رئيس سازمان مديريت و برنامهريزي آذربايجان شرقي ميگويد: مدل پوياي بازار ۸۰ ميليوني ايران تبيين نشده است. در نتيجه بازار به شما فضا نميدهد. كشور چين الگوهاي بازار ۸۰ ميليوني ما را كاملا درك كرده اما خود كشور ايران هنوز درك نكرده است.
به گزارش مرزنیوز و به نقل از روابط عمومي سازمان مديريت و برنامهريزي آذربايجان شرقي؛ به نقل از فارس، مصاحبه با محمد فرشكاران آن هم به صورت اختصاصي واقعا سخت است! از دنگ و فنگ گرفتن وقت كه بگذريم گير آوردن او در دفترش در روزي كه براي مصاحبه تعيين شده و نشاندنش پاي گفتوگو كار حضرت فيل است!! فرشكاران ترجيح ميدهد وسط سوال و جواب بلند شود برود مديران يا نمايندگاني را كه به ديدارش آمده اند بدرقه كند و بعد برگردد!!!
اگر باز وسط مصاحبه سر و كله مسوول دفتر با كلي برگه و كاغذ پيدا شود، هيچ عيبي ندارد؛ اين طفل معصوم را هم راه مي اندازد؛ برگه ها را امضا ميكند و گفتوگو را از سر ميگيرد!!!!
اما اگر موضوع مصاحبه بررسي موشكافانه فرمايشات مقام معظم رهبري باشد، وسواس خاصي به خرج مي دهد و با دقت و تاني بسياري به هر سوال پاسخ مي گويد:
در ادامه مشروح گفتوگوي ما با محمد فرشكاران، رئيس سازمان مديريت و برنامه ريزي آذربايجان شرقي در ارتباط با برخي از توصيه هاي مقام معظم رهبري بويژه در حوزه اقتصاد تقديم حضور مي شود.
*بهاي استقلال را بايد پرداخت!
فارس: مقام معظم رهبري تاكيدات فراواني بر حفظ استقلال سياسي و اقتصادي كشور دارند به نظر شما اهميت حفظ اين استقلال تا چه اندازه است و جلوگيري از تسلط غرب بر سرنوشت مردم كشورهاي هدف بويژه كشورهايي كه صاحب منابع طبيعي و نعمات خدادادي همچون كشور ما هستند چه آثاري مي تواند داشته باشد؟
در طول تاريخ تمام آزادانديشان به دنبال آن بوده اند كه كشور خود را در استقلال كامل نگه دارند و اين موضوع در كشور ما با انقلاب سال ۱۳۵۷ معنا يافت.
در مجامع و نهادهاي بين المللي فشارها در راستاي محدود كردن و از بين بردن استقلال كشورهايي است كه مي توانند روي پاي خود بايستند و حرف هايي براي گفتن در فضاي سياسي و اقتصادي دنيا داشته باشند.
اين تلاش ها نمودهايي هم دارد. برخي از كشورها از لحاظ اقتصادي بسيار پيشرفته هستند اما از نظر سياسي به نهادهاي قدرت دنيا وابسته بوده و عدم استقلال سياسي آنها كاملا مشهود است. هر چند در جايگاه كشورهاي پيشرفته باشند و سطح رفاهي و معيشتي آنها هم بالا باشد. يك سري از كشورها صاحب نفت و منابع طبيعي بوده و آقايي خود را مديون همين منابع و از نظر سياسي دست نشانده ابرقدرت هايي هستند كه اين منابع را از آنها خريداري مي كنند. طيفي از كشورها هم مثل كشورهاي آفريقايي مورد نظر سياسيون و قدرت هاي دنيا نيستند اما در تقسيم بندي هاي دنيا به خاطر اينكه منابع طبيعي مثل الماس، طلا و اورانيوم دارند استقلال سياسي ندارند و به قدرت هاي جهاني وابسته اند.
