشتیم در مرز آذربایجان شرقی و تذکر دادیم و از همان لحظه هم قطع شد؛ البته منظور خاصی نداشتند، احساس ما بر این بود که صهیونیست های جنایتکار دارند تحریک می کنند که اتفاقی بیفتد اما با یک تذکر ما آنها گفتند سمعا و طاعتا و ما تحت هیچ شرایطی علاقه و اعتقادی نداریم که گلوله بالستیک بخواهد به شما بخورد و ما مستند و تصویربرداری کردیم.
لحظه ای اراده می کردیم، آنها را احضار می کردیم. قدرت جمهوری اسلامی امروز بر همین مبنا استوار است. لحظه ای مرزبان ما تقاضا میکرد، می آمدند و محل اصابت گلوله را به آنها نشان میدادیم، یکی دو مورد خسارت جزئی وارد شد، مابقی در بیابان ها اتفاق افتاد. الان در دادگاه شکایت کرده ایم، مستنداتمان هم وجود دارد، آنها هم پذیرفته اند… چون بر اساس رودخانه ارس، منصفالمیاه یعنی حد وسط رودخانه مرز است، پیچ و خم هایی دارد که این کشورها سال ها بود بعد از جنگ جهانی دوم جنگی نکرده بودند، شاید عوامل توپخانه آنها و عواملی که داشتند کار انجام می دادند، اطلاعات آنچنانی نداشتند، اما با تذکری که دادیم بلافاصله قطع شد و هم ارمنی ها و هم آذری ها بیشتر توجه کردند و مشکل خاصی در این زمینه نیست.
*به کدام دادگاه فرستاده شد؟ دادگاه لاهه؟
مقدماتش در دادگاه های خودمان برقرار است، آنها پذیرفته اند که هر مطلبی که دستگاه قضایی شما برای ما در نظر بگیرد، چون نماینده آنها و نماینده مرزبانیشان است، پذیرفته اند.
*در آن ایام گفتید صهیونیست ها شیطنتهایی را سازماندهی میکردند؟
احساس ما بر این بود.
*اطلاعات هم تقریبا همین را می گفت!
شیطنت صهیونیست ها که اثبات شده است، آنها بر علیه اسلام عناد دارند، از هر ترفندی استفاده میکنند که مسلمانان را ضعیف کنند، اما کشورهای مسلمان باید اعتقاد داشته باشند. نباید با صهیونیست ها ارتباط برقرار کنند و نباید اجازه بدهند آنها بیایند وزیر و سفارت داشته باشند و نباید آنها را به رسمیت بشناسند.
*در حال حاضر صهیونیست ها در آذربایجان چند پایگاه دارند؟
اینها در کنار مرزهایی که بالأخره کشور قدرتمندی در برابرشان وجود دارد، سعی بر شیطنت دارند، این اثبات شده است که حضور دارند، اما اینکه چند پایگاه داشته باشند اطلاعات دقیقی نیست، اما میدانم حضور دارند و متأسفانه در جاهای حساسی از نیروهای مسلح برخی از کشورهای همسایه ما هم خودشان را جا دادهاند و عمدتا هم کار اطلاعاتی و جاسوسی انجام میدهند اما راه به جایی نمیبرند. توصیه های ما به کشورهای مسلمان این است که اجازه ندهند.
*ما دقیق آنها را رصد میکنیم؟
کاملا زیر رصد هستند. کاملا زیر بمباران اطلاعاتی جمهوری اسلامی هستند. خودشان هم این را میدانند و اطلاع دارند که قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی بیش از آن چیزی است که آنها تصور میکنند و یا ممکن است دو جاسوس به طریقی به داخل کشورها بفرستند اما قدرت و توان عملیاتی اینچنینی ندارند که بخواهند اقدامی انجام دهند، فقط میتوانند شیطنت و تحریک کنند کشورها را که اقداماتی انجام دهند، خط مرز را تغییر دهند، مرز خودشان را، مرز ما را که کسی جرئت اینکه یک قدم پایش را به این طرف بگذارد ندارد، اما مرزهای کشورهایی که اختلاف دارند آنها را تغییر دهند، خط ورود خودروهای سنگین را تغییر دهند و تحریک کنند؛ مثلا به جای اخذ ۱۵۰ دلار عوارض از یک ماشین، ۳۰۰ دلار بگیرند، از این اقدامات برای اختلافافکنی و تفرقهافکنی انجام میدهند.
*بیشترین تحرک را در بین کشورهای شمال و شمال غربی ما در خود جمهوری آذربایجان دارند؟
بله. البته در کشورهای دیگر هم در شمال غرب ما دارند اما متأسفانه الان در آذربایجان بیشتر است.
*در قضیه مرز و مرزبانی و حفاظت از مرزها، تا چه زمانی نیروی انتظامی و مرزبانی ما کار را به عهده دارد، چه زمانی از ارتش و سپاه پاسداران کمک می گیرد؟ این مشخص شده است؟
کاملا! دستورالعمل دارد از ستاد کل نیروهای مسلح. طبق تبصره ۱۰ از ماده ۴ قانون نیروی انتظامی، حفاظت از مرزهای کشور به عهده نیروی انتظامی و مرزبانی است. سال ۹۸ بود که فرمانده معظم کل قوا ابلاغ فرمودند که مرزبانی به مثابه یک نیرو هست در تابعیت فرمانده محترم نیروی انتظامی با ستاد عمومی و تخصصی خودش که الحمدالله تقویت لازم هم انجام گرفته، در حوزه های انسداد مرز هم دارد اقدام می شود، در حوزه های هوشمندسازی هم اقداماتی انجام شده است، لذا حدود و ثغور کشور به عهده مرزبانی است؛ یعنی کشور مقابل هم فقط ما را میشناسد.
