آثار باستانی و تاریخی آذربایجان شرقی
جاذبه های گردشگری آذربایجان شرقی
قلعه بابک در کلیبر
قلعه بابک ، بنا شده در بالای کوهی به بلندای ۲۳۰۰ متر، در نزدیک به سه کیلومتری شهر کلیبر میباشد. دژ در زمان ساسانیان ساخته شده و نام خود را از نام بابک خرمدین، رهبر رویارویی با اعراب تا سال ۸۹۳ میلادی، گرفته است.
جغرافیا
این منطقه بین آذربایجان و اران، نزدیک به رود ارس قرار دارد .سعید نفیسی نه تنها ناحیه، بلکه شهر و کوهستان بذ یا بذین را در مشرق دشت مغان نزدیک ناحیه طالش کنونی و در مجاورت کرانه غربی دریای مازندران نوشته است .
این شهر در ۲۱ فرسنگی اردبیل بر بلندی کوهی واقع بود که بقایای دژ بذ یا قلعة جمهور (به احتمال مأخوذ از کوههای جمهور) در آنجا قرار داشته است. کسروی محل شهر بذ را در جنوب رود ارس در قراچه داغ کنونی و شمال شهر اهر، اندکی مایل به شرق دانسته است.
این نظر بعدها مورد تأیید باستانشناسان قرار گرفت و معلوم شد که قلعه جمهور در ۵۰ کیلومتری شمال شهرستان اهر و در ارتفاعات غربی شاخهای از رود بزرگ قرهسو در ۳ کیلومتری جنوب غربی کلیبر واقع است.
بنای دژ جمهور یا دژ بذ شامل قلعه و قصر، بر فراز قلهای به بلندای بیش از ۲۳۰۰ تا ۲۶۰۰ متر است که پیرامون آن را درههایی به ژرفای ۴۰۰ تا ۶۰۰ متر فرا گرفته است. تنها از یک راه تنگ و دشوار میتوان به این دژ راه یافت
راه دسترسی به دژ از سه سو میباشد
۱– گذرگاه دژ درهسی که در جنوب دژ بوده و گذری دشوار میباشد.
۲– گذرگاه هتل بابک که کمی بالاتر از روستای شجاعآباد است.
۳– گذرگاه ییلاق که ۱/۵ کیلومتر از گذر را میتوان با خودرو پیمود که نسبت به دو گذر دیگر بهتر است.
ویژگیهای نمایان دژ
پیش از این که به دروازه دژ برسیم از گذرگاهی میگذریم، این گذرگاه همچون دالانی است و تنها گنجایش گذشتن یک نفر را دارد و دو نفر به سختی از آن میتوانند بگذرند. گذرگاه در فاصله دویست متری دروازه دژ و روبروی آن میباشد.
آمدن هر تازهوارد سپاهی و غیره، کوهبانیهها راکه در برجهای دوسوی دروازه جای داشتهاند را هشیار میکرده است. جایگاه کوهبانیهها در بلندی است و بنابر این به هر چیز و هر کس چیرگی کامل داشتهاند.
این برجها یکی مخروطی و دیگری مدور واستوانهای از سنگهای تراشیده با ملاط ساروج استوار ساخته شدهاند. باروها که از نوعی سنگ خارا ساخته شده تمام درزهای کوهستان را بسته است. برای نفوذ به درون بنا بایستی حتما از دروازه گذشت و از کوهستان راهی برای درون شدن، نیست. نزدیک شدن ابزار دژ کوب، منجنیق و آتش افکن به این دژ تقریباً ناشدنی بود.
بنای دژ که دو طبقه و سه طبقه است که پس از ورودی قرار گرفته است و پس از آن تالار اصلی وجود دارد که پیرامون آن را هفت اتاق فرا گرفته است، اتاقهایی که به تالار میانی راه دارند. در بخش شرقی دژ تاسیسات دیگری مرکب از اتاقها و آب انبارها ساخته شده است.