حفظ استقلال در شرايطي كه قدرت هاي جهاني به هيچ وجه نمي خواهند استقلال ديگر كشورها حفظ شود بسيار سخت بوده و بهاي گزافي دارد كه بايد آن را پرداخت. ما به بركت خون شهدا و تفكرات و بينش هاي والاي امام راحل و مقام معظم رهبري توانسته ايم در بسياري از عرصه هاي سياسي دنيا نقش اصلي خود را ايفا كنيم. اما هزينه هايي كه يك كشور، يك اقتصاد و هيات حاكمه متحمل مي شود تا به اين موقعيت برسد بسيار فراتر از چيزي است كه بتوان توصيف كرد. چرا كه قاعده هاي بازي قدرت هاي بزرگ در راستاي منافع خود آنها و در جهت محدود كردن استقلال ساير كشورها است.
در مجموع كشورهاي قدرتمند مي خواهند فكرها، الگوها و منش هاي خود را به ما تحميل كنند براي اينكه جلوي اين اتفاقات گرفته شود بايد استقلال خود را كه بسيار ارزشمند است، حفظ كنيم و بهايش را نيز بپردازيم.
معتقدم اگر تفكر يك ملت بتواند استقلال خود را حفظ كند در ساير عرصه ها هم استقلالش حفظ خواهد شد. در تفكرات شيعه هم حفظ استقلال خرد، انديشه و تفكر داراي مباني و ريشه هاي ذاتي و عملي است. درس اساسي آقا ابا عبدالله در واقعه كربلا اين است كه اگر بخواهي استقلال خود را حفظ كني بايد بهاي كامل آن را كه حتي ممكن است جانت باشد پرداخت كني.
*استعدادها در جايي شكوفا مي شوند كه سرمايه وجود دارد
فاس: اعتماد به نفس ملّي را چگونه بايد ارتقاء داد؟
استعدادها در جايي شكوفا مي شوند كه سرمايه وجود دارد. اعتماد عام يا فرد زماني تقويت مي شود كه آگاهي و به دنبال آن اعتماد بنفس فرد بالا باشد. دستيابي به آگاهي از طريق پژوهش حاصل مي شود و اعتمادسازي دقت، مطالعه و شناسايي صحيح متغيرها را مي طلبد. اگر نتيجه اعمال به خروجي منتج نشود اعتماد به نفس در فرديت فرد و مليت كاهش مي يابد. ولي هر قدر خروجي هاي مورد انتظار بيشتر باشد اعتماد به نفس بيشتر خواهد شد.
اگر رسانه هاي مدرن امروزي حقايق را وارونه جلوه دهند و شما آگاهي نداشته باشيد و تشخيص ندهيد، اعتماد به نفستان كاهش مي يابد. اين كمبود اعتماد به نفس كل خروجي ها را از بين مي برد و خسران شديد ايجاد مي كند. در مقابل اعتماد به نفس نسبي موجب ايجاد هم افزايي و فضاهاي جديد كاري، خروجي هاي مشخص، تنوع علمي، شكوفايي، نوآوري و حفظ استقلال و خوداتكايي مي شود.
اعتماد عام، حكمراني و حكمروايي منطقي را تسهيل و تسريع و اعتماد متقابل بين مردم و حاكميت را تقويت مي كند كه موجب هم افزايي متغيرهاي پيشرفت، توليد و توسعه با متغيرهاي درونزا و برونزا و پيشبرد سياست هاي داخلي و خارجي مي شود.
فارس: چه راهكارهايي براي افزايش نظارت و كاهش دخالت از سوي دولت بر اقتصاد ارائه مي دهيد؟
مفهوم دولت و ملت در مملكت ما يك مفهوم هم افزا است و همگرايي اينها اتفاقاتي رقم زده كه توانسته ايم از سخت ترين شرايط عبور كنيم.
اعتماد بين دولت و ملت به صورت يد واحد حكمروايي مطلوب را ايجاد مي كند. در حكمراني در يك طرف مردم و در طرف مقابل حكومت قرار دارد؛ اما در حكمروايي مردم و حكومت يكي هستند؛ يعني دولت و ملت مصداق مي يابد. دركارهاي ساختاري و پايه اي كه از عهده مردم خارج است حضور دولت و نوع برنامه ريزي و خدمت رساني اش لازم و موثر است. وقتي دولت توليد را به انحصار خود در مي آورد، كارآيي و بهره وري، راندمان و خروجي را كلا كاهش مي دهد؛ اما وقتي به عنوان پشتيبان، راهنما و بسترساز وارد صحنه شده و مديريت اقتصاد را به مردم و بخش خصوصي واگذارد موجب ايجاد فضاي عادلانه رقابتي و شكوفا شدن ظرفيت هاي بالقوه جامعه مي شود.