اگر نیروهای مسلح هم در بعضی جاها مستقر هستند، مرزبان کشور مقابل، مرزبان کشور ما را میشناسد لذا ما خط نگهدار و پرده پوشش هستیم تا زمانی که مأموریت های خاص خودمان را مثل مواد مخدر، مترددین مرزی، کالای قاچاق، برخورد با گروهک های ضدانقلاب، کشف سلاح و مهمات، این موارد از وظایف روزمره مرزبانی است که دارد انجام می دهد، اما اگر یک کشور خارجی، نظامیانش وارد عمل شوند و به مرز ما حمله ای کنند، بلافاصله در کوتاهترین زمان ممکن ستاد کل نیروهای مسلح به نیروهای ارتش و سپاه ابلاغ می کند که به کمک مرزبانی بیایند و اگر خدای ناکرده این جنگ ادامه پیدا کند مرزبانی آنجا به عنوان پرده پوشش میتواند عقب بیاید یا کمک در تابعیت نیروهای مسلح مثل ارتش و سپاه قرار میگیرد و از کشور دفاع می کند.
*الان در همین حالت صلح و امنیت پایدار هم، فکر می کنم سال پیش ۳۰ شهید تقدیم کردید درست است؟
بله، این لاینفک است از زندگی مرزی. ببینید چند هزار نفر در کمین، در گشت، جاهای سخت و شرایط سخت کار می کنند؟ ما کار سخت پلیسی انجام می دهیم، مرزبانی کار سخت پلیسی است. در شرایط سخت مثل سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، کردستان، قسمتی از کرمانشاه، هورالعظیم؛ یک شب یک نفر به هورالعظیم برود، آنجا فقط بتواند شب را صبح کند، اما رزمندگان ما شبانهروزی از هورالعظیم، از همه مرزها به سختی دفاع می کنند.
به هرمزگان نگاه کنید، یک گشتی ما ۴۸ ساعت تا سه روز بدون اینکه سایبانی داشته باشد، در گرمای ۵۰ درجه تابستان، آن هم در شرجی۹۰-۸۰ درصد که از آسمان آب گرم جاری میشود، فقط روی این آب دریا باشد؛ به هرمزگان کمتر از سه روز نمیروند، دوستان ما به صورت گشت زوجی، دو شناور و چند شناور با هم میروند، همدیگر را میپایند، هوای همدیگر را دارند.
در نظر بگیرید کار سختی است یا برف هایی که الان ما جیره های زمستانی را هم در برخی از مرزهای شمال غرب برای هشت ماه مستقر کرده ایم تا خردادماه که جادهها باز شوند، باید برف را آب کنند.
*از الان؟!
بله، از تابستان از برج ۵ برده ایم و تأمین کرده ایم. این شرایط، شرایط سختی است، برخی افراد شاید یکی دو ماه نمیتوانند به خانواده هایشان سر بزنند، باید با بالگرد و امکانات اینچنینی برویم و این افراد را از پاسگاهها بیاوریم و جابجا کنیم.
*من یکی از مصاحبه های شما را می خواندم، گفته بودید خیلی جای تأسف است که مثلا یک نیروی ما حتی تا چند روز حمام نمی تواند برود.
بله، همین طور است. حتی برای آب شرب و مصرفی باید برف را بجوشانند، ما میرویم گازوئیل می ریزیم، همه آن امکانات را فراهم می کنیم، بعضی مکان ها برق هم ندارند، گازوئیل، نفت و امکانات زیستی فراهم میکنیم. آب آشامیدنی را با برف باید درست کند و استفاده کند، حمام که معنی پیدا نمیکند!
اما الحمدالله روحیه عجیبی دارند، همین افراد را می بینید، آدم روحیه پیدا می کند، شب پیش آنها در همین مناطق سخت میروید، به آنها میگویید مشکلی دارید می گویند نه! بچه های مرزبانی بچه های بسیار محکمی هستند. برخی کشورها هستند که هیچ خط مرزی ندارند، حیاط خلوت برخی از اشرار هستند، متأسفانه پاسگاهی ندارند، در انجا مرزها یک طرفه اداره می شود.
*مثلا کشورهای دیگر را هم بررسی کرده اید که در مقایسه با ما چگونهاند؟
بله، کاملا؛ برخی از کشورها هستند که داریم مظلومانه مرزهای آنها را هم حفظ میکنیم.
*از کشورهای همسایه؟
از کشورهای همسایه! حداقل یکی دو کشور را میتوانم با ضرس قاطع خدمت شما عرض کنم.
*اسم نمیبرید؟
حالا دیگه مشخص است کجا هستند، برخی از کشورها هم توان پوشش مرزی خودشان را ندارند، آن هم یک طرفه دارد اداره می شود. البته اخیرا برخی از کشورها اقدامات خوبی انجام داده اند. مثل کشور پاکستان دارد انسداد مرزهایش را انجام می دهد، حرکت بسیار خوبی هم انجام داده است. بعد از هماهنگی که با ستاد کل نیروهای مسلح انجام دادند، الحمدلله دارد اتفاق می افتد.
برخی از جاها نه، سیطره ای ندارند و یک طرفه دارد اداره می شود، آنجا کار سخت تر است. حتی ما برای برخی از کشورها ۵۴ پاسگاه درست کرده ایم، در اختیار هم گذاشته ایم، همه امکانات زیستی آنها را هم فراهم کرده ایم، اما کسی داخل آنها نیست!
در جنوب شرق کشور پاسگاه ساخته ایم و در اختیار قرار داده ایم. کشت جایگزین مواد مخدر هم به آنها توصیه کرده ایم، به آنها کمک هم کرده ایم اما متأسفانه مستکبران عالم اینجا برایشان سود دارد.
*سردار الان مهمترین تهدیدی که در مرزبانی با آن مواجهید، اگر به قاچاق های مختلفی که صورت می گیرد یا اشراری که هستند یا قاچاق سلاح و مواد مخدر اشاره کنیم، در رأس آن چه چیزی بیشتر اذیتتان می کند؟
یکی گروههای اشرار مسلح هستند که به خاطر اینکه ارتزاق بکنند از حاشیه مرزها و خودشان را تأمین کنند، متأسفانه مواد مخدر را کلان به داخل مرزها میآورند، عمدتا درگیری مسلحانه است.