سقف آب انبارها با طاق جناغی و گهوارهای استوار شدهاند. محوطه درونی آنها نیز به وسیله گونهای ساروج نفوذ ناپذیر گردیده و به هنگام زمستان از برف و باران پر شده و در تابستان و هنگام تنگناها و محاصرهها از آب آنها بهرهبرداری میشد. در سمت شمال غربی دژ پلکانهایی سرتاسری بود است که اکنون ویران شده و بخشهایی از آن بیرون خاک است و تنها راه صعود به بخشهای بلندتر بناست.
پیشینه
از اشیا و ابزاری که از دژ بابک به دست آمده میتوان سفالینههای نقش دار و لعاب خوردهای را نام برد که یک دوره استقرار تا اوایل قرن هفتم هجری را نمایش میدهند. شماری سکه مسی نیز یافت شده است که برخی از آنها به علت ساییدگی و زنگ خوردگی فراوان ناخواندن میباشند و در بین این سکهها برخی مربوط به اتابکان آذربایجان و هزارسیبان (قرون ششم و هفتم هجری) میباشند.
از جغرافیای تاریخی بذ، در دوره پیش از اسلام، آگاهی چندانی در دست نیست، ظاهراً در دوره هخامنشیان کادوسیها، از اقوام ساکن کرانههای جنوب غربی دریای خزر، در آنجا زندگی میکردهاند و جنگهایی نیز با هخامنشیان داشتهاند.
کسروی میگوید که کادوسیها همان قوم طالشاند. از آن به پس، تا سدهی هشتم، از بذ آگاهیای در دست نیست. در این سده، حمدالله مستوفی درباره اهالی کلیبر، که نزدیک بذ بودهاند، مینویسد: «مردمش از ترک و طالش ممزوجاند».
در اوایل دوره اسلامی، بذ به منطقهای گفته میشد که در قسمتی از قرهباغ ـ یا درست تر قره جه داغ ـ آذربایجان قرار داشت و از شمال به رود ارس، از مشرق به قسمت سفلای رود قره سو و دشت مغان و از جنوب به ناحیة اهر (در دوره اسلامی به اهر، مَیْمَذ میگفتند و مرکز آن نیز اهر بود)، و از مغرب به رود کلیبر محدود میشد.
امروزه، رودهای قره سو و سَلین چای و کلیبر و ارس آن را از شمال و مشرق و مغرب مسدود میکنند و از جنوب نیز کوههای شِیوَر آن را دربرگرفته است. رسیدن به منطقه هشتادسر تنها از دره رودهای اهر و قوری چای و کجرود امکان دارد.
راه عمده این منطقه ییلاقی، که محل دامداری است، به دشت مغان (منطقة قشلاقی)، تنها از شیارهای گرانکوه هشته سر و از کنار مسیر رودهایی است که از مشرق آن به رود قره سو میریزد.
بذ از شمال و شمال غربی به رود ارس، و از کرانههای جنگلی رودهای سلین چای و کلیبر به مناطق غربی راه داشت. امروز نیز این منطقه با جادهای که از کنارههای رود سلین چای میگذرد، به کرانههای جنوبی رود ارس میپیوندد.
از مآخذ تاریخی چنین برمی آید که قلمرو سیاسی بابک بارها گستردهتر از جغرافیای تاریخی بذ بوده است و بذ بیشتر به درههای شمالی گرانکوه هشته سر و قلعههای آن، بویژه به باروها و دهکدههای واقع در آن، گفته میشد.
این قلعه در ۹ رمضان ۲۲۲ ه ق/۱۵ آگوست ۸۳۷ بدست نیرویهای افشین فتح و ویران شد. بذ در اشعار شاعران عرب همچون حسین بن ضحاک باهلی، ابو تمام و بُحتری ذکر و توصیف شده است. ابودلف مسعر بن مهلهل خزرجی خرمدینها را نیمه سدهی ۴ ه ق/ ۱۰ م در بذ دیده بود که به انتظار مهدی بودهاند.
مسجد کبود تبریز
این مسجد طبق کتیبه سردر آن در سال ۸۴۵ هجری شمسی و در زمان سلطان جهانشاه مقتدرترین حکمران سلسله قراقویونلو و به دستور دختر او صالحه خانم بنا شدهاست. پاسکال کوست در کتاب خود (در سال ۱۲۲۰ شمسی) از این مسجد با عنوان مسجد سنی یاد میکند و اولیا چلبی در سفرنامهاش (در سال ۱۰۲۰ شمسی) تصریح میکند که شیعیان تمایلی به استفاده از این مسجد نداشتهاند.