البته اگر بخش خصوصي به صورت انحصاري عمل كند شبه دولت مي شود و تحقق اقتصاد مردمي ميسر نمي شود؛ اينجا هم حضور دولت مهم است تا جلوي انحصارطلبي را بگيرد و با اجراي قوانين ضدانحصاري فضاها را براي فعاليت عامه مردم و رقابت پذيري بخش خصوصي باز كند. در مجموع دولت بايد حافظ منافع مردم و پشتيبان فعاليت هاي اقتصادي آنها باشد.
*مسير دشوار عبور از اقتصاد نفتي!
فارس: چگونه ميتوانيم از اقتصاد نفتي عبور كنيم و بند ناف اقتصاد را از صادرات نفت خام ببُريم؟
بدترين وضعيتي كه بر كشورهاي نفتي حاكم است اتكاء صرف به درآمدهاي نفتي و تك محصول بودن است. همانطور كه قبلا هم اشاره كردم بسياري از كشورهاي نفتي آقاي پول هستند يعني اگر به هر دليلي پول نفت از اقتصاد اينها حذف شود، به همان قبايل باديه نشين تبديل مي شوند. مگر اينكه تفكرات سرمايه گذاري و مديريت مالي در اينها اتفاق افتد و نفت را به عنوان عامل ظرفيت ساز ببينند.
اگر اين اتفاق بيافتد و اقتصاد كشوري از خام فروشي دست كشيده، جامعه از نظر منابع و مصارف كاملا مديريت و نفت هم در نقش پس انداز آتي جامعه در شرايط بحراني و خاص ظاهر شود، قطعا برنده خواهد شد. در واقع نفت به عنوان منبع ثروت بايد به آحاد جامعه تسري يابد و بتواند به به خودزايي و افزايش بيانجامد.
البته در اقتصادي كه بيش از نيم قرن به صورت مستمر از طريق درآمدهاي نفتي توسعه يافته، نفت باعث شكاف طبقاتي شده و در رفاه و نوع توزيع درآمد تاثيرات منفي داشته عبور از اقتصاد نفتي سخت و دشوار است! بهترين كار اين است كه نفت به عنوان ثروت در صندوقي خاص ذخيره و به صورت علمي، عملياتي و مديريت شده صرف سرمايه گذاري و ايجاد اشتغال شود كه فواصل طبقاتي را از بين ببرد. لازم است مكانيزم هاي كنترل مانند ماليات هم در جامعه به درستي كار كند و بتواند از ثروت اندوزي افراد جلوگيري كند و جامعه را به تعادل نسبي منابع و مصارف برساند.
فارس: براي قطع وابستگي اقتصاد كشور به دلار چه راهكارهايي را ارائه مي دهيد؟
برتون وودز در سال ۱۹۷۲ دلار را به عنوان ارز قابل مبادله به دنيا معرفي ميكند. بعدها ارزش دلار را با طلا مي سنجيدند تا كشورها در مبادلات ارزي بين المللي طلا را با خود حمل نكنند و در مقابل آن دلار مقياس داد و ستد قرار گيرد.
در SDR كه يك نظام متشكل جهاني است نرخ مبادله ارزها نسبت به هم تعيين مي شود و كشورها هم از آن تبعيت مي كنند و مراودات تجاري آنها بر پايه دلار است. اما اگر ما بخواهيم نرخ دلار را تغيير دهيم بايد با پاره اي از كشورها همسو و وارد پيمان هاي منطقه اي شويم كه مبناي نرخ هاي ارزي مناطق و يك پايه پولي شكل گيرد. مثلا ۱۰ كشور ارزي را براي خود تعيين كنند كه ارزش آن نسبت به ارزهاي ديگر و پايه آن بر حسب طلا تعريف شود و كشوري كه توانايي اقتصادي لازم براي حمايت از اين ارز را دارد در بين اين ۱۰ كشور قرار گيرد و در نهايت مراوده اين ارز از طريق دلار صورت گيرد.