*بیشتر در مرزهای شرقی؟
در مرزهای شرقی هست، در مرزهای غربی به نوع دیگری است؛ سلاح، مشروبات الکلی، قاچاق و … گروه های مسلحی که آنجا هستند برای اینکه ارتزاق کنند و خودشان را نگه دارند و مشکلات مالی خودشان را حل کنند، با قاچاقچی ها ارتباط برقرار میکنند و میگویند ما مسلحانه مثلا این قاچاق شما را جابجا می کنیم که عمدتا مشروبات الکلی است.
متأسفانه هنوز ۱۵-۱۰ روز نیست که از کشورهای سازنده، در کشورهای اروپایی ساخته می شود اما به مرز ما میآید! یعنی توطئه، توطئه همه جانبه است. ما سال گذشته ۱۳۴ تن مواد مخدر در مرزهای جنوب شرق کشور کشف کردیم که عمدتا با درگیری مسلحانه بود. سال گذشته رکورد زدیم، هیچ سالی مرزبانی اینقدر مواد مخدر نگرفته بود. همین ۶-۵ ماه گذشته هم بیش از ۴۶-۴۵ تن مواد مخدر عمدتا با درگیری کشف کردیم.
*گفته بودید افزایش ۱۵ درصدی دستگیری قاچاقچیان و ۳۱ درصدی دستگیری اشرار نسبت به سال قبل…
بله. دقیقا؛ هلاکت اشرار هم سال گذشته افزایش پیدا کرد. درگیری های ما در مرز نسبت به سال گذشته در همین ۶-۵ ماه گذشته ۱۸ درصد افزایش دارد، در بعضی جاها ۵۰-۴۰ درصد در شمال غرب کشور افزایش دارد که بحمدالله تذکر داده ایم.
اخیرا به اقلیم کردستان عراق تذکر داده ایم، کتبا از آنها خواستیم، خود ما با آنها جلسه ای گذاشتیم و گفتیم یا میتوانید این افراد را جمع کنید یا بچه های ما تابآوری ندارند که ۴ نفر بیایند و مسلحانه بخواهند سلاح، مهمات یا مشروبات الکلی یا قاچاقی که مدنظر ما نیست، انجام بدهند. اما بحمدالله با صحبتی که با وزیر محترم کشور داشتیم، خدا را شکر ایشان هم دیدگاه خیلی خوبی دارد، ما هم نظرمان این است که مرزهایمان را به جای امنیتی، بیشتر به سمت اقتصادی ببریم. دیشب خوشحال شدم، دیدم در سیستان و بلوچستان ۳-۲ معبر باز شده که حوزه کولهبری ها را در آنجا دارند سر و سامان میدهند، قطعا انشاءالله در جاهای دیگر هم این کار را انجام می دهیم که دیگر جرئت نکنند در دل شب ۳۰۰-۲۰۰ نفر بیایند و حریم مرز را بشکنند.
*در این ۶ ماه اخیر به لحاظ قاچاق سلاح چقدر قاچاق داشتیم؟
امسال درصد قابل توجهی به ویژه قرارگاهی را تدارک دیدهایم، قرارگاه اطلاعاتی را در کل مرزهای کشور تدارک دیدهایم، اما با اولویت شمال غرب کشور. فکر می کنم در سلاحهای شکاری، بیش از ۴۲ درصد کشفیات افزایش پیدا کرد، اما در سلاح های جنگی که عمدتا کلت هستند، بعضی از کلتها از کشور آمریکا به خوزستان آمده بود، هفته گذشته همکاران ما کشف کرده بودند، من تا حالا ندیده بودم، کلتی که رگبار میزند!
همین است که میگویم توطئه، توطئه همهجانبه ای است. به بصره آورده بودند و از بصره به اینجا آورده بودند که دوستان ما قاچاقچیان را گرفته بودند، یک نفر دستگیر و یک نفر به درک واصل شد، جزو کشور ما هم نبودند، ولی ما رد این افراد را داشتیم. فکر میکنم ۳.۲ برابر کشفیات سلاح جنگی در همین ۶-۵ ماه گذشته نسبت به سال گذشته افزایش پیدا کرده است.
*بیشتر از کدام مرزها؟
بیشتر از شمال غرب کشور است. به کشورهایی که سازنده این سلاحها هستند، هم مکتوب، هم از طریق وزارت امور خارجه هم از وزارت محترم کشور تذکر هم داده ایم.
*گفته بودید ۸۵ هزار رأس دام سبک و سنگین کشف شده که افزایش ۱۰ برابری هم داشته است؟
چون متأسفانه اختلاف قیمت در داخل کشور ما وجود دارد، امسال هم به دلیل عدم بارش مناسب و کمبود علوفه – در کشورهای دیگر هم بوده – در کشور ما بسیاری از افرادی که دامدار هستند و متأسفانه قسمت هایی که باید این کنترل های لازم را در عمق کشور داشته باشند و مسئولیت دارند، یا توانشان را ندارند، یا نیرو و امکانشان را ندارند، البته آنها هم تلاششان را انجام می دهند…
*مثلا چه کسانی را می گویید؟
مشخص است.
*اشکالی ندارد، به نیت خیر بگویید که اصلاح کنند!
ما نظراتمان را هم به وزارت کشور، هم به دستگاه های مختلف داده ایم. بالأخره هر دام ساز و کار و شناسنامه ای دارد، تشکیلات، سیستم و در داخل کشور هم متولی دارد. ..
*وزارت جهاد کشاورزی!
بالأخره متولی دارد؛ متأسفانه این کنترل ها انجام نمی شود، تا نقطه صفر مرزی میآیند، در نقطه صفر مرزی قاچاقچیانی هستند اگر داخل کشور ما قیمت یک رأس گوسفند مثلا سه میلیون تومان باشد، در آن طرف ۱۰ میلیون است، به راحتی با لطایفالحیلی مثل اینکه ما چوپان هستیم، در مرز هستیم، نمی دانستیم اینجا منطقه ممنوعه است. آنهایی که متوجه می شوند که ما می شناسیم، خب ما مردم مرزنشین را میشناسیم، می دانیم چقدر احشام دارند، می دانیم احشامشان به چه شکل است، این افراد متأسفانه در درگیری هایی که با ما هستند فرار می کنند و احشامشان جا می ماند که ما هم برابر قوانین صورتجلسه می کنیم و تحویل سازمان اموال تملیکی می دهیم. قسمت هایی که باید انجام شود.