زلزله سال ۱۱۵۸ شمسی(۱۷۸۰ میلادی) آسیب فراوان به مسجد زد و در اثر آن گنبدهای مسجد فرو ریخت. تعمیرات و دوبارهسازی مسجد به منظور حفاظت و بازسازی بخشهای باقیمانده شامل طاقها و پایهها از سال ۱۳۱۸ آغاز شد و در ۱۳۵۵ کارهای ساختمانی آن به اتمام رسید بازسازی گنبد اصلی توسط مرحوم استاد رضا معماران انجام شد. بازسازی کاشیکاری داخلی و خارجی هنوز ادامه دارد.
تنوع و ظرافت کاشیکاری و انواع خطوط بهکاررفته در آن و بهخصوص به دلیل رنگ لاجوردی کاشیکاریهای معرق آن سبب شدهاست که به «فیروزه اسلام» شهرت یابد. سبک معماری این بنا به شیوه آذری است. از مصالح اصلی بکاررفته در این بنا آجر می باشد. مسجد کبود دارای صحن مربع شکلیست که حوضی برای وضودر آن قرار دارد و شبستانهایی نیز جهت پناهگاه مستمندان، و درس خواندن در آن وجود دارد.
سردر اصلی این مسجد که با کاشیکاریهای معرق تزئین شدهاست، کتیبهای دارد به خط رقاع که به سال ۸۷۰ (قمری) نصب شدهاست. این کتیبه و دیگر کتیبههای سردر مسجد به خط نعمتالله البواب خوشنویس مشهور سده نهم است و سرکاری و نظارت بر ساخت آن با عزالدین بن ملک قاپوچی بودهاست.
کلیسای مریم مقدس
در محل تلاقی دو رودخانه آق چای و ارس در سطح وسیعی و صافی که به صورت طبیعی است و در حاشیه جنوب ارس قرار گرفته، روستای سنگی دره شام و در حاشیه شرقی این روستا، کلیسای مریم مقدس (ننه مریم ) شکل گرفته است.
کلیسای مریم مقدس دارای کتیبه یا سنگ نوشته نمی باشد که بتئان با استناد به آن برای بنا تاریخ گذاری کرد ولی طبق شواهد و مدارک و متون تاریخی، قدمت و تاریخ این کلیسا به دوران صفویه و قبل از آن برمی گردد.
کلیسای مریم مقدس و روستای دره شام تا دوره صفویه فعال بوده و زندگی در آن جاری بوده ولی بعد از آن کوچه نون ارامنه جلفا به جلفای اصفهان توسط شاه عباس این روستا نیز متروکه گردیده و پس از آن جمعیت زیادی در آن زندگی نمی کند.
کلیسای شوقات
جاذبه های گردشگری استان آذربایجان شرقی
اماکن زیارتی
کلیسای شوقات در گورستان ارامنه در محلهمارالان تبریز واقع شده است. طرح آن صلیبی و محرابش حدود ۸۰ سانتیمتر از كف تالار بلندتر است. سقف كلیسا آهنی و برج ناقوس آن استوانهای و دارای چهار طبقه و نسبتاً بلند است. بنای این كلیسا قدیمی نیست و در سال ۱۹۷۵ میلادی ساخته شده است. كلیسای قدیم در كوچه میارمیار تبریز بود كه موقع احداث خیابان تخریب گردید.
آيى قلعهسى در سراب
شيران روستايى است از توابع خانمرود سراب، در اينجا قلعهٔ س کهنى بر روى تپهاى قرار گرفته است به نام آيى قلعهسى . اين قلعه يک حوض سنگى بزرگ دارد که جاى پاى چهار اسب در آن کنده شده و سه حوض سنگى کوچک نيز در نزديکىهاى آن وجود دارد. از ديوارهاى قلعه نيز آثارى به جا مانده است.