نمونه اين نوع ارز يورو است كه كشورهاي اروپايي در مقابل دلار عرضه مي كنند. يعني يك كشور به تنهايي نميتواند اين كار را انجام دهد.
*مدل پوياي بازار ۸۰ ميليوني ايران تبيين نشده است
فارس: به نظر شما چرا رشد اقتصادي كشور در بيشتر سالهاي دهه نود صفر و حتي زير صفر بوده است؟
توليد ناخالص داخلي كشور وابسته به مقادير توليدي و استفاده از توانمندي هاي عوامل توليد مثل كار و سرمايه روي كالا و خدمات است. اگر مقادير نسبت به سال قبل افزايش يابد، رشد توليد اتفاق افتاده اما اگر ثابت بماند تغييري حاصل نشده و اگر مقادير به سمت كاهش برود و ظرفيت هاي خالي توليد ايجاد شود دچار GDP منفي شده ايم.
عوامل موثر در رشد اقتصادي صرفا داخلي نيست. متغيرهاي درونزا و برونزا، ركود و سطح عمومي قيمت ها نيز معمولا خيلي موثر هستند.
تا كنون مدل پوياي بازار ۸۰ ميليوني ايران تبيين نشده است. در نتيجه بازار به شما فضا نمي دهد. اگر توليدات داخلي را با واردات كالاهاي خارجي مقايسه كنيم متوجه مي شويم كشور چين الگوهاي بازار ۸۰ ميليوني ما را كاملا درك كرده اما خود كشور ايران هنوز درك نكرده است. اينجا است كه بايد در نظر آوريم توليد ناخالص داخلي اقتصاد ۸۰ ميليوني ملي كه متكي به توليدات داخلي است در چه وضعي قرار مي گيرد.
از يك طرف مباحث مربوط به تحريم هاي ظالمانه و فشار محدوديت هاي بازارهاي مالي دنيا و از طرف ديگر ركود اقتصادي، توليد را در كشور مقيد مي سازد كه مجموع اينها باعث شده GDP كشور از تحرك كافي برخوردار نباشد. اگر از نفت در اقتصاد كشور صرف نظر شود رشد اقتصادي و GDP كند خواهد بود.
بايد بازارشناسي دقيق صورت گيرد؛ الگوهاي بازار را درك كنيم و قدر جمعيت ۸۰ ميليوني كشور را بدانيم و در برآوردهاي اقتصادي و توليدات به اين سمت رويم. از طرف ديگر دسترسي به بازارهاي منطقه اي و بين المللي هم مهم است كه بتواند در رشد توليدات به صورت ارزآور وارد شود.
فارس: چگونه اقتصاد مردمي مي شود؟
مفهوم اقتصاد مردمي اين است كه توليد، توزيع و دسترسي به منابع و تسهيلات بين مردم به صورت عادلانه صورت گيرد. اگر مردم به اين امكانات دسترسي داشته باشند، خواهند توانست فعاليت هاي خود را ثمربخش كنند در غير اينصورت انحصار ايجاد خواهد شد.
آگاهي از قوانين و مقررات، امكان حضور در سرمايه گذاري هاي مشخص به صورت سهام شركت هاي بزرگ يا با سرمايه گذاري هاي اندك به صورت شركت هاي هلدينگي مشخص باعث مي شود، مردم بتوانند به تصميم گيري ها و سرمايه گذاري ها وارد شوند و تاثير آن را در زندگي خود به صورت عملي لمس كنند.
وقتي صحبت از ورود مردم به اقتصاد است فكرها به سمت بازار و دفتر و دستك خريد و فروش معطوف مي شود. در حالي كه حضور مردم در اقتصاد به فهم كاربردهاي مشخص اقتصادي در گستره بخش هاي مختلف صنعت، كشاورزي و خدمات بر مي گردد و لازم نيست همه افراد صاحبت شركت باشند. مهم اين است كه من نوعي به عنوان فعال اقتصادي در عرصه هاي مختلف به عامل هاي اقتصادي متصل شوم تا بتوانم سرمايه گذاري خود را روي سهام مشخص انجام دهم و از ظرفيت ها و سود اين سهام بهره برم.
لینک کوتاه: https://marznews.com/?p=203660