سال گذشته به دلیل اینکه مبلغ گوشت در داخل کشور افزایش پیدا کرد، جلساتی در وزارت کشور برگزار شد، شخص فرمانده محترم نیروی انتظامی بر این موضوع تأکید داشتند که اجازه ندهیم دام زنده از کشور خارج شود و حتی دام غیرزنده؛ بعضا زیر اقلامی که به کشورهای دیگر می رود، به ویژه در غرب کشور یا در عمان و کشورهای حاشیه خلیج فارس و بیشتر کردستان عراق و جاهای دیگر به گوشت ما بیشتر نیاز دارند، این موارد را دوستان ما کشف می کنند و در اختیار دستگاه های ذیربط قرار می دهند که همان طور که اشاره کردید بیش از ۱۰ برابر افزایش پیدا کرده است.
بیشتر هم دریایی است؟
یک قسمت عمده اش، دریایی است دو مورد ۲ هزار رأس ظرف هفته گذشته در دریا گرفتیم.
*ابراز امیدواری کرده بودید که دولتمردان کمک کنند، اعتبارات لازم را تخصیص دهند تا شما این حسگرها را جاسازی کنید و بتوانید به صورت تصویری مرزها را کنترل کنید؛ چه زمانی به این فناوری میرسید؟ این فناوری چه زمانی تکمیل میشود؟
از سال گذشته فرمانده محترم نیروی انتظامی بحث هوشمندسازی نیروی انتظامی را در مجموع جزو اولویتها قرار داده، در مرزبانی هم این اتفاق افتاده است، کمکهایی هم شده است. از سیستمهای الکترونیکی و اپتیکی، جای خوشحالی است که عمدتا توسط چههای این مرز و بوم ساخته شده اند، حتی شناورهای ۶۰ فوتمان که وزارت دفاع دارد درست میکند، صفر تا صد را… بالأخره شناور درست کردن یک ساز و کار میخواهد؛ لذا الان برای هر مرزمان یکی دو سال کار کارشناسی کرده ایم، گفته ایم این مرز این انسداد را لازم دارد، اینجا باید خندق بکنیم، اینجا باید دیوار بکشیم، اینجا باید سیم خاردار بزنیم، اینجا مثلا سیستم الکترونیکی داشته باشیم.
*هر مرز متناسب با خودش.
بله، همه مرزهایمان اگر پول برسد میدانیم اولویتمان کجاست. در حال حاضر تقاضا کرده ایم اگر ۱۰ هزار میلیارد تومان به طریقی مصوب شود، بودجه و اعتباراتش به تدریج برسد، قطعا بسیاری از مرزهای ما به ویژه جاهایی که تهدیدمان بیشتر است مثلا شمال غرب…
*با این ۱۰ هزار میلیارد تکمیل نمیشود؟
قطعا نمیشود، اقلام مبلغشان زیاد است.
*اگر این کار هم انجام شود از آن طرف صرفهجوییهای دیگری هم دارد
بله، حتما ما اگر مرزهایمان را ببندیم قطعا قاچاق بی رویه، بنجُل و به درد نخور به کشورمان نیاید، بالأخره کارخانجات خودمان از تولید پشتیبانی میکنیم، جوانان ما سر کار میروند، فعالیت بیشتر میشود، همهاش به نفع است.
*همان جهش تولید!
البته این قاچاقی که الان از قسمتهایی از مرز عبور میکند خیلی کم است. متأسفانه ته لنجی و … دیروز یک کشتی تقریبا یک لنج بزرگی بیش از دویست و چند تن کالای قاچاق داشته، ۲۳۰ دوربین مداربسته، لودر، بیل مکانیکی داخل آن بوده، شناورهای خیلی تندروی خانوادگی، سوابق آنها را دوستان درآوردهاند میخواستند مثلا عبور کنند به ترکیه و جاهای دیگر بروند، افراد پولداری که در آنجا هستند، ۱۰۵ میلیارد تومان برآورد شده است، دیروز فقط یک مورد در نخلتقی بوشهر!
من دیروز نگاه میکردم که مثلا در دوغارون و میلک، فوج فوج افرادی هستند که از کشور ما میخواهند به افغانستان بروند یا از آن طرف به ایران میآیند، سربازان و درجهداران ما دستی داشتند به ساکهای آنها نگاه میکردند، دیروز بعدازظهر نگاه میکردم، امروز نامهای نوشتیم گفتیم دستگاه ایکسری در اختیار قرار بدهند، اگر دستگاههای ایکسری در اختیار قرار بگیرد، مخصوصا الان که پلیس گمرک هم تشکیل شده، یعنی پلیس اقتصادی نیروی انتظامی در تعدادی از گمرکات، پلیس هم مستقر شده، در اجرای دستور بالادستی بوده، انشاءالله امیدوار هستیم بتوانیم موضوع قاچاق را در کوتاه مدت رفع کنیم و قانومندی را در حوزه واردات و صادرات عملی کنیم.
*مرز چذابه و شلمچه باز بوده؟ چون میگویند رفت و آمد زیاد بوده و باز کرده بودند! چنین چیزی درست است؟
کشور عراق کمک کرد، یک جاهایی با هماهنگیهایی که ما با کشور عراق داشتیم از نظر دیپلماسی، کمکهایی هم کردند.
*پس آنقدر فشار زیاد بود بالأخره آنجا باز شد؟
امام حسین (ع) هم کمک کرد.
*گفته بودید کشف موتورها و خودروهای لوکس که از طریق دریا میآیند هشت برابر شده است؛ درست است؟
بله
*از چه زمان تا چه زمانی؟
از اول سال تا الان.
*از اول ۱۴۰۰ تا الان هشت برابر شده است؟!
بله.
چگونه؟
خطاهای گمرکی، با لطایف الحیلی، با اقدامات متقلبانه، به نظرم بهترین جمله این است، بعضی از قاچاقچیان یکسری اقلامی روی این دستگاهها و سیستمها قرار میدهند که ظاهرش خطای گمرکی و مانیفست دارد، ظاهر قضیه درست است، اما وقتی به عمق میروید میبینید، ماشینهای لوکس، لودر، جرثقیل، بولدوزر و ماشینهای آنچنانی…
*این دیوار مغناطیسی که گفتید در مرزها باید راه بیفتد، همین چیزی بود که گفتید با ۱۰ هزار میلیارد تومان فعلا یک بخشی از آن را میتوان انجام داد، پیرو همان است؟
پیرو همان است، البته آن گستردهتر از این است، اخیرا در جاهایی که سطح تهدید بالا است سیستمهایی داریم تعبیه میکنیم در اطراف مقرهایمان که میتواند کمک دهد که خدای ناکرده یک وقتی تهدیدی بر علیه واحدهای مرزی ما نباشد.
*گفتید در هرمزگان هم دو پاسگاه دریایی جدید دارید در عمق دریا…
بله. پاسگاههای سیاری است که در دل دریا مستقر کردیم، شمعکوبی کردیم، آنها را مهار کردیم، الحمدالله در طوفان جدیدی که آمد، خدا را شکر به آنها آسیبی نرسید. ما احساس میکردیم برای آنها مشکلی پیش بیاید، چون دقیقا محل سونامی و طوفانی بود که آمده بود، اما اتفاقی نیفتاد. در دل دریا و جاهایی که ورود مواد مخدر به دریا هست، در آنجا پاسگاههایی را تعبیه کرده ایم.
*چند روز بچهها در آنجا میمانند؟
۱۵ روز، بعضا هفتهای آنجا هستند، شرایط سختی است، چون منطقه گرم است و سمت میناب، جاسک، بندر عباس، جای سختی است، بین سیستان و بلوچستان و …
*سردار حقوقشان چقدر است؟
حقوقشان ناچیز است. درجه دار ما ۸-۷ میلیون، افسرمان شاید ۱۲-۱۰ میلیون تومان، البته اخیرا چند سالی هم ستاد کل، هم سردار اشتری الحق و الانصاف توجه ویژهای داشته اند. حتی حقوق سربازان از ابتدای امسال افزایش ۳-۲ برابری داشت، این خودش جای خوشحالی دارد، به لحاظ آن زحماتی که همکاران ما ۱۵ روز، ۲۵-۲۰ روز در دریا، کوهستان و در سختی کار هستند و با حریف سختی مبارزه میکنند، حقوق زیادی نیست.
*بعد از آمدن طالبان وضعیت مرزهای ما چطور شد؟ زیاد داشتیم از افغانستان به این طرف بیایند؟
چند هزار نظامی آنها به ما پناهنده شدند که بعدا ما هماهنگ کردیم از طریق ممکن با هواپیما آمدند از زابل و مشهد این افراد را برگرداندند و سلاح و تجهیزاتشان را به کشورشان برگرداندیم.
*خودشان نه؟
خودشان هم برگشتند، اول خودشان و بعد سلاح و مهمات آنها را برگرداندیم. متأسفانه مرزبانی روزانه بیش از ۲ هزار نفر در مرزهای جنوب شرق کشور مترددین مرزی میگیرد. وضعیت افغانستان وضعیت مناسبی نیست.
*بعد از آمدن طالبان؟
بله؛ اتفاقی که افتاد، مثل دیروز که بمب در کابل منفجر شد، این موارد خیلی تأثیر دارد. البته ما از نظر امکانات، وسایل زیستی و خوراکی که موردنظرشان است کمکشان کردیم، حقیقتا مرزهایمان را نبستیم.
*در حال حاضر وضعیت امنیت مرز افغانستان چطور است؟
بسیار بالا. مشکل خاصی ندارد.
*آن طرف هم خود طالبان؟
طالبان هم در یک جاهای مستقر هستند، با ما همکاری لازم را دارند، اما در پاسگاههایشان کامل نیستند، دارند مستقر میشوند.
(بخش دوم برنامه)
*متولد ۱۳۳۸ در بروجرد هستید؟
بله.
*از اهالی خوب استان لرستان
سلامت باشید.
*پدر چه کاره بودند؟
هم مغازه و هم زمین کشاورزی داشتند، بغل دست بروجرد یک محل باصفا و خوش آب و هوایی داریم که آن قلمستانها مال ماست.
*شما هم از بچگی در مغازه به ایشان کمک میکردید؟
بله، البته بیشتر درس میخواندم، درسخوان بودم، همین شد که سال ۵۷ همزمان که دیپلم گرفتم، دانشگاه تهران در رشته دندانپزشکی قبول شدم، بعد انقلاب شد، انقلاب فرهنگی و ما هم به نظامیگری رفتیم و امتحان دادیم و در دانشگاه علوم انتظامی فعلی آن موقع دانشکده ژاندارمری، افسر شدیم و جنگ شروع شد و داوطلبانه به جنگ رفتیم.
*دندانپزشکی قبول شدید؟!
بله
*پشیمان نیستید؟
نه؛ هر کسی میتواند دندانپزشک شود، اما هر کسی نمیتواند نظامی شود، نظامی کار سختی است.
*چه سالی ازدواج کردید؟
سال ۵۹ همزمان که درگیریهای پاوه اتفاق افتاد، پدرخانم ما یک بنزی داشت، تزئین کرده بودیم، فامیل هستیم، دیدم از پاوه جنازه میآورند، همه را کندیم و دور ریختیم، گفتیم اینطوری نمیشود.
*با خانم چگونه آشنا شدید؟
از بستگان بودند، هفته گذشته به تلویزیون آمدیم، بالاترین نمره را کسب کرده بودند، حاج خانم هم تقریبا میشود گفت از انقلابیون هستند.
*چه برنامه ای؟
سیمای خانواده، آقای شجاعی مهر تا ما را دید، گفت ما شاءالله خیالمان از مرزها راحت شد، من گفتم خیلی هم خیالتان راحت نباشد، خیلی هم اینجوری نیست، این ظاهر قضیه است.
بله. حاج خانم هم محبت کرد و توضیحاتی داد.
*چه نسبتی با هم دارید؟
دختر عمو، پسر عمو هستیم.
ایشان هم مجاهدی است، هم در دوران انقلاب کمکهای زیادی کرد، مخصوصا بچهها را بزرگ کرد، من اطلاعی نداشتم چه زمانی درس خواندند، لیسانس و فوق لیسانس گرفتند.
*در کار خانه کمکشان کرده اید یا میکنید؟
خیلی کم، اما خدایی مدیونشان هستیم.
البته همه بچههای نیروی انتظامی و نیروهای مسلح مدیون خانوادههایشان هستند. بندگان خدا در ثواب نیروهای مسلح شریک هستند.
*اگر کمکشان کنید، مثلا بلدید غذا درست کنید، ظرف بشویید؟
ظرف شستن که حتما.
*مهریه چقدر بود؟
۱۵۰ هزار تومان، خیلی کم بود.
*چند فرزند دارید؟
سه فرزند، دو پسر و یک دختر
*چه کار میکنند؟
الحمدالله خوب هستند. تا مقطع کارشناسی ارشد خوانده اند، کار بازار را انجام میدهند، خودشان زحمت میکشند و تلاش میکنند.
*ازدواج کرده اند؟
بله.
*نوه هم دارید؟
بله. یک نوه دارم.
*داماد و عروس خانمها آشنا هستند؟
خوب هستند. یکی خانه دارو دیگری پزشک است، داماد ما کارشناس ارشد نفت، بچه حزب اللهی، مؤمن و خوب است. ارتباط نزدیکی داریم.
*اختلاف نظر دارید؟
نه
مثلا درباره مسائل روز بحث کنید؟
اصلا اجازه نمیدهیم. الحمدالله هماهنگ هستند. (میخندد)
*تفریح آقای گودرزی چیست؟
حتی فردا که تعطیل است گفته ایم میخواهیم سر کار برویم، ما روز جمعه، شنبه، تعطیل و غیرتعطیل محل خدمت هستیم. خانواده هم عادت کرده اند.
*اهل ورزش هستید؟
هر روز ورزش میکنم.
*چه ورزشی؟
پیاده روی، کوه و ورزشهای اینچنینی.
*اهل فوتبال؟
والیبالیست هستم.
*اهل والیبال هستید؟
بله، رئیس فدراسیون والیبال نیروی انتظامی هم هستم.
*عجب! در حال حاضر والیبالمان هم که در اوج است
الحمدالله والیبال نیروی انتظامی هم به لیگ برتر رفت. پایگاه آن در گلستان است، هر از چند گاهی به آنها سر میزنیم، الحمدالله خوب است، برخی از سربازانی که در این زمینه اطلاعی دارند به ما کمک میدهند.
*هفته نیروی انتظامی هستیم، برای نیروی انتظامی فیلم زیاد ساخته شده است…
دیشب با سردار حاجیان صحبت میکردم، الحمدالله «یک روز با فرمانده» و هفت فیلم اخیرا ساخته شده است که در هفته ناجا …
*جدید هستند؟
بله، جدید هستند.
*فکر میکنید به اندازه کافی بوده است؟
به نظر میآید امسال بیشتر تدارک دیده شده است. خدمت شما مطلبی عرض کنم که جالب است، پارسال سمت خاک ترکیه، سمت آذربایجان غربی رفته بودیم، جاهایی است که خیلی سخت است و تویوتای ما باید یکی دو بار دنده عقب و دنده جلو بگیرد تا از پیچهایی که در جاده تعبیه شده، بتواند رد شود. این ماشین وقتی لاستیک هایش میچرخید، سنگی پرت شد و رفت، چون نقطه صفر مرزی است، سرباز پیاده شد این سنگ را آورد و گفت این سنگ جزو کشور ماست!
این موارد لحظاتی شیرین، غرور آفرین و به یادمادنی است، اما هیچ گاه به رشته تحریر در نمیآید.
*موقع انقلاب تقریبا ۱۸-۱۷ ساله بودید؟
بله؛ الحمدالله، چون خانواده مذهبی بودیم، ارتباطمان با انقلاب ارتباط خیلی خوبی بود و فعالیتهایی داشتیم، اما، چون محصل بودیم و همزمان به انقلاب خورد، به دانشکده افسری آمدیم، در دانشگاه افسری جزو انجمن اسلامی بودیم و به دلیل همین موضوع ۱۰ سال بنیانگذار سیاسی ایدئولوژی یا انجمن اسلامی در دانشکده علوم انتظامی بودیم، اما بیشتر درس و تحصیلات و … بود بعد هم با شروع جنگ، از اول در جنگ بودیم، حدود ۴ سالی در جنگ و بعد هم در سیستان و بلوچستان، جاهای سخت بودیم.
*روز پیروزی انقلاب کجا بودید؟
بروجرد بودم، روال خدمت ما در نظامی گری بود و واقعا خوشحال هستم. حاج خانم ما چند وقت پیش در تلویزیون صحبت میکرد میگفت ما ۱۶ استان کشور را گشته ایم.
*اولین باری که به جبهه رفتید چه زمانی بود؟
سال ۱۳۶۰ فرمانده گروهان … مهران بودم، بعد جانشین گردان صالح آباد شدم، آنجا مین و تلههای انفجاری کار میگذاشتم، مربی مین و تلههای انفجاری بودم.
*بسیجی رفتید؟
نه، نیروی انتظامی بودم، تازه افسر شده بودم، از آنجا به جهرم شیراز رفتیم، یک مقداری آموزش دادم، در کرمانشاه مین و تلههای انفجاری درس میدادم، در هنگهای مرزی مثل قصر شیرین البته قصر شیرین سقوط کرده بود، آمده بود اسلام آباد غرب، در پاوه و جاهای دیگر حدود هفت هشت، ۱۰ ماه آنجا بودیم، بعد به فارس برگشتم و در فارس هم داوطلب شدم و به خوزستان رفتم و در عملیات محرم و دو سه بار مجروح شدم.
این موارد حالتهای طبیعی بود. اما در عملیاتی هم با لشکر ۲۵ کربلا اولین بار که به خاک عراق رفتیم از ارتفاعات حمرین عبور کردیم و رفتیم در جاده العماره هم یکی دو ساعت در جاده بودیم.
*آن موقع به خاک عراق رفتید؟
اولین بار که به خاک عراق رفتیم، عراق فکر کرده بود که هیچ وقت ایران قدرت این کار را ندارد، در آبان سال ۱۳۶۱ بعد از عملیات فتحالمبین و رمضان ایران خیز را برداشت زدند راه کربلا، قدس از کربلا میگذرد بالاخره کوتاهترین راه از مهران و دهلران به سمت کربلا بود که رفتند و صدام هم دیوانه شده بود، هواپیماها عجیب بمباران و گلوله باران میکردند، ۳۰۰-۲۰۰ تانک از کشورهای عربی خریداری کرده بود.
وقت نکرده بودند که این لولههای تانک، این کاغذی که اصطلاحا سیمانی مثل پاکت سیمان رویشان بود پاک و تمیز کنند، مرتب آمده بودند وارد عمل شده بودند.
*بچههای ژاندارمری چه تعداد شهید دادند؟
فکر کنم عمده شهدای نیروی انتظامی ۶۸۰۰، حدود ۷ هزار شهید فقط در جنگ داده است، عمدتا نیروهای ژاندارمری بوده اند، چون ژاندارمری ۴۰ گردان عملیاتی داشت.
گردانهای رزمی بودند که ثارالله … گردانهایی داشتند که گردانهای واکنش سریع بودند، هم در آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام، خوزستان هر جا که بچههای سپاه و ارتش عملیات داشتند، این افراد به عنوان داوطلب که همه ما در آن گردانهای داوطلب بودیم، هر جا که میخواستند بچهها بروند، مثلا در حاج عمران عملیات انجام دهند، در ارتفاعات تمرچین و آذربایجان غربی یک جاهایی از مرز را در اختیار نیروی انتظامی آن زمان قرار میدادند؛ یعنی ژاندارمری، کمیته و شهربانی، زحمات زیادی در جنگ کشیدند.
*فکر میکردید که به قطعنامه و صلح برسیم، یعنی پذیرش قطعنامه…
بالاخره هر جنگی، پایان دارد؛ حالا شاید ما آن روزها که درجاتمان پایین بود، خیلی در بحث تصمیمگیری نبودیم، نیروهای عملیاتی بودیم، اما بالاخره جنگ پایان دارد، جنگ همیشگی نیست و نمیتواند همیشگی باشد. جنگ بد است، جنگ حرف و اسمش هم بد است، تلفات و سختی دارد.
متأسفانه بعضی اوقات در حق بچههای نیروهای مسلح جفا میشود میگویند ما با عراق جنگیدیم! اصلا با عراق نبوده، ما با ۴۰ کشور دنیا، مستقیم و غیرمستقیم، با استکبار جهانی، شرق و غرب، همه بودند، سوپراتانداردهایی که به این افراد میدادند، از لحظه لحظه مرزهای ما در شب عکس میگرفتند، جابه جایی نیروهای ما را، منافقین که اطلاعات و اخبار را در اختیار استخبارات قرار میدادند، از گوشتهای چرخ کرده «البقره» از کشورهای عربی که میآمد در سنگرهای عراقیها بود تا لباسهای آنچنانی که در اختیارشان بود و مهمات و سلاح، ما روزی دو گلوله داشتیم، آن را یک ماه نگه میداشتیم، من فرمانده واحدی بودم در شلمچه، فاصله آن عراقی ۴۰-۳۵ متر بود در جزیره بوارین، مثلا آتش میریختند ظرف یک ساعت، واقعا گلوله آنها بود، جنگ این طوری اداره شد، بچهها خیلی زحمت کشیدند.
*می خواندم سه نفری از مرزبانهایی که شهید شدند با پژاک، شما گفتید بالای سرشان رفتید؟
بله؛ ۲۳ آبان پارسال بود. وقتی ما رسیدیم، اشرار تأکید میکردند جهانآرا چه کسی است؟ وقتی او را زده بودند خیالشان راحت شد، چون از آنها زده بود، او را شناسایی کرده و زده بودند، دلاورمردانی بودند.
پارسال در سیستان و بلوچستان ۵-۴ نفر در سراوان شهید شدند، بسیار دلاور بودند، به خانههایشان رفتم در یکی از روستاهای قزوین، عجب دلاوری، فکر کنم مصطفی دلاوری، شهرتش هم همین بود، عجیب بچههای محکم، خودش با اشرار چندین ساعت در کوه تنها ایستاده بود.
*ترکیب ژاندارمری، کمیته و شهربانی، درست بود؟
هر کدام در حوزه کاری خودشان درست طراحی شده بودند.
*یعنی تشکیل ناجا از این سه به نظر شما کار درستی بود؟
بله، چون اتفاقاتی که میافتاد بخاطر اختلافاتی بود، الان یکپارچه شده، فرمانده واحد دارد، وحدت فرماندهی خیلی میتواند نقشآفرینی کند. سالهای اول یک مقدار سخت بود من آن زمان در تشکیلات عقیدتی سیاسی بودم، اما در انتظامی هم کار میکردم، شرایط سختی گذشت، فرهنگها و آموزشها با همدیگر یک مقدار همخوانی نداشت، اما سریع مدیریت مطلوبی انجام شد، فرمانده معظم کل قوا ادامهدهنده راه امام راحل و عظیم الشأن ما، خدا را شکر سریع شکل گرفت و مدیریت مطلوبی شد امروز بحمدالله یک نیروی قابل اتکایی در نظام جمهوری اسلامی است.
*در دوره ناجا کجاها رفتید؟ چه سمتهایی داشتید؟
ابتدا در عقیدتی سیاسی سال ۱۳۷۰ جذب شدم، یکی دو سال در عقیدتی سیاسی، نظارت ارزیابی و بازرسی عقیدتی سیاسی، بعد توأمان مدیر امنیت اخلاقی در دو سه دوره، یک عدهای که از سال ۷۶ سر کار آمدند، دیدم کارهایی که دارم انجام میدهم یک مقداری با دیدگاهها متفاوت بود.
بالأخره امنیت اخلاقی را رها کردیم؛ بعد هم فرمانده انتظامی شهر کرمانشاه شدم. فرمانده انتظامی شهر کرمانشاه، آقای قالیباف تشریف آوردند، فرمانده بود و آنجا از ما تعریف و تمجید کردند، آقای رویانیان و چند نفر بودند، ما را آوردند جانشین آماد و پشتیبانی ناجا؛ سه سال اینجا بودیم، آقای احمدیی مقدم شد فرمانده نیرو، سراغ گرفته بود، سیستان و بلوچستان مشکلاتی پیش آمد، رفتم جانشین سیستان و بلوچستان، توأمان جانشین قرارگاه عملیاتی که در آنجا مستقر بود، ۴ سال آنجا ماندیم، برگشتیم یک سال رئیس ۱۱۰، رئیس مرکز فرماندهی کنترل ناجا بودم در عملیات ناجا.
دوباره به ما گفتند فرمانده خراسان جنوبی، دو سال فرمانده خراسان جنوبی، دو سال فرمانده استان البرز، پنج سال به فارس رفتیم و الان هم دو سال در مرزبانی هستم.
*اگر بخواهید به فرماندهان نیروی انتظامی امتیاز بدهید، آقایان قالیباف، احمدی مقدم، اشتری، قبل از این افراد هم بودند مثلا آقای سیفاللهی؛ به چه کسی نمره میدهید؟
همهشان خوب هستند.
*کارشناسی ارشد شما یک عنوانی به نام مکنا دارد، مدیریت کیفیت در ناجا
زمانی سردار احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی بود، ۲۵ شهریور ۱۳۸۹ که فرمانده استان خراسان جنوبی بودم، آقای مقدم فرمایش کرد بروید محیط را از نظر زیستی برای بچه هایتان خوشایند کنید. من در هواپیما که داشتم میرفتم گفتم خوشایند یعنی؟ همین طور فکر میکردم تا به خراسان جنوبی رفتیم و طرح مکنا، مدیریت کیفیت در نیروی انتظامی را به خاطر بالا بردن آستانه تحمل همکاران و سربازانمان در شرایط سخت، کارکنانمان، اقتدار سازمانی مان و حرمت به مردم، شروع کردیم.
ما در خراسان جنوبی حدود ۸۰-۷۰ کلانتری و پاسگاه درست کردیم، در البرز همه پاسگاهها و در فارس هم قریب به ۳۵۰، ۴۰۰ واحد را درست کردیم.
*در فارس که بودید امام جمعه کازرون به شهادت رسید، خاطرهای دارید؟ قصه چه شد؟
بله، حاج آقا خرسند رحمت الله علیه. ایشان از دوستان من بود، با هم ارتباط خانوادگی داشتیم، به منزل ایشان رفته بودیم، روحانی بسیار جلیل القدر و بزرگواری بود، شب ۲۱ ماه مبارک رمضان بود، من تا ساعت ۴-۳.۵ صبح اطراف شاهچراغ و در هیئتها سرکشی میکردم، به خانه رسیدم که یک سحری مختصری استفاده کنم، دیدم تلفن زنگ زد و گفت کسی حاج آقا را زده اند. به فرمانده آنجا زنگ زدم گفت فلانی به شهادت رسید، گفتم چطور؟ گفت فردی با چاقو به قلب و معده اش زده و کشاله رانش خونریزی کرده.
همان لحظه بلند شدم و رفتم تمام مرزها را بستیم، حتی دریا و این طرف و آن طرف را، چون خبر رسیده بود که این فرد زده و رفته، چون فردی بود که متأسفانه انحراف فکری داشت، خانواده مذهبی و خوبی هم بودند، ما رسیدیم و ظرف ۳-۲ ساعت خانمش را احضار کردیم، گفتیم این اتفاق افتاده است، خانم متدین و خوبی داشت، گفت من تا صبح در احیا بودم. گفتم کجا میشود پیدایش کرد؟ در باغها همه جا را گشتیم، دیدیم با همان چاقوی خونین و تشکیلات، رفتم حاج آقا را جایی که تشییع میکردند، دستگاه قضایی و قاضی دیدم و خیلی ناراحت شدم، روی محاسنش دست کشیدم، آدم متدین و بزرگواری بود، جزء مؤتلفه اسلامی بود و التماس دعایی به او گفتم و دیدم مثل اینکه چند سال است خوابش برده، چهره نورانی و باصفایی داشت. گفتم شما واسطه فیض الهی هستید، شهید هستید، کمک کنید ما این فرد را پیدا کنیم، باور کنید یک ساعت طول نکشید ما این فرد را پیدا کردیم!
*مجددا هفته نیروی انتظامی را به شما و همه همکارانتان تبریک عرض میکنیم، عزیز دلمان آقای سردار اشتری و همکارانشان در ناجا و امیدواریم روز به روز شاهد روزهای بهتری برای این نیروی عظیم و حافظ امنیت که زحمات زیادی میکشند، باشیم
از سردار گودرزی عزیز خداحافظی میکنم؛ اما پایان کار دستخطی است که ایشان به یادگار برای ما مینویسند.
«بسم الله الرحمن الرحیم
وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ
توفیق حضور در برنامه پربیننده دستخط پیدا کردم. شایسته میدانم عرض کنم فرمانده معظم کل قوا فرمودند مرزبانان مظلومند و سینه ستبر و چشمهای بیدار نظام اسلامی هستند و شهدای آنها هم مظلومند.
توفیق خدمت در مرزبانی که ادامه دهنده راه رزمندگان پرتوان جمهوری اسلامی هستند را پیدا کرده ام. دوام و قوام خدمتگزاری همه خادمین واقعی به ویژه نیروهای مسلح پرتوان جمهوری اسلامی ایران را از خداوند بزرگ مسئلت دارم و از صدا و سیمای کشور به لحاظ فرهنگسازی شایسته قدردانی مینمایم».